مرا الگوی خود قرار ندهید/ به خودم می‌گویم «شهاب نگذار راکد بمانی»

شهاب حسینی بازیگر سینما و تلویزیون توصیه‌های مفیدی را خطاب به علاقه‌مندان به سینما مطرح کرد.

به گزارش زرین نامه به نقل از باشگاه خبرنگاران؛  سید شهاب‌الدین حسینی بازیگر مشهور سینما و تلویزیون، در حال حاضر جلوی دوربین اصغر فرهادی برای فیلم «فروشنده» قرار گرفته است.گفتگوی مفصلی را با این بازیگر تدارک دیده است و در آن در خصوص وضعیت سینما و نحوه ورود علاقه‌مندان نظرات این بازیگر سینمای کشورمان را جویا شده است که در ادامه آن را می‌خوانید:

*نحوه تأثیر‌گذاری سینما در جامعه چگونه است؟

به طور معمول در بستر اجتماعی کمتر هنری می‌تواند تأثیر‌گذارتر از هنر نمایشی و سینما وجود داشته باشد که در حافظه جامعه نیز ماندگار شود و از این طریق تولید اندیشه کند.

*آیا موافقید که مقوله صنعت در سینمای امروز ما از بین رفته و فقط بعد هنری آن مدنظر قرار می‌گیرد؟

من به این مقوله جور دیگری نگاه می‌کنم. تصور می‌کنم هنرش از بین رفته و صرفاً صنعت مدنظر قرار گرفته است.

*چطور؟

هنگامی که یک اثر هنری در حال تبدیل شدن به یک محصول اقتصادی باشد، طبیعتاً قوانین اقتصادی شامل این محصول اقتصادی خواهند شد. به طوری که هر اتفاقی در سرمایه برای اقتصاد رخ دهد، اعم از کم و زیاد شدن، ورشکستگی و ... مشمول محصول نهایی نیز خواهد شد و در آن نمود پیدا می‌کند.

*به چه دلیل این اتفاق رخ می‌دهد؟

زیرا ماهیت هنر در مادیات نبوده بلکه در معنویات خلاصه می‌شود. بنابراین هنگامی که از هنر بخش صنعت به جا ماند، به سمت ورشکستگی حرکت می‌کند. در نهایت به این دلیل که هنر به سمت کمیت رو می‌آورد و کیفیت از بین می‌رود، محتوای درستی تولید نمی‌شود. این مورد مانند یک جنس نامرغوب است.

*راه‌حل برطرف شدن این معضل چیست؟

بهترین تلاش برای جلوگیری از هر نوع هدر رفت سرمایه اعم از سرمایه‌ انسانی، مادی، زمانی و ...، ممانعت از اسراف آن است. اگر هر سرمایه‌ای در جریان صحیح خود قرار بگیرد، سازنده است.

*آیا این چالش‌ها شامل سینما هم می‌شود؟

سینما هم از این قاعده مستثنی نیست. اگر سرمایه‌گذاری‌ها هدفمند و به روش صحیح خود در راستای تولید آثار محتوا محور صرف شوند، می‌تواند تأثیرات خوب در جامعه داشته باشد. همیشه برای ساخت یک فیلم وجود سرمایه‌گذار از شروط اولیه بوده و باید وجود داشته باشد و حفظ شود و به همان نسبت جامعه نیز از محصولی که در اختیارش قرار می‌گیرد، رضایت داشته باشد تا به این شکل روند خوبی شکل بگیرد. ما قصد داریم تا بر اساس یک روند متقابل و بر اساس صداقت و راستی و دوستی کار کنیم.

*هنگامی که هنرمندان درصدد راه‌اندازی کارهای زیربنایی باشند، برچسب‌هایی به آنان زده می‌شود. شما نگران این مشکل نیستید؟

من خدا را صد هزار مرتبه شکر می‌کنم که زندگیم را مرهون لطف الهی بوده و هستم و لطف خداوند در قالب دوستان خوب، عزیران و همراهان خوب شکل گرفته است. هیچگاه در زندگی حاشیه‌پرداز نبوده‌ام و به دنبال آن نیستم. مهم نیست، مهم هدف متعالی است که باید مدنظر داشته باشیم. باید با خودمان صادق باشیم. هنگامی که هدفی را دنبال می‌کنیم، در راه رسیدن به آن نه کسی را آزار می‌دهیم و نه کاخ آرزو‌هایمان را بر ویرانه‌های دیگران می‌سازیم. ما اعتقاد داریم و احساس می‌کنیم که جامعه به خوراک هنری نیاز دارد.

هنگامی که شما در خیابان حرکت می‌کنید، به وفور رستوران می‌بینید و صد‌ها انتخاب دارید؛ اما پس خوراک هنری چه می‌شود؟ آیا روح گرسنه نیست و احتیاج به تغذیه ندارد. بنابراین هنر و فرهنگ اینجا به کار آمده و یاری رساننده است.

*آیا شما موافق تحصیل رشته سینما برای علاقه‌مندان بازیگری و هنر هستید؟

بازیگری نیز مانند تمام رشته‌های دیگر یک رشته تخصصی و دانشگاهی است. اینکه می‌گویند تمام در‌های سینما برای ورود علاقه‌مندان بسته است، درست نیست. هر کسی که در این رشته تحصیل می‌کند، در کار خود موفق خواهد بود و در آن پیشرفت می‌کند؛ چرا که دارای خلاقیت است. ما بازیگران زیادی داریم که دانش‌آموختگان این رشته هستند و در عرصه‌های گوناگون مانند تئاتر، حضوری درجه یک و قوی داشته‌اند که در عرصه سینما هم توانسته‌اند بسیار خوب کار کنند.

*با این تفاسیر راه‌حل پیشنهادی شما چیست؟

به نظرم باید کمی واقع‌بینی را در خودمان تقویت کنیم. زیرا بازیگری یک هنر است. بخصوص سینما یک هنری است که روانشناختی انسانی در آن مطرح بوده و حرف اول را می‌زند. خودشناسی می‌تواند در رسیدن به یک دیدگاه روشن از اطراف و جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنیم، کمک‌کننده باشد. از آنجا که رویه سینما بر اساس ادبیات روانشناختی و جامعه‌شناختی است، همه این موارد دست به دست هم داده تا اثری خلق شود. تمام این موارد قابل تحصیل است. فقط نیاز به زحمت و کوشش و جدیت دارد. بنابراین مانند هر رشته دیگری می‌توان به دانشگاه رفت و تحصیلات مربوط به آن را پشت سر گذاشت.

*افراد بسیاری با وجود تحصیلات آکادمیک از شرایط کنونی ورود به سینما گله مند هستند. شما علت را در چه می‌بینید؟

به این دلیل که سینما کار عملی است. مدرک دانشگاهی فقط مشخص‌کننده این است که من نوعی در آن رشته تحصیل کرده‌ام، اما باید دانست که سینما یک کار عملی است.

کسی که فارغ‌التحصیل سینماست، نباید بیکار بماند. ممکن است یک دوربین کوچک برداشته و فیلمی کوتاه بسازد و پیگیر آن باشد تا در یک جشنواره ارائه دهد. اگر استعداد و هنری در نگاه و کار کسی نهفته باشد، به طور قطع دیده خواهد شد.

موضوع مورد توجه همت و کارگردانی است. به طور مثال کسانی که از تئاتر فارغ‌التحصیل می‌شوند، به صورت خودجوش گروه‌هایی را تشکیل داده و تمرین نمایشنامه‌ها را آغاز کنند. مطمئن باشید محصول وقتی آماده باشد، خریدار آن هم پیدا می‌شود.

*مواقعی علاقه‌مندان به سینما خود را با بزرگان این عرصه مقایسه می‌کنند. آیا این قیاس کار درستی است؟

من توصیه می‌کنم این افراد بروند و زندگینامه بزرگان را مطالعه کنند تا متوجه شوند این افراد چه کسانی هستند. از کجا و چگونه کار خود را آغاز کرده‌اند. تمام این موارد قابل پیگیری است. در دنیای امروز هم اطلاعات ماشاءالله (با خنده) وجود دارد و هر آنچه را که مایل باشید، خواهید یافت.

*شرایط کنونی را چطور ارزیابی می‌کنید؟

در حال حاضر بسیار راحت‌تر شده است. زمانی که من درس می‌خواندم یکی از رشته‌های مورد علاقه‌ام تئاتر و بازیگری بود. در همین راستا پیدا کردن یکسری کتاب‌های مرجع بسیار سخت بود. اما هم‌اکنون همه چیز آسان‌تر شده است.

*بسیاری از علاقه‌مندان مایلند تا جا پای شهاب حسینی بگذارند. این کار درست است؟

غلط است. الگوسازی به این شکل درست نیست. هر کسی جایگاهی مخصوص به خود را در این دنیا دارد. خداوند هر کسی را با مختصات و ویژگی‌های خودش خلق کرده است.

من می توانم تجربیات خود را در اختیار دوستان قرار دهم اما کاملاً اشتباه است که کسی بخواهد به جای فرد دیگری باشد؛ چرا که در این صورت نظم‌آفرینش بر هم می‌خورد، هر کسی باید تلاش کند تا در جایگاه اصلی خود قرار بگیرد. اصولاً در هر کسی مواردی وجود دارد که در کسی دیگری نیست.

*شما چه راهکاری را پیشنهاد می‌دهید؟

منطقی نیست کسی در خانه‌اش بنشیند و انتظار داشته باشد، همه چیز رو به راه شود. از آن طرف کسی که رنج سفر را به خود تحمیل می‌کند، به نتیجه دلخواه خود می‌رسد. زیرا زحمت خود راکشیده است. اگر خاطرتان باشد، در کتاب‌های درسی‌مان هم می‌خواندیم، «مزد آن گرفت جان برادر، که کار کرد»؛ کار و کار. هیچ آدمی نباید ادعا کند که بیکار است. حتی در آن صورت هم می‌تواند کتاب بخواند، فیلم ببیند و مدام دریافت داشته باشند. من حتی به خودم می‌گویم «شهاب نگذار راکد بمانی، در فواصل بین کارهایت کاری انجام بده».

*بنابراین شما یک شهاب درونی دارید که با او گفتگو می‌کنید؟

نمی‌دانم کدام یک گوش دیگری را می‌گیرد، او یا من، حتی بین ما بزن بزن هم زیاد اتفاق افتاده است. (با خنده)

انتهای پیام/م

نظرات
هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است اولین نظر را شما ثبت کنید
ثبت دیدگاه

ارسال دیدگاه