حماسه مقاومت شش ساله مادرانه در علی آباد‬کتول

زرین نامه: مادر علی آبادی با اشاره به بیماری ناعلاج و نداشتن هزینه ی درمان خود گفت: 6 سال بدون دارو با بیماری ام مقابله می کنم تا برای فرزندم مادر باشم.

به گزارش زرین نامه؛ مریم دینکو یکی از بانوان شهرستان علی آبادکتول است که از 11 سال گذشته بعد از تولد فرزندش دچار بیماری MS شد و از آن زمان در حال مبارزه با این بیماری می باشد، هر چند که او اذعان دارد مسیر سختی را پشت سر کذاشته است‬. 

به مناسبت روز مادر به سراغ این مادر علی آبادی که همچنان دارد مسیر زندگی را طی می کند، در دانشگاه محل تحصیلش رفتیم تا با گوشه ای از زندگی پر آزمونش آشنا شویم.

بعد از ورود به دانشگاه بانویی خوشرو که علیرغم بیماری و دردهای فراوانش، لبخند و مهربانی را فراموش نکرده به استقبالم آمد.

در طول یک ساعتی که مهمانش بودم هیچ از غم نگفت و تنها توجیه برای فراموش دردهایش این بود که من این بیماری را پذیرفته ام، اما کارهای مهمتری همچون مادری کردن برای فرزندم پیش رو دارم که وقت تفکر به بیماری ام را ندارم.

دینکو با اشاره به تولد فرزندش سروش در سال 84 گفت: بعد از تولد سروش بیماری MS سراغم آمد و پزشکان می گفتند 5 سال بیماری ات نهفته بود و من هیچ از آن نمی دانستم.

وی اظهار کرد: بعد از آغاز بیماری ام دچار افسردگی شدید شدم و با وجود این افسردگی و درد و رنج شدید بیماری باید از فرزند یک روزه ام نیز نگهداری می کردم و او را شیر بدهم.

دینکو در لا به لای سخنانش به بی توجهی خانواده همسرش نسبت به بیماری و مشکلات مالی اش کرد و گفت: همسرم در بیمارستان شاغل است و بعد از ظهر ها نیز با نیسان کار می کند تا هم هزینه ی زندگی خودمان و هم هزینه ی زندگی پدر و مادرش را تامین کند.

IMG_5087.JPG - 61.28 کیلو بایت

وی با اشاره به رنج و درد شبانه اش که فریادهای ناشی از این دردها را هر شب در خاموشی و بی آنکه همسر و پسرش متوجه دردها و اشک های وی شود، ادامه می دهد: از 6 سال گذشته دیگر توان خریدن داروهایم را نداریم و من بدون دارو سر می کنم و سعی می کنم بدون دارو با بیماری ام مبارزه کنم و سلامتی را برای خودم تلقین کنم.

این مادر علی آبادی ادامه می دهد: بعد از اینکه کمی سروش بزرگ تر شد، تصمیم گرفتم دوباره درسم را ادامه دهم و برای ادامه تحصیل رشته ی روانشناسی گرایش اصلاح و تربیت را انتخاب کردم.

وی در پاسخ به اینکه سوال که دلیلش از انتخاب این رشته چه بود، با لبخندی اظهار کرد: روانشناسی نگاه انسان را به زندگی بازتر و شخص را در برابر ناملایمات زندگی آرام تر می کند.

دینکو دلیل ادامه تحصیل خود را اینگونه بیان کرد: با وجود همه ی سختی های ناشی از بیمار MS به دانشگاه آمدم و الان که ترم آخر دانشگاه هستم، می خواهم شغلی پیدا کنم تا بتوانم بخشی از هزینه ی داروهایم را پرداخت کنم.

وی با اشاره به ترس همیشگی سروش از نبودن مادر گفت: وقتی سروش از مدرسه می آید، با اینکه خودم دکمه ی آیفون را می زنم و در راه پله ها آنقدر همدیگر را صدا کرده و صحبت می کنیم تا به داخل اتاق برسد، با نگران این است که من در اتاق نباشم و نبودن من برایش به یک ترس همیشگی تبدیل شده است.

دینکو با بیان این مطلب اضافه می کند: رابطه ام با همسرم و سروش خیلی خوب است اما مشکلات مالی همسرم اجازه ی خریدن داروهایی که هر بسته اش یک میلیون تومان است را به او نمی دهد و من مجبورم دنبال شغلی باشم تا بتوانم هزینه ی داروهایم را تامین کنم تا شاید بتوانم بر ترس همیشگی سروش غلبه کرده و زمان بیشتری را برای او مادری کنم.

نظرات
هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است اولین نظر را شما ثبت کنید
ثبت دیدگاه

ارسال دیدگاه