صراف سفال برنتابد!

توصیه می شود بی خیال گل بازی و سفالگری و این جور کارهای پیش پا افتاده شویم و هر وقت دلمان برای ظروف سفالی تنگ شد و خواستیم آبمیوه ای، دوغی، دلستری چیزی در این ظروف میل کنیم، با ثبت سفارش و واردات آن از چین مشکل را حل کنیم.

به گزارش زرین نامه؛ چندی قبل نشریه کندو مطلبی در خصوص سفال چاپ کرد و دوستان با جناب رضا نوری خالق بزرگترین سفال جهان مصاحبه ای داشتند که البته ایشان از تعطیلی دوسالانه سفال، بی توجهی به قطب سفال کشور و سایر بی مهری ها نسبت به صنعت سفال کشور گلایه داشتند. فلذا امروز اگر ریا نباشد ما قصد داریم از دنیای سیاست و اقتصاد و ورزش و سایر مقولات روز جدا شویم و سری هم به دنیای سفال و سفالگری بزنیم.

راستش را بخواهید از قدیم و ندیم گفته اند « آسمان کشتی ارباب هنر می شکند!» حالا آسمان چه پدر کشتگی با هنر مندان دارد یا چه ساخت و پاختی با شرکت های بیمه، الله و اعلم... بنابراین دوستان هنر مند سفالگر زیاد منتظر بها دادن به این هنر نباشند و عاشقانه کار خودشان را بکنند. و اما سفال ...

درست است که سفال در گذشته برای خودش کبکبه و دبدبه ای داشت و هر کس جام سفالین داشت، خود را از جم بالاتر می پنداشت؛ «من ز جم بهترم ار جام سفالین دارم» ولی عزیزان عنایت داشته باشند آن موقع ها هنوز ظروف ملامین، استیل، چینی و حتی یک بار مصرف اختراع نشده بود و عزیزان چینی هم سرگرم ساختن دیوار چین بودند و هنوز فرصت قبضه کردن تجارت جهانی را نیافته بودند.

نکته بعد اینکه ما این همه از بهداشت، خود مراقبتی و مبارزه با ریزگرد ها صحبت می کنیم. آن وقت اگر قرار باشد دوباره با جدی گرفتن صنعت سفال و راه انداختن کارگاه های سفال یا تدریس این درس در مدارس، بچه ها گل بازی کنند و لباس هایشان را کثیف کنند، بعد هم دست هایشان را بتکانند و هوا را پر از ریز گرد کنند، سنگ روی سنگ بند نمی شود. اصلاً ما می مانیم که جواب خانم ابتکار را چطور بدهیم!

در ضمن همانطور که مستحضرید ما ایرانی ها اساساً انسان های نوع دوستی و فداکاری هستیم، تا جایی که حاضریم جوان چینی سرکار برود ولی فرزند خودمان تا لنگ ظهر بخوابد و بعد هم بلند شود خودش را با شبکه نسیم سرگرم کند و همراه با «جناب خان» ، «عقابه نارگیله؛ سیاهه نارگیله» را لب خوانی و همخوانی کند و بشکن ریز بزند!

بنابراین توصیه می شود بی خیال گل بازی و سفالگری و این جور کارهای پیش پا افتاده شویم و هر وقت دلمان برای ظروف سفالی تنگ شد و خواستیم آبمیوه ای، دوغی، دلستری چیزی در این ظروف میل کنیم، با ثبت سفارش و واردات آن از چین مشکل را حل کنیم. چرا که به قول شاعر «جوان چینی از کهنه سفالی جام جم سازد!» و باقی ماجرا ....

اصلاً پیشنهاد می شود اگر هنوز این هنر به نام ترکیه، آذربایجان، ترکمنستان و سایر عزیزان همسایه ثبت نشده، مقدمات ثبت آن را برای یکی از کشور های مذکور فراهم کنیم و قال قضیه را بکنیم.

با این رویکرد علاوه بر صرفه جویی در مصرف خاک، جلوی خاک برداری های غیر مجاز گرفته می شود، در ضمن ضریب بهداشت عمومی در جامعه بالا می رود و برای جوانان نیز اشتغال زایی می شود. جوان هم که جوان است. ایرانی و خارجی ندارد. در ضمن از آنجا که با تعطیلی این هنر نیاز به تکاندن دست ها و لباس نیست، در مبارزه با ریز گرد ها هم گام های اساسی برداشته می شود!

وحید حاج سعیدی

انتهای پیام/م