"اعدام" کمترین سزای خفاشانی است که امنیت مردم را سلب می کنند / جامعه با "اعدام" بازسازی می شود

اگر در سالهای گذشته حکم اعدام در مواردی که جرم طرف اثبات شده، اجرا می شد جامعه از یک تعادل روحی و روانی برخوردار می شد و مجرمان در ضمیر خود جایی هم برای از دست دادن جان خود پنهان می کردند و شاید از بیم آن مبادرت به قتل نفس نمی کردند.

به گزارش زرین نامه به نقل از گلستان ما؛ هر از گاهی اخباری فجیع و ناگهانی شنیده می شود که روح و روان مخاطب و در کلیت جامعه را مورد آزار قرار می دهد .

امروزه با گسترش تکنولوژی و فناوری های تلفن همراه دیگر هیچ خبری محتوم نمانده و خیلی زود همه مردم از اوضاع با خبر می شوند.

در این بین بازار شایعات خیلی داغ می شود و عده ای هستند که از کاه کوه می سازند و با توصیف روایتی خشن و فجیع از یک واقعه دل مردم را خالی می کنند. در واقع بعد از وقوع حادثه مدت زمانی که لازم است تا متهم دستگیر ، بازجویی و اعتراف کند یک پروسه تقریبا طولانی است و چون مقام قضایی و انتظامی بدون اثبات جرم نمی تواند جزئییات را شرح دهد ، عوام الناس در جامعه مجبورند به هر نوع شایعاتی تن دهند .

چند ماه نشده که خبر قتل یک زن و دخترش در کوی استرآبادی گرگان با اسلحه وینچستر موجی از ترس در دل شهروندان گرگان ایجاد کرده بود و در سالهای گذشته نیز مرگهایی داشتیم که در آن برخی قربانیان به طرز بدی توسط ضاربان کشته شدند.

در این بین دستگیری عاملان و انتشار اخبار آنها صورت می گیرد اما سوال اصلی جامعه که بعد از شنیدن این اخبار سرگرم کار روزانه خود می شود ، اینست که سرانجام عاملان این قتل ها چه می شود و به عبارتی دیگر افرادی که قتل نفس می کنند و طبق قانون اسلام باید اعدام شوند ، پرونده هایشان به کجا می رسد ؟

امروز اگر خاصیت حکم اعدام کمرنگ شود شک نکنید میزان جرم و جنایت در جامعه زیاد می شود چون دیگر بیم خطا کردن از بین می رود و مجرمان آزادانه به فعالیتهای خود می پردازند ، در همین مورد اخیر که عاملان 13 فقره قتل دستگیر شدند ، (حسین س) یکی از سردسته های اصلی اعلام کرده بود که از پلیس نمی ترسد اما از همدستش (حسین د ) می ترسد و این نشان می دهد که برخی متخلفین ابایی از قانون و سختی های آن ندارند.

اینکه فردی در نهایت قساوت قلب جان یک راننده ماشین و یا یک زن و یا زندگی این افراد را براحتی می گیرد نباید کوچکترین مجالی به این حیوانات داد تا در میان مردم خیلی راحت عبور و مرور کنند وگرنه سنگ روی سنگ بند نمی شود و این موضوع که اگر با مجرمان برخورد سخت نمی شود اگر اپیدمی یابد هر روز شاهد فزونی یافتن مجرمان خواهیم بود.

بنظر می رسد اگر در سالهای گذشته حکم اعدام در مواردی که جرم طرف اثبات شده و اظهر من الشمس است ، اجرا می شد جامعه از یک تعادل روحی و روانی برخوردار می شد و مجرمان در ضمیر خود جایی هم برای از دست دادن جان خود پنهان می کردند و شاید از بیم آن مبادرت به قتل نفس نمی کردند.

بنظر نگارنده اعدام موجب بازسازی روحی و روانی جامعه می شود و اینکه عده ای آن را مخالف حقوق بشر می دانند کاملا اشتباه است ، اتفاقا اعدام مدافع حقوق بشر است ، مگر آن عده ای که بی گناه قربانی شده و به طرز فجیعی کشته می شوند و خانواده ای داغدار می شود ، بشر نیستند که اینگونه باید با دنیا خداحافظی کنند.

images

در عین حال برخی جرایم آنقدر سنگین است و محکومیت واضح که نیاز به روند رسیدگی طولانی ندارد و هر چه زودتر اگر اعدام ها انجام شود جامعه به یک آرامش نسبی می رسد و امنیت به خانواده ها باز می گردد اما گاها به دلیل اعتراف به کلیه جرائم و گیر انداختن سایر همدستان روند دادرسی طولانی می شود.

در سالهای گذشته نزدیک به 30 اعدامی در لحظه به دار آویخته شدن از اعدام در استان گلستان رهایی پیدا کرده اند و این از یک منظر خوب و قابل ستایش و از منظری دیگر خطرناک و ناخوشایند است .

در هر حال قصاص دستور خداوند است برای احقاق حقوق بشر است که فرموده : {وَ لَکُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاةٌ یا أُولِی الْأَلْبابِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ) (و برای شما در حکم قصاص حیات زندگی است برای صاحبان عقول تا باشد که شما از قتل بپرهیزید) این آیه شریفه بیان حکمت تشریع قصاص را می نماید .

حکمت تشریع قصاص حفظ حیات جامعه است زیرا بهترین مانع برای جلوگیری مردم از جرئت بر قتل نفس است و اگر افراد اجتماعی قطعا بدانند که هر گاه اقدام به قتل نفس کنند قصاص می شوند و در اجرای قانون قصاص استثنایی راه ندارد از ترس آن جرئت بر این خیانت نمی کنند .

علاوه بر اینکه اولا اغلب کسانی که دست به آدمکشی می زنند اشخاص رذل و چاقوکش و نانجیب هستند و بسا برای یک امر جزئی قتل نفسی مرتکب می شوند و اگر او را قصاص نکنند بسا صدها نفر را به قتل می رساند ولی اگر قصاص شود جان بسیاری حفظ شده است و ثانیا اینگونه اشخاص عضو فاسد اجتماعند و اگر قطع نشوند به دیگران سرایت می کند و بسا صدها نفر افراد قاتل و جانی پیدا شده و جان افراد اجتماع در معرض مخاطره آنان قرار می گیرد ولی اگر چنین عضوی قطع شود از سرایت به سایر اعضاء جلوگیری می شود.

بنا بر این کسانی که گمان کرده‏اند قصاص موجب ازدیاد مرگ است زیرا یک فرد کشته شده و به قصاص فرد دیگری هم کشته می شود، اشتباه کرده‏اند زیرا نتیجه را که از کشتن آن یک نفر عاید اجتماع می شود در نظر نگرفته‏اند.

انتهای پیام/م

نظرات
هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است اولین نظر را شما ثبت کنید
ثبت دیدگاه

ارسال دیدگاه