زيبايى‌شناسى کلام و کردار فاطمى در خانواده

زرین نامه: يکى ديگر از ويژگى‌هاى حضرت فاطمه زهرا(س)‌به‌عنوان کامل‌ترين اسوه، در عين آزادى و آزادگي، اطاعت از همسر و مطيع بودن او در برابر على (ع) است/ زهرا (س) هرگز على (ع) را عصبانى نکرد و هرگز برخلاف خواسته او گامى برنداشت و همواره مطيع او بود.


به گزارش زرین نامه؛ خانواده کانون عشق و محبتى است که در آن زمينه رشد و تعالى انسان فراهم مى‌شود و بنايى است که زوجين، دو رکن اساسى آن را تشکيل مى‌دهند تا به فرموده پروردگار، بدين‌وسيله به آرامش و آسايش برسند.

پاسدار فضيلت‌ها


و من آياته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوااليها و جعل بينکم موده و رحمه (روم: 30)

يکى از آيات و نشانه‌هاى خداوند، اين است که از خود شما برايتان همسرانى آفريد تا در کنار آنها آرامش خاطر پيدا کنيد و ميان شما و همسران شما مهر و محبت را قرار داد.

آنچه در خانواده چراغ‌ دوستى و محبت را فروزان‌تر مى‌کند، رابطه صميمانه‌اى است که بين زن و شوهر برقرار مى‌شود و آن‌چنان اين ارتباط و صميمت مهم و پرارزش است که در دين مقدس اسلام درباره نحوه برخورد هريک از زوجين با يکديگر در رفتار و گفتار سفارش‌هاى متعددى شده است. همچنين،‌ اسلام در تمامى زمينه‌ها به معرفى طرح‌ها و برنامه‌هاى آماده اجرا مى‌پردازد و براى غنيمت بيشتر و ملموس شدن انديشه، طرح و مکتبش، با عنايت به شيوه‌هاى رفتارى متکامل و توحيدي، الگوها و نمونه‌هايى را معرفى مى‌کند تا از اين رهگذر، پاسخگوى تمام نيازهاى مادى و معنوى ما باشد.

الگوهايى که اسلام معرفى مى‌کند، الگوهاى اصيل و با لياقتى هستند که براساس "واقعيت‌ها” و "ارزش‌ها” استوارند؛ الگوهاى معنوى که درطول تاريخ، جاويدان و ماندگار خواهد بود. الگوهايى لايق تقليد و پيروي، الگوهايى با اصالت، پويايى و جاذبه، استوار بر پايه ايمان به خداوند و ارزش‌هاى متعالى معنوي؛‌الگويى نظير بزرگ بانو و سالار زنان عالم فاطمه زهرا(س.)

انديشيدن در ابعاد شخصيتى زهراى بتول(س) و نقش سازنده‌اش در صحنه‌هاى پاسدارى از فضيلت و ديانت،‌ از آن رو داراى اهميت و توجه است که آموزگارش پيامبر گرامى اسلام(ص) و تعاليمش، تعاليم انسان ساز قرآن کريم است.

توجه به زندگانى آن حضرت در عصر غربت انسان و کسادى بازار ايمان، براى انسان‌هاى گريزپا و سرگردان، حيات‌بخش و راهگشا خواهد بود تا روح انسان امروزي، در سايه‌سار نخل وجود فاطمه زهرا(س) آرامش گيرد و جان تشنه انسان سيراب‌زده قرن ما، از شراب طهور کوثر وجودش سيراب شود.

يکى از ويژگى‌هايى که تشنگان حقيقت در سيره آن بزرگوار با حساسيت خاصى آن را بررسى مى‌کنند،‌ توجه به جلوه‌هاى رفتارى و گفتارى صديقه طاهره در خانه و خانواده و مهم‌تر از آن، درچگونگى ارتباط با همسر بزرگوارش علي(ع) است.

آري، زهراى بتول در گفتار و عمل با شوهر بزرگوارش، روش و منشى زيبا و دلپسند از خود برجاى گذارده است، که چون مشعلى فروزان در تاريخ بشريت مى‌درخشد و راهنماى تمام زنانى است که دل به خوبى‌ها و روشنى‌ها سپرده‌اند. در اين نوشتار سعى مى‌شود که به‌گوشه‌اى از اين زيبايى‌ها به اجمال اشاره شود:

جهاد زن

خانه، کانون روش محبت و جوشش عشق و عطوفت است. محيطى که شخصيت انسان در آن شکل مى‌گيرد. فضايى که مجموعه خانواده بايد در آن تنفس کنند و بخش قابل توجهى از توانمندى‌هاى خود را در بستر خانواده جست‌وجو نمايند و رشد دهند.

خانه، محل آرامش و سکون است و روح و روان انسان در چنين فضايى بايد به‌بار بنشيند. اداره امور اين محيط به ظاهر کوچک که به منزله اداره يک کشور است، نياز به درايت خاصى دارد.

دو رکن خانواده که همه برنامه‌ها و فعاليت‌ها، بر محور آنها بايد شکل بگيرد، زن و شوهر هستند. اين دو بايد فرهنگ خانواده را پاسدار باشند و اقتصاد خانواده را متناسب با نيازها سامان بخشند.

اخلاق و رفتار زن و شوهر و سيره و سلوک آنان در زندگي، بر ديگر اعضاى خانواده اثر مى‌گذارد و زمينه رشد و بالندگى را در فرزندان به‌وجود مى‌آورد.

خانواده، گنجينه‌اى است که مجموعه بسيارى از ارزش‌هاى والاى انسانى را در خود جاى داده است. تربيت، عفت، عطوفت و رحمت، عشق و محبت و ده‌ها خصلت ديگر ارزشى در اين کانون پرورش مى‌يابد.

يکى ديگر از اين ارزش‌ها تلاش زن در جهت خوب شوهردارى کردن است. اميرالمومنين علي(ع) درباره اهميت خوب شوهردارى کردن زن، مى‌فرمايد: "جهاد المراه حسن التبعل؛ جهاد زن اين است که خوب شوهردارى کند”. (1)

مى‌دانيم که جهاد اهميت بسيار دارد و در رديف بزرگ‌ترين عبادات به‌حساب مى‌آيد و وقتى از امام مى‌پرسند: کدام عمل بهترين اعمال است؟ در جواب مى‌فرمايد:”الصلوه لوقتها و برالوالدين و الجهاد فى سبيل‌الله‌؛ نماز اول وقت، نيکى به والدين و جهاد در راه خدا”.

خداوند نيز در قرآن براى مجاهدان پاداشى بزرگ درنظر گرفته است. (نساء: 95) ولى همين جهاد، با اين همه فضيلت از عهده زن برداشته شده است و بر او واجب نيست.

على (ع) در حديث ديگرى مى‌فرمايد:

خداى تعالى جهاد را بر مردان و زنان واجب فرمود. پس جهاد مرد به اين است که از بذل جان و مال تا سرحد شهادت و کشته‌شدن در راه خدا دريغ نکند و جهاد زن به آن است که در برابر تندى و آزار شوهر و غيرت او بردبارى نمايد. (2)

بنابراين روايت، همان پاداشى را که خداوند به مجاهدان مى‌دهد،‌به چنين زنانى هم مى‌دهد؛ زيرا اين بردبارى که جهادى مقدس است و زن در برابر نفس خود انجام مى‌دهد، در نتيجه آن، پايه‌هاى خانه و خانواده و زندگى متزلزل نخواهد شد و جلوى اختلاف و نزاع و جدايى‌ها گرفته مى‌شود.

خوب شوهردارى کردن؛ يعنى اين که زن کارى کند که وقتى مرد پس از برخورد با مشکلات و سختى‌ها و کار روزانه با تنى خسته و روحى گرفته و پر ملال به خانه آمد، با ديدن چهره همسرش و شنيدن سخنان او و نيز مشاهده وضع خانه خستگى‌هايش برطرف شود.

خوب شوهردارى کردن به اين است که زن از نظر اداره امور داخلى خانه و حفظ عفت و آبرو، خيال مرد را آسوده کند تا وى با خيالى راحت به کسب و کار و اداره امور خارج از منزل يا حل و فصل کارهاى مردم، يا مطالعات علمى و يا ديگر کارها بپردازد.

فاطمه(س)‌نيز در اين مدت کمى که در خا نه على (ع) زندگى کرد،‌ دقيقه‌اى از اين جهاد مقدس و وظيفه سنگين غفلت نکرد. وقتى اين نکته را به يادداشته باشيم که زندگى زناشويى فاطمه(س) همراه با بچه‌دارى هم بود و با سخت‌ترين دوران تاريخ اسلام و مسلمانان شروع شد، به عظمت وجودى و شخصيت فاطمه(س) و جهادى که در اين راه انجام داد به خوبى پى خواهيم برد؛ زيرا اسلام، تازه به مدينه آمده بود و خاندان پيغمبر- که از آن جمله علي(ع) و فاطمه (س) بودند - از جمله زنان و مردان مهاجرى بودند که از مکه به مدينه هجرت کرده و خانه و ملک و کسب و کار معينى نداشتند تا از اين راه امرار معاش کنند و نيز آسايش و امنيتى هم نداشتند که در سايه آن به فکر تامين زندگى باشند.

براى مبارزه با شرک و بت‌پرستى و پايه‌گذارى مرام توحيدى ناچار بودند هر روز به‌سويى بروند و با دشمنان سرسختى که از هر لحاظ مسلمانان را احاطه کرده بودند و مى‌خواستند اين نداى مقدس را خاموش کنند، بجنگند و در اين ميان وظيفه علي(ع) و فاطمه (س) ، دختر پيغمبر اسلام ، از همه سخت‌تر و مشکل‌تر بود؛ زيرا سپهسالار همه اين جنگ‌ها علي(ع) بود وهمه جا با فداکارى و جانبازى او فتح و پيروزى نصيب مسلمانان مى‌شد. گواه اين مدعا، تاريخ درخشان اسلام است.

چنين مجاهد بزرگي، بايد همسر فداکار و وظيفه‌شناسى همچون فاطمه(س) داشته باشد و اگر فاطمه(س) نبود، چنين همسرى براى علي(ع) يافت نمى‌شد. چنان‌که اگر علي(ع) نمى‌بود، مرد ديگرى که در خور همسرى فاطمه(س) باشد ، پيدا نمى‌شد. سپهسالارى همچون على (ع)، همسرى مى‌خواهد که به شايستگى امور داخلى خانه را اداره کند، به رشد و تعالى فرزندانش بپردازد و به خوراک و لباس و تعليم و تربيت آنان با کمال دلسوزى رسيدگى کند تا خيال او را در ميدان‌هاى جنگ و آن همه مسافرت‌هاى جنگى که پياپى پيش آمد آسوده سازد. با سختى‌ها و مشکلات و کم و زياد امکانات زندگى بسازد و از نظر فکرى و روحى نيز هم‌فکر و مشوق همسرش باشد و نيز نوازش‌ها و تحسين‌هاى او پشتوانه و تکيه‌گاهى براى ادامه مبارزات و درمانى براى رفع خستگى‌هاى جسم و جان او شود.‌(3)

اداره شايسته امور منزل

يکى از حياتى‌ترين فنون و هنرهايى که هر زن لايق و شايسته بايد در کنار ديگر خصلت‌هاى پسنديده داشته باشد، اداره امور خانه وتدبير منزل است تا موجبات آرامش خاطر و آسودگى بقيه اعضاى خانواده به‌ويژه همسر را فراهم آورد.

حضرت فاطمه (س) ده سال بيشتر نداشت که قدم به خانه شوهر گذاشت، ولى در طول زندگى کوتاه خود، شرايط و موقعيت‌ خاص علي(ع) را به خوبى درک کرد و در چارچوب خواسته‌هاى معقول و مشروع و خيرخواهانه شوهر که چيزى جز خير و صلاح و اعتلاى بشريت نبود، اداره زندگى علي(ع) را در بالاترين سطح از موفقيت و درخشاني، به سامان رساند. درگفتار و کردار خود با همسرش، شيوه و سيره‌اى را برگزيد که آن را در محضر بزرگ‌ترين معلم تاريخ بشر، پيامبر بزرگوار و والاى اسلام، آموخته بود.

"هرگز کارى او را از کار ديگر باز نمى‌داشت”. (4) اين‌گونه نبود که عبادت و مناجاتش، او را از اداره منزل باز دارد و تربيت و سازندگى و مبارزاتش، او را از رسيدگى به فرزندان و همسرش مانع شود. او علي(ع) را بهترين همسر مى‌دانست(5) و همواره به تمامى وظايف همسرى خود عمل مى‌کرد.

هميارى و همکارى

دو اصل لازم اخلاقى در تشکيل پايه‌هاى نظام خانواده "تفاهم” و "تعاون” است که اگر اين دو اصل در اين امر تحقق يابد، فضاى خانه به محيط‌ دوست‌داشتني، آرام و سازنده تبديل مى‌شود. با نگاهى گذرا به زندگى حضرت زهرا(س)، مى‌توانيم اصل تعاون و همکارى و مشارکت در امور مادى و معنوى و همچنين تفاهم و درک متقابل اعضاى خانواده‌اش را مشاهده کنيم. حاکميت و تحقق اين مهم در زندگى مشترک حضرت زهرا و اميرالمومنين علي(ع)، براساس تقسيم مطلوب وظايف زندگى مشترک آن دو بزرگوار صورت مى‌پذيرفت.

يکى از عوامل شادابى و تکامل خانواده ايشان، تعيين حدود مسئوليت افراد در خانواده بود که با تقسيم کار، عدالت اجتماعى در جامعه کوچک خانواده آن بزرگواران به‌وجود آمد تا زمينه سعادت مادى و معنوى هرچه بيشتر آنها را فراهم آورد. امام باقر (ع) فرمود: حضرت فاطمه (س) کارهاى منزل را با حضرت علي(ع) اين‌گونه تقسيم مى‌کردند که خمير کردن آرد و نان پختن و تميز کردن و جارو زدن خانه به‌عهده فاطمه(س) باشد و کارهاى بيرون از منزل، از جمله جمع‌آورى هيزم و مواد اوليه غذايى را علي(ع) عهده‌دار شود. (6)

امام صادق(ع) فرمود: اين تقسيم کار با رهنمود رسول خدا (ص) انجام گرفت. آن‌گاه که رسول خدا(ص) فرمود: کارهاى منزل را فاطمه (س) و کارهاى بيرون منزل را على (ع)‌ انجام دهد. حضرت زهرا(ع) با خوشحالى فرمودند:

جز خداکسى نمى‌داند که از اين تقسيم کار تا چه اندازه خوشحال شدم؛‌ زيرا رسول خدا(ص) مرا از انجام کارهايى که مربوط به مردان است، بازداشت(7)

قناعت

احساس بى‌نيازى و رضايت، خصوصيتى ارزشمند است که مى‌تواند هر انسانى را در رسيدن به آرامش و خوشبختى در زندگى فردي، خانوادگى و اجتماعى يارى کند. اين احساس با دست‌يابى به مال و ثروت حاصل نمى‌شود. چه‌بسا انسا‌ن‌هاى ثروتمند که خود را محتاج‌ترين مى‌بينند و براى به‌دست آوردن دنياى بيشتر، آرام و قرار ندارند. آري، احساس رضايت و بى‌نيازى تنها و تنها با قناعت به‌وجود مى‌آيد.

قناعت يکى از صفات پسنديده‌اى است که اسلام اهميت فراوانى براى آن قائل شده است. انسان‌هايى که بينش الهى دارند، آن‌چنان ديدگاهشان وسيع و والا مى‌شود که در امور دنيوى براى رسيدن به آنچه ندارند و نمى‌توانند به‌دست آورند،‌ آرامش خود را به هم نمى‌زنند و طعم شيرين زندگى را بر خود تلخ نمى‌کنند.

حضرت زهرا(س) برترين الگوى تاريخ بشريت، در زندگى مادى خود، انسانى قانع بودند و هيچ‌درخواستى از شوهر خود نمى‌کردند که نتواند آن را برآورده سازد و با همان امکانات کم، شيرين‌ترين زندگى را براى خود و خانواده بزرگوارش فراهم مى‌ساختند.

روزى ا مام علي(ع) فرمود:

فاطمه جان! آيا غذايى موجود است که بياوري؟ پاسخ شنيد:

سوگند به خداوندى که حق و قدر تو را بزرگ شمرد! سه روز است که غذاى کافى درمنزل نداريم و همان مقدار ناچيز خوراکى را به شما بخشيدم و خود گرسنگى را تحمل کردم”. (8)

امام على (ع) فرمودند: چرا اطلاع ندادي؟

حضرت زهرا(س) جواب دادند:

رسول خدا (ص) مرا نهى نمود از تو چيزى درخواست کنم و به من سفارش فرمود: دخترم، چيزى از پسرعمويت درخواست نکن، اگر چيزى برايت آورد بپذير والا تو درخواست چيزى را نداشته باش.(9)‌

همچنين فرمود:

اى اباالحسن ! من از پروردگار خود حيا مى‌کنم که چيزى را که تو بر آن توان و قدرت نداري،‌از تو درخواست کنم.(10)

عشق و عاطفه و محبت

از روزگاران گذشته اين بحث مطرح بوده است که مديريت خانه و خانواده از آن کيست؟ برخى با روحيه مردسالارى بر امور خانواده مديريت کرده‌اند؛ مرد بر مسند مديريت خانواده نشسته و چون فرمان‌روايى مقتدر محيط خانواده را اداره کرده است و در برابر اين‌گونه مديريت، خانواده‌هايى نيز بوده‌اند که عنان اداره امور خانواده را به دست زن سپرده‌اند و با روحيه زن سالارى در محيط خانه حکومت کرده‌اند.

درخانه علي(ع) و فاطمه(س)، نه مردسالارى بود و نه زن‌سالاري، بلکه در اين خانه پاک و مطهر، محبت‌سالارى بود و محبت و عشق به يکديگر، چرخ‌هاى زندگى ساده آن خانواده را مى‌چرخاند.

نگاه‌هاى مهربان و عاطفى فاطمه (س)، اندوه‌ها را از دل همسرش برطرف مى‌کرد. فاطمه (س) به گونه‌اى روح آرامش را بر خانواده حاکم کرده بود که نگاه علي(ع)‌به خانه و زندگى‌اش، نگاه کسى بود که از ميان امواج سهمگين دريا به ساحل نجات مى‌نگرد.

چنان که اميرالمومنين علي(ع) مى‌فرمايد:”دائما به فاطمه مى‌نگريستم و ازدلم اندوه‌ها برطرف مى‌شد”. (11)

انسان‌هاى کامل در تمام ابعاد وجودى به کمال رسيده‌اند و در هر زمينه عالى‌ترين رتبه را احراز کرده‌اند. خاندان فاطمه زهرا(س) به‌عنوان کامل‌ترين انسان‌ها، از لحاظ عاطفى و محبت‌ورزى به يکديگر، خالص‌ترين محبت‌ها و عشق‌ها را داشتند. محبت فاطمه(س) به اميرالمومنين على (ع) به فاطمه (س) در تاريخ، صحنه‌هاى بسيار زيبايى را آفريده است. (12)

هنگامى که اميرالمومنين على (ع) را براى بيعت از خانه بيرون مى‌بردند، عشق مشتعل فاطمه(س)‌به علي(ع) فروزان‌تر مى‌شودو با عواطف پاک خود به سلمان مى‌گويد:

اى سلمان، آنها قصد جان على را دارند و من به شهادت على نمى‌توانم صبر کنم. صبرم تمام شده!‌ مرا به حال خود بگذار تا کنار قبر پدرم بروم، و به درگاه خدا ناله سردهم( !13)

پس از لحظاتى چند که در ميان سکوت و اندوه و شگفتى حاضران، مهاجمان دست از امام کشيدند و امام على (ع) ، تنها و مظلوم از مسجد مدينه بيرون آمد، راه خانه را در پيش گرفت. حضرت زهرا(س) شوهر معصوم خود را نگريست و فرمود:

على جان، جانم فداى جان تو و جان و روح من سپر بلاى جان تو، يا اباالحسن! همواره با تو خواهم بود؛ اگر تو در خير و نيکى به‌سر مى‌بري، با تو خواهم زيست و اگر در سختى ‌و بلاها گرفتار شدي، باز هم با تو خواهم بود. (14)

اطاعت از شوهر

يکى ديگر از ويژگى‌هاى حضرت فاطمه زهرا(س)‌به‌عنوان کامل‌ترين اسوه، در عين آزادى و آزادگي، اطاعت از همسر و مطيع بودن او در برابر على (ع) است.

زهرا (س) هرگز على (ع) را عصبانى نکرد(15)و هرگز برخلاف خواسته او گامى برنداشت (16) و همواره مطيع او بود(17)

روزى امام علي(ع) وارد منزل شد و فرمود: فاطمه جان، خليفه به همراه عمر در پشت در خانه منتظر اجازه ورود هستند تا نظر شما چه باشد؟ حضرت زهرا (س) به شوهر خويش فرمود:

على جان! خانه، خانه توست و من همسر تو هستم. هرآنچه مى‌خواهى انجام ده. (18)

امام علي(ع) درباره فاطمه(س) مى‌فرمايند:” قسم به خدا! من فاطمه(س) را هرگز خشمگين و مجبور به کارى نکردم، او هم هيچ گاه مرا خشمگين و از دستورم سرپيچى نکرد”. (19)

راز دارى

ادب و احترام زن به همسرش، اقتضا مى کند که نه تنها از مطرح ساختن و بزرگ جلوه دادن کمبودهاى خانه خوددارى کند، بلکه در حد امکان، کاستى‌ها را ناديده بگيرد و يا آنها را کوچک انگارد. هنگامى که اظهار ناراحتي، نتيجه‌اى جز رنجش شوهر ندارد، زن نبايد در اين ارتباط واکنشى از خود نشان دهد. ايثار و محبت، حکم مى‌کند که او خود، به تربيتى که مى‌داند سختى‌ها را برطرف سازد و زحمت مضاعف را برهمسر خود، تحميل نکند.

روزى فاطمه (س) به حضور پدرش رسيد، در حالى که آثار ضعف و گرسنگى از چهره‌اش نمايان بود. رسول خدا(ص) وقتى اين حال را مشاهده کرد،‌دست‌هايش را به سوى آسمان برافراشت و گفت: خدايا! گرسنگى فرزندم را به سيرى تبديل کن و وضع او را سامان بده( !20)

پيامبر اکرم (ص) بدون اين که زهرا(س)‌سخنى به اوبگويد، از ضعف و گرسنگى او باخبر مى‌شود که اين خود، يکى ديگر از نمونه‌هاى پاى‌بندى به اساس و اسرار خانواده است. (21)

آراستگى و پاکيزگى در عين سادگى

انسان به‌طور طبيعى و فطرى آراستگى و زيبايى را دوست مى‌دارد. چنان که حضرت علي(ع) فرموده است: "ان الله جميل و يحب الجمال؛ خداوند زيباست و زيبايى را دوست دارد”. (22)

حضرت رضا(ع)‌در تشريح سيره و سنت انبيا مى‌فرمايد: " من اخلاق الانبياء التنظف؛‌آراستگى و نظافت از اخلاق پيامبران است”. (23)

بر هر انسانى لازم است که آراستگى به آرايش و نظافت را همچون يکى از وظايف روزانه در زندگى خود رعايت کند و بخشى از اقلام سبد خانوادگى خود را با وسايل آراستگى و نظافت اختصاص دهد.

از لحاظ رواني، آراستگي، نظافت و زيبايى و زيباسازى محيط خانه و خانواده، آرامش اعضاى آن را فراهم مى‌سازد و عامل موثرى براى افزايش محبت و همگرايى بيشتر خواهد بود.

اگر نظافت و زيبايى براى همه انسان‌ها لازم و مفيد باشد، براى برخى از افراد واجب است زن و شوهر از کسانى هستند که آراستگى براى آنان واجب و از ضروريات زندگى است.

پيامبراکرم (ص) فرمود:

هر مردى از شما مسلمانان موظف است خودش را براى همسرش آراسته کند، همچنان که دوست دارد زنش براى او آراسته باشد(24)

فاطمه زهرا(س) که در مکتب نبوت تربيت شده بود و با فرهنگ و اخلاق آشنايى کامل داشت،‌به رعايت اصل آراستگى در زندگى خانوادگى آگاهى کامل داشت و آراستگى و نظافت را پيش ازآن که يک امر شخصى و فردى بداند، آن را حق خانوادگى و همسر خود مى‌دانست و از اين‌رو، به آن بسيار اهميت مى‌داد.

يکى از سنت‌هاى مورد تاکيد رسول خدا(ص) به کار بردن عطر و سفارش و استفاده از بوهاى خوش بوده است. آمده است فاطمه(س) تا آن هنگام که در خانه بودند، مرتب از عطرهاى گوناگون استفاده مى کردند و فضاى زندگى را علاوه بر عطر روح و معنويت به عطر ظاهرى معطر مى‌کردند. (25)

درباره زندگى فاطمه زهرا(س) آمده است که ام‌السلمه مى‌گويد: " از حضرت زهرا(س) پرسيدم: آيا عطرى ذخيره کرده‌اي؟ فرمودند: آري. رفت و شيشه عطرى آورد و مقدارى در کف دست من ريخت. بوى خوشى داشت که هرگز نشنيده بودم. گفتم اين عطر خوشبو را از کجا تهيه کرده‌اي؟ فرمود: اين عطر مشکى است که از بال و پر جبرئيل فرو ريخته است. (26)پيامبر اکرم (ص) به عمار ياسر ماموريت داد براى شب عروسى حضرت زهرا(س) عطرهاى خوشبو تهيه کند. (27)

احترام به همسر در گفتار

يکى از زيبايى‌هاى زندگى زناشويى اين است که هرکدام از زن و مرد نسبت به يکديگر گفتار نيکو داشته باشند و از هر سخنى که موجب شکستن حرمت ديگرى مى‌شود، خوددارى کنند.

فاطمه و علي(ع) نيز يکديگر را با احترام خطاب مى‌کردند. به‌گونه‌اى که حضرت زهرا (س)‌ايشان را "اميرالمومنين "(28) و "خير بعل؛ بهترين شوهر” خطاب مى‌کرد. علي(ع) نيز درباره حضرت زهرا(س) تعابيرى چون؛ "خيرنساء الامه‌؛‌برترين زنان امت” يا "بابى انت امي؛ پدر و مادرم فدايت”‌يا "نعم العون على طاعه‌الله ؛‌بهترين يار بر بندگى خدا” را به کار مى‌برد. (29) اگرچه کلمات و تعبيرات اين دو بزرگوار درباره يکديگر خيلى کوتاه است،‌ معانى بلندى دارد که نشانه اوج احترام و معرفت اين زوج به يکديگر است.

ابراز عشق و محبت

يکى از امتيازات اهل بيت(ع)، قدرت بيان، شيرينى و غناى کلام آنان است. از فاطمه (س) نيز اشعارى باقى مانده است که حکايت از قدرت بيان او در ابراز عشق و علاقه وافر به خانواده‌اش و به‌ويژه همسر بزرگوارش دارد.

حضرت زهرا (س) در لحظه‌هاى آغازين زندگى زناشويي، لب به ستايش از شوهر نمونه‌اش، امام علي(ع)‌گشوده فرمود:

اضحى الفخار لنا و عز شامخ

و لقد سمونا فى بنى عدنان

افتخارو عزت والا از آن ما شد و ما در ميان فرزندان عدنان سربلند شديم.

نلت العلا و علوت فى کل الورى

و تقاصرت عن هجدک الثقلان

تو به بزرگى و برترى رسيدى و از همه آفريده‌ها والاتر شدى و جن و انس از عظمت تو عقب ماندند.

اعنى عليا خير من وطا الثرى

ذوالمجد و الافضال و الاحسان

مقصودم على است، بهترين کسى که گام بر خاک نهاد، بزرگوار و داراى احسان و نيکي.

فله المکارم و المعالى و الحبا

ما ناحت الاطيار فى‌الاغصان

برترى‌هاى اخلاقى و بزرگى‌ها از آن اوست، تا آن‌گاه که مرغان بر شاخه‌ها به ترنم مشغولند(30)

سخن آخر

در يک کلام، زهرا (س) ، علي(ع) را بهترين همسر مى‌دانست و همواره به تمامى وظايف همسرى خود عمل مى‌کرد. از پاکيزگى و ساده‌پوشى و آرايش و عطرزدن گرفته تا کارهاى منزل و آرد کردن و نان‌پختن و قناعت به يک زندگى ساده و گفتگو و مزاح با همسر و ايثار و فداکردن مال و جان خود براى همسرش.

و سرانجام تحمل تمامى سختى‌ها، مشقت‌ها و فقرا در کنار همسرش و شريک بودن با او در تمامى شادى‌ها و رنج‌ها، از جمله خصلت‌ها و کارهايى بود که حضرت زهرا (س) به آنها آگاه بود و به شايستگى عمل مى‌کرد.

زهرا(س) آرامش و انس علي(ع) بود. علي(ع) بانگاه به او رنج‌هايش را از ياد مى‌برد.

پایگاه خبری تعامل-سيده، سهله تقوى دامغانى

نظرات
هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است اولین نظر را شما ثبت کنید
ثبت دیدگاه

ارسال دیدگاه