وظایف مسئولان در حوزه مد و مدگرایی/ لزوم تولید نمادهای فرهنگی - ملی
زرین نامه: اقدام های پایین تر از تدابیر کارشناسانه در عرصه مد و مدگرایی نشان ضعف مدیران اجرایی است و در مقابل اقدام هایی بالاتر، نشان تصمیم های برتر از فرآیند کارشناسی است.
فرهنگ بیگانه غربی با داشتن ابزارهای پیشرفته و ایجاد جذابیت های کاذب انگیزشی، هنری و هیجانی، بستر مناسبی در داخل کشور برای تاخت و تاز یافته است؛ به طوری که رسانه های غربی و الگوهای مورد تبلیغ آنها به شدت مرزها طی را تهدید می کنند. رشد سریع خرده فرهنگ های غربی مانند رپ، هوی متال، شیطان پرستی و پیروی ظاهری در پوشش، آرایش، پیرایش و سبک های زندگی از مصداق های آسیب پذیری اجتماعی و فرهنگی است.
وظیفه اصلی حکومت و مسئولان، مقابله اندیشمندانه با نفوذ فرهنگی بیگانه است و به یقین، هر حکومتی نتواند از دیدگاه های ارزشی خود در قلمرو و محدوده حاکمیتش دفاع کند در قالب مورد دلخواه کشورهای صادرکننده مد قرار خواهد گرفت. اما برای کاهش و تعدیل نفوذپذیری فرهنگی راهکارهایی وجود دارد.
برخورد فرهنگی با پدیده مد
با یک الگوی رفتاری نباید از روش های قهر آمیز و اعمال قدرت و به طور کلی از روش های مبتنی بر تنبیه استفاده کرد. این روش ها پیآمدهای نامطلوبی بر جای می گذارد؛ نخست اینکه احساسات هیجانی منفی مانند نفرت از تنبیه کننده و محیط تنبیه ایجاد می کند. دوم اینکه چنین اقدامی بر سلب مبتنی است و هیچ گونه رفتار جایگزینی را معرفی نمی کند به عبارتی هیچ اطلاعاتی در اختیارفرد قرار نمی دهد.
سوم، اینکه ممکن است بتوان رفتار را با تنبیه حذف کرد ولی این حذف ظاهری است و به معنای از بین رفتن بستر بروز آن رفتار نیست و در غیابت عاملان تنبیه همچنان بروز خواهد یافت. چهارم تنبیه در شخص تنبیه شده موجب پرخاشگری می شود. پنجم تنبیه رفتار آسیب رساندن برحسب زدن یا تعرض به حریم دیگران را جایز معرفی کند و بر حجم پاسخ های نامطلوب دیگر می افزاید.
بی شک زمانی که قانون ارزش ها و سلیقه های مورد قبول و پسند جوانان را ارائه ندهد ابزاری به جز ابزار و شیوه فرهنگی، پاسخگوی نیازها و سالیق جوانان نیست؛ در این شرایط شاید بهترین روش برای کاهش نفوذپذیری فرهنگی و مقابله با مدهای رایج بیگانه در کشور این باشد که دولت با جایگزین کردن ارزش های مورد باور عموم مردم به سیاست گذاری فرهنگی بپردازد و فرهنگ سازی را به خود مردم بسپارد.
توجه به شرایط دوره های رشد
باید به شرایط دوران رشد توجه داشت و برای بروز آن شرایط به بسترسازی های مناسب اندیشید برای مثال، در دوره نوجوانی و جوانی، جسم و ارزش های مربوط به آن برجسته تر از دیگر دوره هاست و یا در نوجوانان به گروه گرایی، طراحی مدینه فاضله یا آرمان گرایی، انتقاد ازوضع موجود، تردید در سبک های زندگی بزرگسالان و چند و چون درباره آنها، حساسیت به شکل ظاهری، نوع پوشش و آرایش و اشتغال ذهنی به موضوع های فلسفی، سیاسی و مذهبی، گرایش بسیاری وجود دارد.
همه این ویژگی ها مورد توجه نوجوانان است. حال اگر یکی از آنها مانند پرداختن به جسم برجستگی می یابد یا گروه گرایی های سطحی رواج بیشتری دارد، نشانه آن است که مسئولان جامعه برای بستر سازی در زمینه های دیگر اقدامی نکرده یا از توجه به جلوه های دیگر خودداری کرده اند.
تولید بیشتر نمادهای فرهنگی - ملی
رواج و ورود نمادهای فرهنگی بیگانه در کشور، به معنای پیروی استفاده کنندگان این گونه مدها یا نمادهای فرهنگی از فلان کشور یا فلان فرهنگ نیست، بلکه این افراد همواره کالاهای تولید شده دیگران را می خرند. مصرف می کنند یا می فروشند، البته هستند کسانی که به عمد و با برنامه این کار را انجام می دهند ولی عموم مصرف کنندگان و فروشندگان اقلام مد و نمادهای فرهنگی، اینگونه نیستند.
در حقیقت اصل استفاده از مدها و نمادهای بیگانه در عرصه های نمادی ریشه دارد. هر چه کشوری در عرصه فرهنگی زیباتر و قدرتمندتر و جذاب تر ظاهر شود بی شک در این عرصه موفق خواهد بود به عنوان مثال اگر بتوانیم در عرصه جهان یکی از مفاخر ارزشی خود را زیبا، توانا، فرهیخته و دانشمند نشان دهیم یا لباس های محلی کشور یا پوشش زنان خود را در عرصه جهانی به لباس مشهور تبدیل کنیم ممکن است نماد فرهنگی ما نیز جهانی شود و دیگران بکوشند خود را شبیه آن کنند یا همانند مفاخر ما لباس بپوشند.
با این حال راهکار کاهش نفوذ فرهنگی محدود کردن عرصه نیست. بلکه مهم ظاهر شدن جذاب، قدرتمند و زیبا در عرصه نمادی است این امر از طریق افزودن به توانایی های فکری وادی جامعه از هر نظر امکان پذیر است واید تولید فرهنگی را تشویق کرد. برای تشویق تولید فرهنگی پذیرش رقابت ضروری است همچنین باید آگاه بود از هیچ بازار انحصاری محصول عالی تولید نمی شود. بی شک، در این زمینه حمایت از طراحان، الگوسازان و افرینندگان مدل ها و نمادهای فرهنگی بسیار کارساز خواهد بود.
تقویت خودباوری فرهنگی
از راه های مقابله با نفوذ فرهنگی و کاهش الگوپذیری از بیگانگان در جامعه، تقویت روحیه خودباوری فرهنگی است. البته در این زمینه تنها افتخار زبانی به گذشتگان کارساز نیست. بلکه وظیفه مسئولان به ویژه خواص، عمل به ارزش های فرهنگی و نمایش آن در عرصه جهانی و افتخار به آن است. خودباوری فرهنگی یعنی حفظ اصالت و هویت خود در عرصه ملی و جهانی با استفاده از نمادها و مدل های فرهنگی خود، بنابراین ضعف بزرگی است در کشوری که بسیاری از طراحان خارجی به اقتباس از طرح، جنس، رنگ و لباس های تاریخی و سنتی ها می پردازند، صنعت مدها بدون همکاری با طراحان، فقط به تقلید از مدل های سایر کشورها بپردازد و از الگودهی به جامعه غافل باشد.
پیش از هرگونه اقدام عملی باید نخست به نقد و تصریح پیش فرض ها پرداخت؛ این امر با همفکری اندیشمندان و مسئولان جامعه در بستری آزاد و همراه با آزادی نقد و نظر و سعه صدر امکان پذیر است. اقدام هایی که پایین تر از تدابیر کارشناسانه باشد، نشان ضعف مدیران اجرایی است. در مقابل اقدام هایی بالاتر، نشان تصمیم های برتر از فرآیند کارشناسی و نظام است به هر حال، با اقدامات تفریطی و افراطی نه تنها نمی تواند به اهداف از پیش تعیین شده رسید بلکه مسائل پیچیده تری نیز ایجاد خواهد شد.
منبع: مهر
ارسال دیدگاه