چرا پسران و دختران امروزی دوست دارند شبیه جنس مخالف شوند؟

«آخر زمان شده! خجالت نمی‌کشه پسر گنده. زیر ابرو برداشته، دماغشم عمل کرده؛ یه بار برو شوهر کن خیال من و باباتو راحت کن!» نه اشتباه نکنید. این گزارش ارتباطی با دگرجنسگرا ندارد. با نگاهی به مجسمه‌ها، نقاشی‌ها و تصاویری که از تاریخ ایران تا کنون منتشر شده است.

به گزارش زرین نامه ؛ چهره‌ مردان و زنان به راحتی قابل تمیز دادن بود. در گذر زمان و دلایل مختلفی که به آن خواهیم پرداخت، تمایل مردان و زنان به این‌که دیگری شوند، بیشتر شده است. حال اینکه این افراد تمایلات جنسی خاص جنس خود را دارند اما تمایل به ظاهری متفاوت در آن‌ها دیده می‌شود!

تا مدت‌ها در ایران والدین‌سالاری برقرار بود. فرزندان حتی حق ‌نداشتند پای خود را جلوی والدین خود دراز کنند یا حتی نظر شخصی خود را در ارتباط با آینده خود بیان کنند! در دهه کنونی جامعه ایرانی شرایط متفاوتی را تجربه می‌کند. دلایلی چون پیشر‌فت تکنولوژی و در دسترس قرار گرفتن بسیاری از امکانات باعث شده تا فرهنگ عمومی تغییر کند. دیگر خانواده‌ای با فرزندان زیاد دیده نمی‌شود و تمایل والدین به تک فرزندی افزایش یافته است. آیا در چنین شرایطی فرزندسالاری برجامعه حاکم می‌شود؟ هرچند در ایران با توجه به جمعیت و طبقات اجتماعی و اقتصادی مختلف نمی‌توان به صراحت موضوع فرزندسالاری را برقرار دانست.

بخشی از پسران امروزی موهای زاید تن خود را به طور کامل از پا و دست گرفته تا سینه و کمر می تراشند. هرچند این موضوع غیرطبیعی نیست اما در مقایسه با پسران دهه‌های قدیمی‌تر یک رخ‌داد عجیب به نظر می‌رسد. حال اینکه دست به موچین شدن پسران برای برداشتن زیرابروهای خود و یا پوشیدن لباس‌هایی که در گذشته بیشتر توسط دختران پوشیده می‌شد از جمله مواردی است که تمایل نه چندان زیاد از تبدیل شدن به جنس مخالف را در پسران نشان می‌دهد.

این اتفاق در میان دختران نیز در دهه اخیر بیشتر دیده‌ می‌شود. در گذشته این امکان وجود نداشت که دختران لباس‌هایی که عموماً در کشورمان مردان به تن می‌کردند را بپوشند، حال اینکه به وفور هم‌اکنون در جامعه این موضوع وجود دارد و تبدیل به یک امر عادی شده است. حتی در ارتباط با کوتاه کردن مو به میزان زیاد و حتی کچل شدن نیز در دختران در گذشته وجود نداشته و این روزها دیدن دختری با موهای تراشیده طبیعی به نظر می‌رسد.

سوای این موضوع که تمایلات افراد در انتخاب پوشش و به عبارتی تیپ زدن دخیل شده است که به دنبال علل آن هستیم، یکی از موضوعات مرتبط با آن نگاه مرد است. در سال‌های اخیر نگاه مردم به جنس زن و مرد تغییراتی اساسی کرده‌ است. نگاهی که حاکی از برابری است و زن و مرد را تنها یک انسان متصور می‌شوند. شاید به همین دلیل است که اکنون پسران و دختران به راحتی می‌توانند پوشش مورد علاقه خود، در حد عرف شرعی حاکم بر جامعه را انتخاب کنند.

نادر صادقیان، جامعه‌شناس، بروز چنین اتفاقاتی را «کجروی» فرزندان دانسته و از سوی دیگر این تغییرات را ناشی از تغییرات «مُد» در جامعه می‌داند. وی در این‌باره به «ابتکار» می‌گوید: «چنین موضوعی شامل بخش کوچکی از ایرانیان، آن هم بیشتر نوجوانان می‌شود. به طور مستقیم می‌توان آن را ناشی از تغییرات مد در جامعه دانست. تلاشی برای مشابه شدن، تقلید کردن یا از منظر دیگر تلاشی برای متفاوت بودن. وقتی فرد یک مد را انتخاب می‌کند یعنی یا تمایل دارد شبیه دسته‌ای از افراد شود که به آن شکل هستند و یا هدف از تغییر ظاهرش این است که می‌خواهد شبیه دسته‌ای نشود و نسبت به دیگران متفاوت باشد.»

این جامعه‌شناس ادامه می‌دهد: «نقش رسانه‌ها در بروز یک مد و تغییرات ظاهری در جامعه بسیاری حائز اهمیت است. رسانه‌هایی چون ماهواره و شبکه‌های اجتماعی در این مسیر پیش‌رو هستند. چنین تغییراتی ریشه در فرهنگ ملی و بومی ندارد و تنها یک مد است.»

وی می‌افزاید: «چنین تغییراتی نسبت به عرف اجتماعی به عنوان یک ناهنجاری شناخته می‌شوند. چرا که هنجار آن چیزی است که اکثریت جامعه‌ پذیرای آن بوده و ناهنجاری خلاف آن است و در اقلیت قرار دارد. از طرف دیگر چنین رفتاری جرم نیست، چراکه جرم نیز تعاریف خود را دارد. چنین رفتارهایی بیشتر در میان نوجوانان و بخشی از جوانان دیده می‌شود و نباید از دلایل روانشناسی آن گذشت. از طرف دیگر بحث فرزندسالاری به هیچ عنوان مطرح نیست و بیشتر به این موضوع شبیه است که فرزندان در مسیر نوعی کجروی اجتماعی هستند؛ پیمودن مسیری خلاف آنچه اجتماع سنتی، عرف و شرع از آن ها‌ می‌خواهد.»

زندگی در دنیای امروز عجیب است. هر روز انسان به دنبال آزادی بیشتری است فارغ از هر نوع قضاوت شدن. این مسیر ناگهانی میسر می‌شود و نیازمند مدت‌ها برنامه‌ریزی از سوی سیستم‌های کلان است. مُد‌های امروزی به عنوان وسیله‌ای برای رسیدن به آزادی ظاهری می‌توانند کمک رسان باشند چرا که فرهنگ جدید وارد شده از بیرون به جامعه‌ای اگر در مقابل فرهنگ سنتی کشوری بایستد محکوم به شکست است. حال این که اگر این تغییرات از درون ریشه کن می‌تواند به تغییراتی اساسی بینجامد.

منبع: ابتکار

انتهای پیام/

نظرات
هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است اولین نظر را شما ثبت کنید
ثبت دیدگاه

ارسال دیدگاه