با کودکانی که دزدی های کوچک می کنند چه کنیم؟
زرین نامه: به نظر می رسد که کودک چهار ساله من به دزدی تمایل دارد. او این کار را چند ماه پیش آغاز کرد. این را من یک روز بعد از مدرسه، موقعی که داشتم شلوار او را تا می کردم و از جیب او چند تا سنگ شبیه الماس بیرون افتاد، متوجه شدم. ابتدا این مساله برایم مهم نبود و اهمیتی به آن ندادم. اما بار دیگر وقتی دیدم حیوانات پلاستیکی در جیب او هستند، متوجه شدم آنها را از مدرسه برداشته است.
برای حل این مساله به فرزند خود گفتم: «ما نمی توانیم وسایل مدرسه را به خانه بیاوریم. برای اینکه آنها را دوباره به مدرسه باز گردانیم، آنها را دم دست می گذاریم تا فراموش نکنیم». او موافقت کرد و این مساله حل شد. اما چند هفته بعد، دوباره چیزهای دیگری در جیب کاپشن او پیدا شد و او این بار برای برداشتن این لوازم داستانی را نیز پیدا کرده بود و به دروغ به من گفت که اینها هدیه هستند و یکی از همکلاسی هایش آنها را به او داده است. بعد از آن، هر چند وقت یکبار لوازم ساده ای همچون باتری و استیک های رنگی را از مدرسه می دزدید و به خانه می آورد.
این کارها حسابی مرا کلافه کرده بود زیرا فرزند من ذاتا انسان خلافکار و دزد نبود. سرقت حیوانات پلاستیکی از مدرسه، دزدی بزرگی نیست اما کار عجیب و بی مفهومی است.
وقتی در این باره از دیگران پرس و جو کردم، دیدم این نوعی رفتار معمول کودکان در این سنین است و دوستان من نیز داستان های مشابهی داشتند.
پس از آن، برای یافتن راه چاره در اینترنت شروع به جست و جو کردم. بیشتر افراد دلیل علاقه کودکان به دزدی را به نداشتن کنترل رفتاری و وجدان نسبت داده بودند؛ اما کودکان کوچک بدون تشخیص درست یا غلط بودن کار خود، اقلام بی ارزش را برمی دارند. این مساله در مورد کودکان نوپا که ممکن است اسباب بازی ها یا مدادرنگی های دوست خود را به خانه بیاورند، مصداق دارد زیرا آنها بد بودن این کار را درک نمی کنند. اما این در مورد فرزند من که به خوبی می تواند روی کارهایش کنترل داشته باشد، مصداق ندارد.
من این مساله را با مربی مهد فرزند خود در میان گذاشتم و او گفت که فرزند من در حال تجربه کردن مساله مهمی در زندگی است. فرزندان کوچک نیاز دارند رابطه ای بین مکان های مختلف زندگی خود همچون مدرسه، خانه، خانه دوستان، جاهایی که به مسافرت می روند و … ارتباطی برقرار کنند. وقتی فرزند من با اجناسی که یواشکی برداشته به خانه می آید، در واقع می خواهد فاصله بین دو محیط اصلی زندگی خود یعنی خانه و مدرسه را پر کند. درست است که کودک چهارساله به خوبی می تواند در بیشتر مواقع خوب را از بد تشخیص دهد، اما این یادگیری در حال رشد است و باید به او در مورد مالکیت و محدودیت ها نیز چیزهایی آموخت.
در مورد فرزند من، دزدیِ بی خطر او به علاقه او به داشتن یک گنجینه با ارزش در این سن مربوط می شد. پسر من نیز همچون بسیاری از کودکانی که در سن پیش از مدرسه قرار دارند، به جمع آوری اشیای مختلف همچون سنگریزه های شکل دار، درب بطری، اشیا براق و درخشنده و … علاقه دارد. این دارایی ها برای او بسیار ارزشمند هستند. کودکان کم سن و سال دوست دارند از وسایلی که جمع آوری کرده اند چیزهای جدیدی همچون صندوق جواهرات یا قلک بسازند. این نوعی انطباق تکاملی است که غریزه فرزند ما به او می گوید تا اشیا با ارزش را جمع آوری و ذخیره کند.
دزدی کودکان به هر دلیلی که باشد رفتار ناشایستی است اما برای کودکان کم سن، این مساله خیلی نگران کننده نیست زیرا بر اساس تجربه شخصی من، این کار یک رفتار تکاملی است که خیلی زود می گذرد. البته این به این مفهوم نیست که دزدی هرگز نشانه مشکلات بزرگ تر نیست. من وقتی از همکارانی که با نوجوان ها سروکار دارند در این رابطه سوال پرسیدم، آنها گفتند که دزدی برای نوجوان ها و بچه های بزرگ تر می تواند نشانگر عصبانیت، نیاز به یک لذت آنی، نداشتن کنترل بر رفتار یا چیزهای مشابه باشد. البته در روانشناسی بالینی، اعتقاد بر این است که دزدیدن «اقلام بی ارزش» می تواند منجر به اختلال های رفتاری در کودکان و نوجوانان شود. اگر دزدی با پرخاشگری، بدرفتاری و رفتارهای مخرب همراه باشد می تواند پایه گذار مشکلات بزرگ تر و خطرناک باشد.
دوباره به موضوع دزدی های کوچک کودکان پیش دبستانی برگردیم. اگر کودک کوچک شما به زور اسباب بازی های دوستش را در کیف شما چپاند، در واقع در حال تجربه کردن است. برای مقابله با چنین رفتاری لازم نیست کودک خود را سرزنش و او را شرمنده کنید. بهتر است به کودک خود بگوییم که وسایل مدرسه باید در مدرسه بمانند. یا می توان به او گفت که اگر او وسایل را بردارد، وقتی همکلاسی اش به سراغ آنها می رود و آنها را نمی یابد، چه فکری خواهد کرد؟ استفاده از دیدگاه دیگران می تواند در رفع این مساله کمک کننده باشد.
ارسال دیدگاه