مرور آیین های نوروزی روستای نصرآباد شهرستان گرگان
زرین نامه: مهربانی، ساده زیستی، صفای باطن و دلهای شاد در كنار سختكوشی و قناعت از مشخصههای مردم روستای نصرآباد از توابع شهرستان گرگان است که همواره مهمان نوازی شان از مسافران زبانزد عام و خاص است.
به گزارش زرین نامه، نوروز بهانه ای است تا آیین های نوروزی نصرآبادیهای گرگان را مرور کنیم و با سنت های کهن مردمان این دیار آشنا شویم.
در گذشته مردم نصرآباد تقریباً یك ماه قبل از آمدن بهار خودشان را آماده عید میكردند، چون در آن زمان خانهها كاهگلی بود، با گل زرد خانهها را تعمیر میكردند و از پشتكوه (مجن و شاهكوه) گل سفید میآوردند تا دیوارها را «شولی» بدهند.
برای كف خانهها هم از مخلوط گل و پهن اسب استفاده میكردند و چون بیشتر خانهها كوچك بود، در یك نیمروز یا در نهایت یك روز تمام كارهای خانه تكانی به پایان میرسید.
خانمها بعد از فراغت از خانه تكانی به پختن شیرینیها و حلواها از جمله نون شیری، نون برنجی، حلوا كنجدی، حلوا جزی، مارمرده، پشتزیك، باباتو و سمنو مشغول میشدند، یك نوع نان هم دو یا سه روز مانده به عید درست میكردند كه به آن «نون عیدی» میگفتند.
زنها با شانه چوبی و ماسوره خیاطی و استكان و ... خمیرها را به اشكال مختلف در میآوردند، تخمه آفتابگردان و كدو شور میكردند و تخم مرغهای آبپز شده را با پیاز قرمز رنگ میكردند. برای سبزه سفره عید، گندم، عدس و ماش را سبز میكردند.
در نصرآباد از دو هفته مانده به سال نو، نوبهارخوانان به روستا میآمدند و به خانه اهالی سر میزدند و با خواندن اشعاری سال نو را تبریك میگفتند وصاحبخانه هم به نوبهارخوان، برنج، پول و چیزهایی كه در منزل داشت هدیه میداد.
از« شكستن نمك كوزه» تا «پخت آش گزنه»
در شب سهشنبه آخر سال، همهخانوادهها دور هم جمع شده، آتش روشن میكردند و شادیكنان از روی آن میپریدند ودر مراسم چهارشنبه سوری هر خانوادهای، نمك كوزه (كوزهای كه در آن نمك نگهداری میشد) خود را به زمین زده و میشكست، چرا كه اعتقاد داشتند با شكستن نمك كوزه در كارهایشان آسانی و سبكی حاصل میشود.
در شب چهارشنبه سوری آش گزنه میپختند و میخوردند و اعتقاد داشتند كه با خوردن آن، تا پایان سال جدید از گزیده شدن توسط حشرات و حیوانات در امان خواهند بود.
حلوای جزی به نیت درگذشتگان
سه روز مانده به عید، حلوای جُزی(گردویی) درست میكردند و آن را به صورت كلوچه در میآوردند و به نیت اموات و درگذشتگان خود بین همسایهها و فامیل تقسیم میكردند.
با علفه اول و علفه دوم آشنا شوید
دو شب مانده به عید، همهاهالی نصرآباد به نیت مردگان خود و برای دامهایی كه داشتند، روی در خانه و در طویله، شمع روشن میكردند كه به این شب، شب علفه اول(كانه علفه) میگفتند، همچنین در شب عید هم برای اعضای خانواده بر روی در اتاق شمعی روشن میكردند كه به شب علفه دوم(علفه نو) معروف بود، مثلاً اگر تعداد اعضای خانواده 5 نفر بود، 5 شمع روشن میكردند، این كه چرا به این شبها علفه میگفتند تا حالا برای ما مشخص نشده است.
انتخاب شگون و روز اول عید
در روز اول عید نوروز، اعضای خانواده لباسهای نوی خود را میپوشیدند و به استقبال سال جدید میرفتند. آنها برای سال جدیدشان، یك شگون انتخاب میكردند كه با خود قرآن و سبزه همراه داشت و به عنوان اولین فرد در سال جدید وارد خانه میشد.
اگر در آن سال كارهایشان خوب پیش میرفت و به اعضای خانواده، محصولات و دامهایشان اضافه میشد، اعتقاد پیدا میكردند كه شگون خوش قدم بوده و برای سال آینده هم، آن فرد را شگون خود انتخاب میكردند.
خیلی قدیمترها گاهی اوقات بره ای هم در آغوش شگون بود و قسمتی از سر آن را هم حنا میكردند؛ البته این رسم همهگیر نبوده و برخی خانوادههای که درآمد بیشتری داشتند آن را انجام میدادند.
قدیمترها، عیدی دادنها در حد سنجد، گردو و تحم مرغ رنگی بود. مردم با نداری و دست خالی، هر چند به سختی زندگی میكردند اما دلِ شاد داشتند، در چهارشنبهسوری و عید و سیزده بدر و حتی بعد از آن شادی میكردند و به همدیگر سركشی میكردند.
غذای شب عید
اكثر خانودهها شب عید نوروز، غذایشان سبزی پلو با ماهی بود. خانمها سبزی آن را از تپههای اطراف جمع میكردند. این سبزیها عبارت بودند از «ناریجه»، «چُلُو چَرب كُنَك»، «برگ سیر» و «برگ باقله». از «زوله» و «اُجی» هم برای پر كردن شكم ماهی استفاده میشد.
قرض دادن به همسایه ممنوع
یكی دیگر از باورهای قدیم این بود كه چند روز قبل از عید نباید از همسایه قرض بگیرند، به خصوص ماست و سبزی و اگر به ناچار میخواستند ماست قرض بگیرند، در عوض آن كاسهای شیر به همسایه میدادند.
سینیهای هفت سین كه سفره شد
در گذشته خانمهای منزل، هفت سین را داخل یك سینی بزرگ میچیدند و قرآن، نون عیدی، شیرینیهای دست پخت خودشان، سنجد، میوه و ... هم داخل آن میگذاشتند و در حقیقت این سینیها، برای آنان حكم سفره را داشت.
زمانی كه به دلیل وضعیت اجتماعی و مالی، به تعداد اتاقهای یك خانه اضافه شد،اغلب اتاقی را برای پذیرایی از مهمانان انتخاب میكردند كه به اتاق مهمانی معروف بود، سفره عید را در این اتاق پهن میكردند و مهمانان در آنجا پذیرایی میشدند، هر چند برخی خانوادهها هنوز به همین شكل عمل میكنند اما با آمدن مبل و صندلی و ... شیوه پذیرایی در بسیاری از خانواده ها تغییر كرده و غیر از ساعت تحویل سال كه سفره هفت سین پهن است، دیگر سفره برچیده میشود.
دید و بازدید مردم روستا از همدیگر
پس از تحویل سال، همه خانوادهها به دیدار هم میرفتند. در این میان بچهها گوی سبقت را از بزرگترها میربودند و دسته دسته و شادی كنان بهقولی حتی یك خانه را هم ور نمیدادند. آن زمانها، عیدی بیشتر تخم مرغ، گردو، سنجد، انار شیرین و ... بود كه كم كم پول هم به آن اضافه شد.
در طول ایام نوروز همگی شاد و خوشحال بودند و دور هم جمع میشدند و در این میان بازیهای مختلفی مثل «سوسوتله بازی»، الا كلنگ بازی، پا چو سواری، جز بازی و تاب بازی میكردند.
نصرآبادیها و «سیزده بدر»
در سیزده بدر، به تپههای اطراف و یا زمینهای حاشیه روستا میرفتند و دور یكدیگر جمع شده و غذایی كه در منزل تهیه كرده بودند را میخوردند، در این روز آتش روشن كرده و برخی از روی آن میپریدند و شعر خوانده و بازی های مختلف که اکثرا به شکل گروهی و دسته جمعی بود را انجام می دادند.
آمیختگی آداب ملی با آداب مذهبی
مردم نصرآباد بعد از 13 بدر و در چهارشنبه اول بعد از آن به زیارت امامزاده بادو، پنجشنبه به زیارت امامزادهای در ولیك آباد و جمعه به امامزاده عبدا... گرگان میروند، آنها در سالهای نه چندان دورگاهی قرنآباد و روشنآباد هم میرفتند و هنوز هم این رسم در برخی خانوادهها معمول است.
نصرآبادیها بعضی وقتها برای زیارت امامزادهها با اهالی روستاهای اطراف مثل باغگلبن و نومل هماهنگ میكردند و به شكل دسته جمعی به زیارت امامزاده بادو، ولیك آباد و امامزاده عبدا... میرفتند.
نصرآباد روستایی کوچک با 554 خانوار در بخش مرکزی گرگان و در شرق این شهرستان واقع شده است که از شمال به جاده اصلی گرگان- مشهد و روستاهای ولیک آباد و فیض آباد، از جنوب به روستای باغ گلبن و نومل و منطقه جنگلی، از شرق به شهر جلین و از غرب به کوی اوزینه گرگان منتهی می شود./مهر
ارسال دیدگاه