وقتی آرایش غلیظ برای مردان عینک جوشکاری تجویز می کند!!!

آرایش غلیظ، فیلمی است که تماشاچی پس از اتمام آن، احساس می کند که کسی جیبش را زده و حس فردی را دارد که از او، وقتش، پولش ، احساس پاک روح و جسمش را به یغما برده اند.

به گزارش زرین نامه ؛ نقد فیلم آرایش غلیظ به قلم فهیمه مومن یساقی مسئول واحد خواهران انجمن نویسندگان هوران استان گلستان؛

اگر می خواهید فیلمی همراه با ایدئولوژی های فرهنگی تماشا کنید!

اگر می خواهید به صورت کاملا تصویری و مو به مو بدانید که چطور می توانید مواد مخدر صنعتی را مصرف کنید و به قلعه ی پرتقالی ها بروید!

اگر می خواهید یک بازیگر زن ایرانی، برایتان مقابل لنز دوربین به صورت اسلوموشن رژ بزند، و بعد طرز استفاده از فر موژه را بیاموزید!

اگر تابحال نتوانسته اید دختری را سر کار بگذارید و می خواهید از این کار لذت ببرید!

اگر می خواهید ناسزا هایی را که گاهی اوقات از فیلم های تلویزیون سانسور می شود را از پرده سینما بدون هیچ سانسوری بشنوید!

اگر می خواهید ببینید که چطور می شود دود سیگار را به صورت حلقوی از دهان خارج کنید!

اگر برایتان ملال آور شده است که همیشه نقش اول تبهکار فیلم بازداشت می شود و توفیقفرار پیدا نمی کند!

و اگر ....

می توانید بیش از این وقت را از دست نداده و حتما فیلم آرایش غلیظ را به تماشا بنشینید!

فیلمی که تمرکزی در فیلمنامه اش دیده نمی شود و بصورت تکه تکه موضوعات متفاوت ازهم را به هم متصل کرده است. اینکه وزارت ارشاد را مورد سوال قرار دهیم که چطور به این فیلم آن هم با این عنوان فاخر مجوز داده اند، دیگر تکراری شده است و انسان را به یاد حکایت دریاچه ی ارومیه می اندازد...

فکر می کنم به این مساله نپردازیم بهتر باشد!

آرایش غلیظ، فیلمی است که تماشاچی پس از اتمام آن، احساس می کند که کسی جیبش را زده و حس فردی را دارد که از او، وقتش، پولش ، احساس پاک روح و جسمش را به یغما برده اند.


پشت طرح ماجرای این فیلم، گویی زخمی پنهان شده است، زخمی که به علت وجود منع و قوانین اجتماعی سرباز کرده و می خواهد به یکباره تمام ناهنجاری های مشخص در جامعه را به تصویر بکشد.

ناهنجاری هایی که اگر به تصویر کشیده شود، واستدلالی برای نهی از آن در فیلم گنجانده نشود، آن عمل منتج به نوعی عادی سازی و شکستن قبح می شود!

به طور مثال:

اگر مرگ دکترمعتاد به مواد مخدر بر اثر مصرف بالاست، هدف نشان دادن فرجام بد اعتیاد است، پس به چه علت طرز استفاده از مواد و روش آماده سازی آن تصویری و مو به مو نمایش داده می شود!؟

و اگر در یک سکانس عجز و گریه ی زن، از فریب خوردگی نشان داده می شود، پس چرا تا آخرین لحظه در فرودگاه منتظر می ماند و تا پایان فیلم عزت از دست رفته خود را بدست نمی آورد و شخصیت خرد شده و کالایی خود را از دست نمی دهد!؟

در این فیلم سعی شده است، که پارامترهایی را در ذهن بیننده باقی بگذارد که ناخودآگاه پس از تماشای آن، وقتی در چنین موقعیتی قرار می گیرد از ادبیات حاکم بر فیلم و از تکه کلام های آن بازیگر استفاده می کند، گویی این فیلم را برای او ساخته اند که بیاموزد چطور ارزش های دینی را می توان با لبخند مورد استهزاء قرار داد.

آقای برقی یکی از شخصیت های ارزشی!!! فیلم آرایش غلیظ است که به دلیل اعمال غیراخلاقی ولتاژبدنش بالارفته، طوری که وقتی سیم برق را به او وصل می کنند، لامپ را روشن می کند!

و اگر کسی به او دست بزند، او را برق می گیرد!

او با خدا عهد می کند که او را شفا دهد در عوض دیگر گناه نمی کند!

اما درجریان فیلم با دیدن هر زن با آرایش تحریک می شود و با دو دست بر سر می کوبد و می گوید:«غلط کردم،غلط کردم،غلط کردم، واااای درصدم پایین اومد!»(منظور در صد بهبودی است)- و این سکانس ها هر بار تکرار می شود، صدای خنده تماشاچی ها تمام سالن را پر می کند!

وقتی در جریان فیلم، او را به تنها نقش زن فیلم می سپارند که از او مراقبت کند، به آن زن سفارش می شود که: آرایش غلیظ نکن، عطرنزن، با او حرف نزن چون تحریک می شود.

او در گذشته گناهش از طریق لامسه بوده، اما اکنون چون برق دارد با بینایی است.

دید که می زند پشیمان می شود، خودش را می زند و به غلط کردن می افتد!

درنهایت برایش یک عینک جوشکاری می گیرند و ....

و برای اینکه نشان دهند آقای برقی با تصور صورت زنان با آرایش هم لذت می برد، به یکباره شما را به درون ذهن آقای برقی می برند، و تصاویری بسته از چهره زنان با آرایش غلیظ در پرده سینما پخش می شود! بعد هم با غلط کردم های آقای برقی دوباره سینما از خنده پر می شود.

فکر می کنم توصیف اجمالی همین یک شخصیت حاشیه ای فیلم برای درک بهتر از جو فیلم آرایش غلیظ کافی باشد!

امروزه غرب در نظریه های مستهلک خود فرورفته است و انسان ها در سراسر جهان با فطرت روشن و خداجوی خود به دنبال حقیقت هستند و می خواهند با درک صحیح از انسان، در مسیر کمال قدم بردارند و به رضوان الهی برسند.

امید است که در کشور جمهوری اسلامی ایران، قلم های فیلمنامه نویسان در جهت صدور فرهنگ انقلاب اسلامی بچرخد، و در هیچ فیلمی شاهد تمسخر احکام دینی نباشیم.

و انشاالله فیلم های ما از سکولاریزم عملی و دین زدایی خارج شوند، و ایجاد شادی در مردم، با لودگی و ابتذال و بی بند و باری همراه نشود.

منبع: هوران