پرواز دلهای زائران محروم گلستانی در آسمان کرامت رضوی

 به گزارش زرین نامه؛ درست زمانی که گنبد طلا از درون اتوبوس ها نمایان شد صدای بال بال زدن دل ها در آسمان کرامت رضوی شنیده می شد، غریو «السلام علیکم یا علی ابن موسی الرضا(ع)» کاروان را فراگرفت و اشک شوق بر گونه بسیاری غلتید.

اشتیاق خیل جمعیت زوار علی ابن موسی الرضا(ع) در دو روستای «زنگیان» و «قلعه محمود»، دقایقی پیش از حرکت، حکایت از پر پر زدن دلهای منتظری داشت که سالها بود آرزوی دخیل به کرامت رضوی را در دل می پروراندند و دستگیری نمی یافتند.

فاطمه دهقان زن مسن و خموده ای است که پینه های پیشنانی اش از رنجی عمیق روایت می کرد، می گوید سالیان درازی از عمر وی می گذرد اما تنها دو بار افتخار زائری امام رضا(ع) از نزدیک نصیبش شده است، رنج تنهایی و دوری از همسری که سالهاست فوت کرده و دو فرزندی که ازدواج کرده اند و دست های خالی از هزینه سفر مدام او را در آرزوی زیارت مرقد مطهر ثامن الحجج گذاشته بود.

وی از عشق خود به اهل بیت بویژه سلطان خراسان سخن می گوید و تصریح می کند: همیشه دورادور دل خود را به بارگاه ملکوتی ثامن الحجج گره می زدم و در تنهایی خود گریه می کردم تا اینکه یکی از اهالی روستا بعد از سفر کربلا به خانه ام آمد و گفت که اگر موافق باشم مرا به مشهد مقدس می فرستد، من اجازه این زیارت بابرکت را از امام حسین(ع) و کربلا گرفته ام و احساسم وصف نشدنی است.

زبیده مازندرانی کمی جوان تر است، می گوید چهار سالی می شود که آرزوی زیارت مشهدالرضا(ع) را در دل داشته اما قسمتش نمی شده است، به گفته ی «مازندرانی» پیش از این سفر دو سفر کربلا و مشهد مقدس به وی پیشنهاد شده و در آخر تصمیم گرفته که امام رضا(ع) را زیارت کند اما امام رئوف نگذاشت یک روز از زیارت بگذرد و مقدمات سفر من به کربلا نیز فراهم شد و کرامت رضوی برای من علنی تر به چشم آمد.

راضیه عباسی پیرزن دل جوانی است که با خواهرانش این سفر را تجربه می کند، می گوید او نیز هفت سال است که آرزوی زیارت شاه خراسان بر دل داشت و از دور دل خود را به پنجره فولاد رضا گره می زد.

کلثوم مازندرانی پیرزن 69 ساله ای است که مشتاق مصاحبه با ماست، فریاد می زند من نوکر امام رضا(ع) هستم بیایید تا از معجزه هایش بگویم، می گوید شوهرم پنج سالی در بستر بیماری بود و نزدیک به یک سال است که فوت کرده است پیش از این نیز فرزند جوانم را از دست داده ام و در خواب دیده ام که فرزند جوانم خادم اهل بیت(ع) است.

چشمان کلثوم خانم از اشک پر می شود و ادامه می دهد: از ائمه اطهار معجزه زیاد دیده ام در پستی ها و بلندی های زندگی دستگیرم بوده اند و رنج سفر را به قربت و زیارت امام رضا(ع) می بخشم و احساس می کنم در آسمانها سبکبالانه پرواز می کنم.

این چندمین کاروانی بود که به همت نمایندگی آستان قدس رضوی در استان گلستان افتخار زیارت ثامن الحجج(ع) نصیبشان می شد، کاروانی از دلهای عاشقی که محرومیت مالی مدتها آنان را به توسل دلی دلخوش کرده و آنان را در آرزوی زیارت جغرافیایی گذاشته بود.

پ.ن: امام هادی(ع): هر که جدم امام رضا علیه السلام را زیارت کند و در مسیر راه صدمه و سختی تحمل کند خداوند آتش را بر بدن او حرام می گرداند./الدره الباهره ص14

گزارش از ماریه البرزی

انتهای پیام/