نقشهراه جامع برونرفت از مشکلات اقتصادی و اجتماعی کشور
بررسی همهجانبه راهبردها، سیاستگذاریها و توصیههای مهم اقتصادی و اجتماعی رهبر حکیم انقلاب به ویژه در یکی دو ماه اخیر، نقشه راه جامعی برای پیشرفت همهجانبه و برونرفت از مشکلات کنونی به مسئولان و مردم نشان میدهد.
به گزارش زرین نامه به نقل از فارس، رهبر معظم انقلاب اسلامی در سفر به خراسان شمالی و دیدار با مردم بجنورد فرمودند: « اگر بخواهیم هدفهاى ملت ایران را در یک مفهوم خلاصه کنیم که بتواند تا حدود زیادى خواستههاى عمومى کشور و ملت را بیان کند و آن را در بر بگیرد، آن مفهوم کلیدى عبارت است از پیشرفت؛ منتها با تعریفى که اسلام براى پیشرفت میکند. پیشرفت در منطق اسلام، متفاوت است با پیشرفت در منطق تمدن مادى غرب. آنها یک بُعدى مىبینند، آنها با یک جهت - جهت مادى - به پیشرفت نگاه میکنند. پیشرفت در نظر آنها، در درجهى اول و به عنوان مهمترین، عبارت است از پیشرفت در ثروت و پیشرفت در علم و پیشرفت نظامى و پیشرفت فناورى. پیشرفت در منطق غربى اینهاست؛ اما در منطق اسلامى، پیشرفت ابعاد بیشترى دارد: پیشرفت در علم، پیشرفت در اخلاق، پیشرفت در عدالت، پیشرفت در رفاه عمومى، پیشرفت در اقتصاد، پیشرفت در عزت و اعتبار بینالمللى، پیشرفت در استقلال سیاسى - اینها همه در مفهوم پیشرفت، در اسلام گنجانده شده است - پیشرفت در عبودیت و تقرب به خداى متعال؛ یعنى جنبهى معنوى، جنبهى الهى؛ این هم جزو پیشرفتى است که در اسلام هست و در انقلاب ما هدف نهائى ماست: تقرب به خدا. هم «دنیا» در این پیشرفتى که مورد نظر است، ملحوظ شده است، هم «آخرت». اسلام به ما آموخته است که «لیس منّا من ترک دنیاه لأخرته و لا ءاخرته لدنیاه»؛(1) دنیا را براى آخرت نباید ترک کرد، همچنان که آخرت را نباید فداى دنیا کرد. در یک روایتى میفرماید: «اعمل لدنیاک کأنّک تعیش ابدا»؛ یعنى برنامهریزى دنیا را فقط براى چند روزهى زندگىِ خودت نکن؛ براى پنجاه سال برنامهریزى کن. این را مسئولان کشور، مسئولان برنامههاى عمومىِ مردمى باید مورد توجهشان قرار بدهند ... پیشرفت اسلامى، پیشرفت در منطق انقلاب، یعنى این؛ یعنى همهجانبه.»
به عبارت دقیقتر مقام معظم مفهوم پایه و نقطه عزیمت برای تبیین هدفگیری کلی اسلام و نظام اسلامی را در حوزههای مختلف از جمله اقتصاد مفهوم کلی پیشرفت معرفی کرده و پیشرفت مورد نظر اسلام را در مقایسه با پیشرفت مورد نظر غرب در ابعاد مختلف برشمرده و مشخص کردهاند.
ایشان در همین سفر برای تبیین مفهوم پیشرفت در منطق اسلام توضیحات بیشتری ارائه کردهاند چنانکه در دیدار مردم اسفراین فرمودهاند:« ما عرض کردیم که هدف، پیشرفت است. پیشرفت به معناى تحرک دائمى است. اگر دقت کنیم، پیشرفت، هم راه و مسیر است، هم هدف است. ما میگوئیم هدف، پیشرفت است؛ در حالى که پیشرفت یعنى حرکت به جلو. چطور حرکت به جلو میتواند هدف قرار بگیرد؟ توضیحش این است که پیشرفت انسان هرگز متوقف نمیشود.»
مقام معظم رهبری همچنین در دیدار جوانان استان خراسان شمالی فرمودند:« پیشرفت در مفهوم اسلامى، با پیشرفت یک بُعدى یا دو بُعدى در فرهنگ غربى متفاوت است؛ چند بُعدى است. یکى از ابعاد پیشرفت با مفهوم اسلامى عبارت است از سبک زندگى کردن، رفتار اجتماعى، شیوهى زیستن - اینها عبارةٌ اخراى یکدیگر است - این یک بُعد مهم است»
*پیشرفت همه جانبه، تمدن سازی جدید اسلامی و عقل معاش
اما چرا پیشرفت آن هم به صورت همه جانبه و در ابعاد گوناگون به عنوان هدف اصلی انقلاب و اسلام مطرح شده است؟ تمدنسازی و ایجاد یک زندگی اجتماعی مؤمنانه در کنار زیست فردی مؤمنان یکی از اهداف متعالی اسلام است و آنچه درباره تحقق عدالت اجتماعی در زمان منجی آخرالزمان در ادبیات دینی مطرح شده است نیز ناظر به مساله سبک، نحوه و زیرساخت زندگی اجتماعی مردمان است.
مقام معظم رهبری پیشرفت همهجانبه را متناظر با مفهوم تمدنسازی جدید اسلامی میدانند. ایشان در دیدار جوانان خراسان شمالی می فرمایند: « اگر پیشرفت همه جانبه را به معناى تمدنسازى نوین اسلامى بگیریم - بالاخره یک مصداق عینى و خارجى براى پیشرفت با مفهوم اسلامى وجود دارد. این تمدن نوین دو بخش دارد: یک بخش، بخش ابزارى است؛ یک بخش دیگر، بخش متنى و اصلى و اساسى است. به هر دو بخش باید رسید.
بخش ابزارى عبارت است از همین ارزشهائى که ما امروز به عنوان پیشرفت کشور مطرح میکنیم: علم، اختراع، صنعت، سیاست، اقتصاد، اقتدار سیاسى و نظامى، اعتبار بینالمللى، تبلیغ و ابزارهاى تبلیغ؛ اینها همه بخش ابزارى تمدن است؛ وسیله است.
اما بخش حقیقى، آن چیزهائى است که متن زندگى ما را تشکیل میدهد؛ که همان سبک زندگى است که عرض کردیم. این، بخش حقیقى و اصلى تمدن است؛ مثل مسئله ى خانواده، سبک ازدواج، نوع مسکن، نوع لباس، الگوى مصرف، نوع خوراک، نوع آشپزى، تفریحات، مسئله ى خط، مسئله ى زبان، مسئله ى کسب و کار، رفتار ما در محل کار، رفتار ما در دانشگاه، رفتار ما در مدرسه، رفتار ما در فعالیت سیاسى، رفتار ما در ورزش، رفتار ما در رسانهاى که در اختیار ماست، رفتار ما با پدر و مادر، رفتار ما با همسر، رفتار ما با فرزند، رفتار ما با رئیس، رفتار ما با مرئوس، رفتار ما با پلیس، رفتار ما با مأمور دولت، سفرهاى ما، نظافت و طهارت ما، رفتار ما با دوست، رفتار ما با دشمن، رفتار ما با بیگانه؛ اینها آن بخشهاى اصلى تمدن است، که متن زندگى انسان است. ... این همان چیزى است که در اصطلاح اسلامى به آن میگویند: عقل معاش. عقل معاش، فقط به معناى پول در آوردن و پول خرج کردن نیست، که چگونه پول در بیاوریم، چگونه پول خرج کنیم؛ نه، همهى این عرصهى وسیعى که گفته شد، جزو عقل معاش است.»
*نسبت عدالت و پیشرفت
اما همانطور که اشاره شد عدالت یکی از شاخصهای اصلی تمدن و زندگی اجتماعی مؤمنانه است و بدون تحقق آن نمیتوان درباره تحقق تمدن نوین اسلامی سخن گفت.
چنانکه رهبر انقلاب نیز تحقق هر چه بیشتر عدالت را به عنوان یکی از شاخصهای مهم پیشرفت در منطق اسلام معرفی میکنند و پیشرفت بدون عدالت را اساسا پیشرفت نمیدانند:« یک شاخص دیگر براى پیشرفت، عدالت است. اگر کشورى در علم و فناورى و جلوههاى گوناگون تمدن مادى پیشرفت کند، اما عدالت اجتماعى در آن نباشد، این به نظر ما و با منطق اسلام پیشرفت نیست.»
*منابع، زیربناها و مشکلات اقتصاد
رهبر انقلاب همواره در کنار بایدهای اقتصاد، به منابع و زیربناهای اقتصادی کشور اشاره و بر لزوم تطابق بایدها و خواستهها از اقتصاد ملی با این زیربناها و منابع تاکید کردهاند.
در عین حال ایشان علاوه بر رصد و بیان مشکلات کشور در حوزههای مختلف به آسیبشناسی این مشکلات و ارائه راهکارهای کلان برای رفع این مشکلات به مسئولان و مردم پرداختهاند.
ایشان مشکلات کشور را چند وجهی میبینند و در کنار تاکید بر تلاش مسئولین و فراهم آوردن زمینه برای رشد اقتصادی توسط بخشهای مختلف حاکمیت، به نقش مردم و سبک زندگی عمومی در کشور در رفع مشکلات و ایجاد زمینه برای پیشرفت اشاره میکنند.
در عین حال رهبر انقلاب تلاش میکنند ظرفیتهای عمومی کشور و همه مردم و نخبگان را برای حل مشکلات و هموار کردن راه حرکت رو به جلوی کشور به میدان بیاورند و از مسئولین نیز چنین میخواهند.
باید توجه کرد که بدون داشتن پتانسیلهایی از جنس منابع و زیرساختها روند پیشرفت کشور با کندی و مخاطره مواجه میشود.
مقام معظم رهبری در دیدار اخیر با مردم خراسان جنوبی نیز بر منابع با ارزش اقتصاد کشور اشاره کرده و به پتانسیل این منابع برای رسیدن به ابعاد مختلف پیشرفت در کشور توجه دادهاند:« آنچه را که در کشورمان از منابع اساسى در اختیار داریم، از متوسط جهان بیشتر است. من بارها گفتهام: ما تقریباً یکصدم جمعیت دنیائیم، کشور ما هم تقریباً یکصدم وسعت دنیاست؛ اما منابع اصلىاى که ما داریم، از یکصدم بسیار بیشتر است. در بعضى از منابع، در میان همهى کشورهاى دنیا درجهى اوّلیم؛ مثل منابع انرژى - نفت و گاز - که امروز در میان همهى کشورهاى دنیا، در رأس فهرست، ما هستیم. این خصوصیات ماست»
در عین حال ایشان به زیربناهای ایجاد شده در کشور و نقش مهم آنها در هموار کردن راه پیشرفت کشور تاکید کردهاند:« البته زیربناهاى اقتصادى بسیار مهمى، هم از لحاظ قانونى، هم از لحاظ واقعى و عملى وجود دارد. همین سیاستهاى اصل 44 جزو زیربناهاى قانونى است. زیربناهاى مواصلاتى، ارتباطى، حمل و نقل، جادهها، بزرگراهها، خطوط ریلى و هوائى، فیبر نورى، نیروگاهها، سدها؛ اینها کارهائى است که از اول انقلاب تا امروز انجام گرفته؛ آن هم اغلبِ نزدیک به همه، به دست جوانان و زبدگان و برجستگان علمى کشور خودمان.»
اما در کنار منابع و زیربناها، مشکلات، سیاست گذاریهای اشتباه و آسیب شناسی شرایط اقتصادی کشور نیز مورد توجه رهبر انقلاب است.
ایشان در اجتماع مردم بجنورد در این باره فرمودند:« البته مشکلاتى وجود دارد. مشکلاتى است در سطح کشور، منطقهى شما هم از همین مشکلات دارد؛ که در درجهى اول، مسئلهى بالا رفتن قیمتهاست، مسئلهى اشتغال است؛ اینها جزو گرفتارىهاى مردم است؛ مخصوص اینجا هم نیست، در سرتاسر کشور است.
دوستان ما، قبل از سفر من نظرخواهى کردند، از مردم پرسیدند؛ دیدیم اینجا هم عین همان چیزى است که در جاهاى دیگر وجود دارد. مسئلهى بالا رفتن قیمتها و مسئلهى اشتغال و بیکارى، جزو دغدغههاى اصلى است. این مشکلات وجود دارد؛ لیکن مشکلات اساسى و عوارضى که کشور، ملت و مسئولین نتوانند آنها را حل کنند، وجود ندارد.»
*تحدید نسل، چالش کلان آینده اقتصاد ایران
اما مسائل روز و مشکلات معیشتی مردم در کوتاه مدت تنها مواردی نیستند که مورد توجه مقام معظم رهبری قرار گرفتهاند. ایشان درباره زیرساختهایی که آینده حیات اقتصادی کشور را با مخاطره مواجه میکند نیز مطالباتی مطرح میکنند که در پیوند با نحوه و سبک زندگی در کشور باید مورد توجه قرار بگیرد.
از جمله این موارد بسیار مهم تحدید جمعیت است. بسیاری از کارشناسان معتقدند با روند کنونی تحدید جمعیت، ایران در میان مدت با مشکل پیری جمعیت و نداشتن نیروی انسانی و جوان کافی برای چرخاندن چرخهای اقتصاد مواجه خواهد بود.
این کارشناسان معتقدند اغلب پیشرفتهای بزرگ و جهشهای اقتصادی در کشورهای صنعتی و غیر صنعتی در زمانهایی اتفاق افتاده است که نیروی کار جوان در همه سطوح تخصصی و غیر تخصصی به میزان زیادی در آن کشورها وجود داشته است. در عین حال پیر شدن جمعیت در کشورها باعث میشود منابعی که جوانان تولید میکنند برای اداره نیروی انسانی سالخورده و بازنشسته که قادر به تولید منابع نیستند کفاف ندهد.
رهبر انقلاب در اجتماع مردم بجنورد فرمودهاند:« یکى از خطاهائى که خود ما کردیم - بنده خودم هم در این خطا سهیمم - این مسئلهى تحدید نسل از اواسط دههى 70 به این طرف باید متوقف میشد. البته اوّلى که سیاست تحدید نسل اتخاذ شد، خوب بود، لازم بود، لیکن از اواسط دههى 70 باید متوقف میشد. این را متوقف نکردیم؛ این اشتباه بود. عرض کردم؛ مسئولین کشور در این اشتباه سهیمند، خود بندهى حقیر هم در این اشتباه سهیمم. این را خداى متعال و تاریخ باید بر ما ببخشد. نسل جوان را باید حفظ کرد. با این روند کنونى اگر ما پیش برویم کشور پیر خواهد شد. خانوادهها، جوانها باید تولید مثل را زیاد کنند؛ نسل را افزایش دهند. این نسل جوانى که امروز ما داریم، اگر در ده سال آینده، بیست سال آینده و در دورهها و مرحلههاى آیندهى این کشور بتوانیم آن را حفظ کنیم، همهى مشکلات کشور را اینها حل میکنند.»
ایشان همچنین در دیدار جوانان استان خراسان شمالی ضمن آسیبشانسی مسائل کشور و طرح پرسشهای کلیدی که درباره سبک زندگی ایرانی باید پاسخ داده شوند، میپرسند: « ....حد زاد و ولد در جامعهى ما چیست؟ من اشاره کردم؛ یک تصمیمِ زماندار و نیاز به زمان و مقطعى را انتخاب کردیم، گرفتیم، بعد زمانش یادمان رفت! ... بعد حالا به ما گزارش میدهند که آقا جامعهى ما در آیندهى نه چندان دورى، جامعهى پیر خواهد شد؛ این چهرهى جوانى که امروز جامعهى ایرانى دارد، از او گرفته خواهد شد. حد زاد و ولد چقدر است؟»
پاسخ دقیق به پرسشهایی از این دست که رهبر انقلاب در دیدار با جوانان خراسان شمالی مطرح کردهاند، نقشه راه را برای مشخص و هموار کردن جاده پیشرفت همهجانبه و تمدنسازی جدید اسلامی در میانمدت و دراز روشنتر و دقیقتر ترسیم خواهد کرد.
*تولید ملی، مصرف ملی و راهبرد کلان حل مشکلات کشور
رهبر انقلاب به آسیبشناسی و بیان نقاط ضعف و مشکلات بسنده نکرده و به عنوان یک الگوی قابل استناد، راهبرد کلان حل این مشکلات را نیز مطرح کردهاند. ایشان در اجتماع مردم بجنورد فرمودهاند:«البته اساس قضیه، امروز عبارت است از تولید ملى. علاج اصلى و بنیانى، عبارت است از تولید ملى؛ همانى که ما در شعار سال عرض کردیم: تولید ملى، کار و سرمایهى ایرانى. گرانى را این از بین میبرد، تولید را این افزایش میدهد، اشتغال را این به وجود مىآورد، بیکارى را این از بین میبرد، سرمایههاى ملى را به کار مىاندازد، روحیهى استغناء ملت ایران را تقویت میکند. مسئولین کشور در سطوح مختلف باید هرچه میتوانند، به مسئلهى تولید ملى توجه کنند. البته خطاب ما در درجهى اول به مسئولین درجهى یک است در سطوح بالاى کشورى؛ چه در مجلس، چه در دولت؛ لیکن سطوح بعدى، سطوح پائینى، سطوح استانى، همه باید توجه کنند.»
رهبر انقلاب کلید حل مشکلات کشور را توجه به تولید ملی میدانند و آن را راه حل کلان و زیربنایی اغلب معضلات کشور در حوزه اقتصاد معرفی میکنند. اما ابعاد مرتبط با این راه حل را در چه حوزههایی باید جستجو کرد؟ چه کسانی برای رسیدن قطعی به این راه مسئولیت دارند؟
به نظر میرسد حمیات از تولید ملی باید به عنوان یک استراتژی کلان در کشور ابتدا در سطح مسئولین و سپس در میان مردم به عنوان یک فرهنگ عمومی و بخشی از سبک زندگی مورد توجه قرار بگیرد. به عبارت دقیقتر سیاستگذاری کلان کشور باید در همه اجزا خود را با این استراتژی تنظیم کند. این گزارهای است که توجه به آن در سطح سیاستگذاری کلان اقتصادی و حتی فرهنگی باید به عنوان شاخص مورد استفاده قرار بگیرد تا در سبک زندگی و فرهنگ عمومی مردم نیز نهادینه شود.
ایشان در دیدار مردم اسفراین می فرمایند: «ما بر روى تولید داخلى تکیه کردیم؛ هم در اول امسال و در شعار سال، هم در صحبتهائى که در طول این چند ماه از اول سال انجام گرفته. خب، تولید داخلى احتیاج دارد به مصرف داخلى؛ این به عهدهى مردم است. مصرف خودمان را باید از تولیدات خودمان انتخاب کنیم. اینکه کسانى همهاش دنبال مارکها و برندهاى خارجى و اسمهاى خارجى باشند، خطاست؛ فرونشاندن یک هوس شخصى است، اما ضربهزدن به یک کار عمومى و اصلى است. مصرف داخلى، تولید داخلى را افزایش میدهد؛ تولید داخلى که افزایش پیدا کرد... بیکارى برطرف میشود. تولید که رونق بگیرد، یعنى تورم کم بشود، گرانى کم بشود، اشتغال افزایش پیدا کند؛ اینها همه به هم متصل است. یک سر این قضیه دست ما مردم است، که مصرف خودمان را چگونه انتخاب کنیم.»
نحوه مصرف از جمله مواردی است که به طور عمومی در سبک زندگی و راهبردهای کلی مربوط به آن مورد توجه قرار میگیرد. مساله فرهنگ و تاثیر عمیق آن بر اقتصاد اینجا است که خودنمایی میکند.
رهبر انقلاب در این باره در جمع معلمان و اساتید دانشگاه خراسان شمالی میگویند:« در کشور ما متأسفانه فرهنگِ کاملاً منحرفى از گذشته پایهگذارى شده، که هنوز آثارش از بین نرفته - با این همه تبلیغاتى که ماها از اول انقلاب تا امروز داشتیم - و آن، نگاه نیازمندانهى به سمت غرب، بزرگ دیدن غرب و کوچک دیدن خود در مقابل اوست؛ که متأسفانه این فرهنگ ریشهکن نشده و وجود دارد؛ این به دلیل نبود خودباورى است. اینکه شما ملاحظه میکنید فلان مارکِ جنس خارجى پول بیشترى طلب میکند، اما طرفدار بیشترى هم در بین یک طبقهاى دارد، در حالى که جنس مشابه داخلى گاهى کیفیتش بهتر از آن است، به خاطر همین نگاه است؛ این یک بیمارى است، این یک آفت است»
*اولویتسنجی در بخشهای خرد و کلان اقتصاد کشور
اما رهبر انقلاب تنها به ارائه راهکارهای کلان بسنده نکرده و به لزوم اولویتسنجی و امکانسنجی در زیربخشهای اقتصادی کشور برای اختصاص امکانات و سرمایه گذاری توجه دادهاند:« ما ظرفیتهاى کشور، امکانات اعتبارى و بودجهاى، توانائىهائى که دولت میتواند در اختیار بخشهاى گوناگون بگذارد، اینها را ملاحظه کنیم. مسئلهى زودبازده بودن طرحهاى گوناگون را هم ملاحظه کنیم. بعضى طرحها طرحهاى مفید و لازمى است، اما در دسترس نیست؛ بعضىها در دسترس است، نزدیک است. اینها همه تعیین کنندهى اولویت است.»
در عین حال ایشان علاوه بر تاکید بر رعایت و پایبندی بر اولویتهایی که در نتیجه مطالعات اقتصادی استخراج و مشخص شدهاند، لزوم این اولیتبندی و پایبندی به آن را در حوزههای منطقهای در زمینه اقتصاد نیز تسری دادهاند چنانکه به عنوان نمونه در سفر به خراسان شمالی درباره اولویتهای اقتصادی این استان فرمودهاند: «اولویتها را رعایت کنیم، بر اساس اولویتها کار پیش برود. به نظر بنده یکى از اولویتها مسئلهى کشاورزى است... در اینجا، هم استعداد کشاورزى وجود دارد، هم ذهنها و مغزهاى مناسبى براى پیشبرد کشاورزى وجود دارد .... پس آمادگىهاى فراوانى وجود دارد؛ زمین هست، آب هست، امکانات انسانى هست، آب و هواى مناسب هست؛ و عمدهى درآمد این مردم در طول سال، از کشاورزى و دامدارى بوده است.
البته خشکسالىهاى پىدرپى، متوالى و مستمر ضربه زده؛ در این شکى نیست. آنطورى هم که بعضى به من گزارش کردند، یکى از چیزهائى که به کشاورزى استان و پیشرفت کشاورزى ضربه زده و مشکل به وجود آورده، کوچک شدن منابع درآمدىِ زمینى است؛ یعنى زمینها تقسیم شده؛ زمینهاى کوچک، کوچک، کوچک. یکى از طرحهاى مهمى که از دولتهاى قبل مورد نظر بود و بنده رویش تأکید میکردم، این است که بتوانند این منابع زمینىِ کشاورزى را یکپارچهسازى کنند، تا این کمک کند به این که کشاورزى بشود صنعتى؛ کشاورزى مدرن، کشاورزى با آلات پیشرفته؛ این یکى از چیزهاى مهم است.»
رهبر انقلاب با اشاره به اینکه اولویت دادن به کشاورزی استان به معنای بیتوجهی به صنایع نیست ادامه دادهاند:« براى مسئلهى اقتصاد، سه محور اصلى وجود دارد: یکى صنعتى کردن کشاورزى است؛ کشاورزى و باغدارى را صنعتى کنیم، مدرن کنیم. یکى مسئلهى صنایع تبدیلى و تکمیلى و سردخانه و این چیزهاست. باغدارِ اینجا اگر در کنار دست خودش صنایع تبدیلىِ مورد دسترس داشته باشد، وضعش بکلى تفاوت پیدا میکند؛ سردخانه باشد، همین جور.
پس یکى این مسئلهى صنایع تبدیلى است، یکى هم ساختارسازى براى توزیع و بازرگانى است. کیفیت بازرگانى محصولات و دادوستد اینها، تجارت داخلىشان، بعد مسئلهى صادرات و تجارت خارجىشان، اینها یک نظم عاقلانه و مدبرانهاى پیدا کند؛ این به پیشرفت استان کمک خواهد کرد. بنابراین یکى از اولویتهاى استان، مسئلهى کشاورزى است، با این ابعاد و حواشى گوناگون. جاذبههاى گردشگرى در این استان زیاد است؛ هم جاذبههاى طبیعى، هم جاذبههاى تاریخى»
*سبک زندگی و آسیبشناسی آن در ارتباط با اقتصاد
آنچه مورد اشاره رهبر انقلاب درباره مصرف تولیدات داخلی قرار گرفته است به صورت مشخص به مساله سبک زندگی عمومی ایرانیان مرتبط است. برای تحقق پیشرفت در حوزههای مختلف از جمله در اقتصاد، سبک زندگی عمومی مردم یک کشور نقش غیر قابل جایگزینی دارد. نیم نگاهی به سبک زندگی ژاپنیها و آلمانی و پیشرفتهای اقتصادی آنها شاید برای تبیین این مساله کافی باشد. آمریکاییها نیز برای چرخاندن چرخ اقتصاد خودشان روی سبک زندگی مردم آمریکا و حتی مردم جهان با جدیت فراوان مطالعه و برنامهریزی کردهاند و از هیچ تلاشی برای تغییر این سبک زندگی در آمریکا و جهان به نفع منافع اقتصادی خودشان دریغ نکردهاند.
رهبر معظم انقلاب در سفر اخیر به خراسان شمالی در این باره فرمودهاند:« رفتار اجتماعى و سبک زندگى، تابع تفسیر ما از زندگى است: هدف زندگى چیست؟ هر هدفى که ما براى زندگى معین کنیم، براى خودمان ترسیم کنیم، به طور طبیعى، متناسب با خود، یک سبک زندگى به ما پیشنهاد میشود. یک نقطهى اصلى وجود دارد و آن، ایمان است.... حالا آن چیزى که به آن ایمان داریم، میتواند لیبرالیسم باشد، میتواند کاپیتالیسم باشد، میتواند کمونیسم باشد، میتواند فاشیسم باشد، میتواند هم توحید ناب باشد؛ بالاخره به یک چیزى باید ایمان داشت، اعتقاد داشت، به دنبال این ایمان و اعتقاد پیش رفت.»
برای تببین الزامات سبک زندگی متناسب با پیرفت همهجانبه و تمدنسازی اسلامی، سبک زندگی فعلی کشور باید مورد آسیبشناسی قرار بگیرد و رفتارهای عمومی باید در رابطه با هدف زندگی و ایمان دینی و آنچنان که رهبر انقلاب فرمودند توحید ناب طراحی و در ساختارهای کشور نهادینه شود.
رهبر معظم انقلاب در دیدار با جوانان خراسانی لیست بلندی از پرسشهای مربوط به آسیبشناسی سبک زندگی را مطرح کردند که پاسخ دقیق به این پرسشها میتوان راهگشای عمل آینده باشد. بخش یاز این پرسشها ارتباط مستقیمی با حوزه اقتصاد داشتهاند:« بنابراین باید آسیبشناسى کنیم؛ یعنى توجه به آسیبهائى که در این زمینه وجود دارد و جستجو از علل این آسیبها. فهرستى مطرح میکنیم: چرا فرهنگ کار جمعى در جامعه ى ما ضعیف است؟ این یک آسیب است.... محکمکارى در تولید چقدر وجود دارد؟ تولید کیفى در بخشهاى مختلف، چقدر مورد توجه و اهتمام است؟ ... آپارتماننشینى چقدر براى ما ضرورى است؟ چقدر درست است؟ چه الزاماتى دارد که باید آنها را رعایت کرد؟ چقدر آن الزامات را رعایت میکنیم؟ .... نوع معمارى در جامعه ى ما چگونه است؟ ... بعضىها با داشتن توان کار، از کار میگریزند؛ علت کارگریزى چیست؟ ....
... چرا برخى از حرفهاى خوب، نظرهاى خوب، ایدههاى خوب، در حد رؤیا و حرف باقى میماند؟ چرا به ما میگویند که ساعات مفید کار در دستگاههاى ادارى ما کم است؟ هشت ساعت کار باید به قدر هشت ساعت فایده داشته باشد؛ چرا به قدر یک ساعت یا نیم ساعت یا دو ساعت؟ مشکل کجاست؟ چرا در بین بسیارى از مردم ما مصرفگرائى رواج دارد؟ آیا مصرفگرائى افتخار است؟ مصرفگرائى یعنى اینکه ما هرچه گیر مىآوریم، صرف امورى کنیم که جزو ضروریات زندگى ما نیست. چه کنیم که ریشهى ربا در جامعه قطع شود؟
تجملگرائى چیست؟ بد است؟ خوب است؟ چقدرش بد است؟ چقدرش خوب است؟ چه کار کنیم که از حد خوب فراتر نرود، به حد بد نرسد؟ اینها بخشهاى گوناگونى از مسائل سبک زندگى است، این یک فهرستى است از آن چیزهائى که متن تمدن را تشکیل میدهد. قضاوت دربارهى یک تمدن، مبتنى بر اینهاست.»
در منطق اسلام، فرهنگ، اقتصاد، سیاست و به طور کلی ابعاد حیات اجتماعی به شدن به هم پیوسته و غیر قابل تفکیک هستند. بر این اساس است که باید مساله فرهنگ در ارتباط با پیشرفت مورد توجه و تبیین قرار بگیرد. رهبر انقلاب بالافاصله پس از برشمردن سؤالات یاد شده میفرمایند:« باید ما به دنبال این باشیم که فرهنگ زندگى را تبیین کنیم، تدوین کنیم و به شکل مطلوب اسلام تحقق ببخشیم. ... بُنمایههاى این فرهنگ عبارت است از خردورزى، اخلاق، حقوق؛ اینها را اسلام در اختیار ما قرار داده است. اگر ما به این مقولات به طور جدى نپردازیم، پیشرفت اسلامى تحقق پیدا نخواهد کرد و تمدن نوین اسلامى شکل نخواهد گرفت. هرچه ما در صنعت پیش برویم، هرچه اختراعات و اکتشافات زیاد شود، اگر این بخش را ما درست نکنیم، پیشرفت اسلامى به معناى حقیقى کلمه نکردهایم.»
در نهایت باید گفت رهبر معظم انقلاب خلاصه اهداف ملت ایران را پیشرفت همجانبه همراه با عدالت میدانند و آن را منجر و هم آوا به ایجاد تمدن جدید اسلامی معرفی میکنند.
ایشان با اشاره به مشکلات عمومی اقتصاد کشور، بزرگنمایی تاثیر تحریمها بر این مشکلات را رد کرده و معتقدند این مشکلات آنقدر بزرگ نیستند که کشور، ملت و مسئولین نتوانند آنها را حل کنند،
در عین حال ایشان الگوی قابل استناد نقد را در برخورد با مشکلات کشور ارائه و بر اساس آن هم مشکل را بیان میکنند؛ هم به ریشهیابی دلایل ایجاد مشکل میپردازند و هم برای حل آن راه حل ارائه میدهند.
بر این اساس رهبر انقلاب راهکار عمومی حل مشکلات کشور را توجه راهبردی به تولید ملی معرفی میکنند و با توجه به اینکه بخشی از تحقق حمایت از تولید ملی در گرو توجه عمومی مردم به مصرف ملی است، تغییر الگوی مصرف را با توجه به سبک زندگی مؤمنانه به عنوان یک راهبرد معرفی میکنند.
در عین حال ایشان سبک زندگی مؤمنانه و عدالت را ابعاد غیر قابل چشمپوشی از پیشرفت همهجانبه و تمدنسازی اسلامی معرفی میکنند و معتقدند با پاسخ به پرسشهای مرتبط با سبک فعلی زندگی ایرانیان، باید فرهنگ زندگى را تبیین و تدوین کرده و به شکل مطلوب اسلام تحقق ببخشیم.
ارسال دیدگاه