آخرين بار گلوله ها به دریاها رسیدند

گلوله ها به دریاها رسیدند      پاهايش را ربودند و سرش سال هاست جای خورشيد را گرفته 

به گزارش زرین نامه؛ رمضانعلی ابری 3 قطعه شعر خود را به شهدای غواص عملیات کربلای 4 تقدیم کرد.

وی متولد 1357 و دارای کارشناسی روابط عمومی است که از سال 1383 سرودن شعر را با عضویت در انجمن شعر بسیج علی آباد کتول آغاز کرد وعناوینی همچون مقام سوم جشنواره جوان خوارزمی در سال 1386، برگزیده اولین جشنواره فرهنگی و هنری نخبگان کشور سال 1391 در شیراز و مقام اول شعر بسیج هنرمندان استان گلستان سال 94 را در کارنامه خود دارد و در حال حاضر به عنوان عضو شورای شعر بسیج استان گلستان و عضو هیئت موسس انجمن قلم زرین گلستان سبز مشغول فعالیت هنری است.

شعر اول:

بايد از حيراني بادها 

كم كنم 

تا بدنبال تو نگردند 

عجله نكنيد 

پيكرش را پيدا نخواهيد كرد 

آخرين بار 

گلوله ها به دریاها رسیدند 

پاهايش را ربودند 

و سرش سال هاست 

جاي خورشيد راگرفته 

اين را پلاكي گفت 

كه بر گردن ابرها بود 



قطعه شعر دوم:

پدر رفت و دیگه برنگشت 

عمو رفت و پلاکش برگشت 

داداش رفت و کوله پشتیش برگشت 

آره 

جنگ همینه 

وقتی چشماتو باز میکنی 

می بینی 

مادر کنار سه تا بشقا ب خالی نشسته 

 

 

قطعه شعر سوم:

برگرد 

دوباره به این عکاسخانه 

به منظره های نشسته با هم 

در لبخند عکس و قاب روی میز 

سکوت کرده ام 

مثل پلاکت 

تو را می خواهم 

به یاد اولین فلشی که انداختی 

چشمت را عاشق کرد 

تا 

دل از این بازارچه ی سنتی بکنی 

از نقش گلی نشسته بر قالی کرمان 

می خواستی ماهی باشی 

با با لهای بسته 

تا دریاها تنگی باشند 

در دستهای تو 

پنجره ای که چشمش 

رو به مسجد بازار افتاده بود 

اذانش را نذز عملیات ها کرد 

به دوربینت نگاه می کنم 

تو را نشان می داد 

دریا و خون 

صدایت را از حنجره ی آبها شنیدم 

در عملیات ثامن الائمه 

طریق القدس 

فتح المبین 

بیت المقدس 

مشتی خاک بر می دارم 

بوی هشت سال باروت 

دستم را پر کرد از استخوان هایت 

 

انتهای پیام/
نظرات
هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است اولین نظر را شما ثبت کنید
ثبت دیدگاه

ارسال دیدگاه