زرین نامه: تأکید بر « آرامش » و « ثبات » در سپهر سیاسی کشور بیشک دربردارندهی نکاتی است که کمترین آنها مقابله با تلاشهای دشمن در جهت تزریق موجی از « بیقاعدهسازیها » در لایههای اجتماعی ـ مدیریتی کشور است.
برای درک اهمیت تصریح بر آرامش در کشور، بدون درنگ باید به راهبرد کلان دشمن برای نشانه رفتن این عنصر کلیدی در محیط داخلی ایران توجه ویژه و مضاعف داشت. این طرحواره، که در بُعد کلان خود «بازدارندگی حرکت پیشروندهی انقلاب اسلامی» را هدف قرار میدهد، دارای لایههای مختلف و تودرتویی است.
بیگمان با توجه به این راهبرد، هر مسئلهای که پتانسیل و استعداد «حاشیهسازی» و «مشغولسازی» ظرفیتهای اصلی پیشبرندهی انقلاب را داشته باشد، در چارچوب طراحی دشمن قابل تحلیل است.
در همین زمینه، باید تصریح کرد که نگاهی آسیبشناسانه به محورهای کلیدی راهبرد دشمن نشان میدهد که دال مرکزی این جنس از تهدیدات، به گواهی تجربیات متعدد، مسئلهی «ثبات سیاسی» و « آرامش » است.
نشانههای دریافت عمق این راهبرد را باید از مقالهی نیویورکتایمز احصاء کرد که نوشته بود: «باید ترتیبی داد که تعادل حاکمیت (در ایران) به هم بریزد؛ آن گونه که این اتفاق در سال 1997 رخ داد و آقای خاتمی به طور غیرمنتظره، گوش به زنگ یک طغیان نارضایتی مردمی، رئیسجمهور شد. آنچه که ما اکنون به آن نیاز داریم تکرار روانی واقعهی 1997 است؛ وارد کردن یک شوک به سیستم روحانیت که پای ایران را مجدداً به بحثهای جدی باز کند. »
این اشارهی ابتدایی کافی بود که بعدها مایکل آیزنشتات، کارشناس ارشد و مدیر مؤسسهی مطالعات نظامی و امنیتی واشنگتن، نیز در تحلیلی بر تولید «فشارهای متوالی»، « متراکم » و « اثرگذار » برای ایجاد بیثباتی در ایران تأکید کند و بگوید: «با نگاهی به تمامی این توضیحات و همچنین وقایعی که در طول چند ماه اخیر بر سر پروندهی فعالیتهای صلحآمیز هستهای کشورمان ( گزارش آمانو ) گذشته و همچنین تحرکات فرقهی سبز، میتوان این گونه دریافت که دولتمردان آمریکا این دو گزینه را به عنوان آلترناتیو یکدیگر برای فشار علیه جمهوری اسلامی به کار بستهاند و هر گاه از طرف هر یک از این گزینهها دچار ضعف و یأس شوند، با تقویت گزینهی دیگر این فشارها را تقویت میکنند و حتی ممکن است در آیندهی نزدیک، با استفاده از هر دو اهرم فشار، تلاش خود برای به زانو درآوردن نظام جمهوری اسلامی را شدت ببخشند.
بنابراین در نظرگیری فشارهای بینالمللی بر سر پروندهی اتمی و همچنین فشارهای همزمان داخلی از طریق ایجاد ناآرامیهای گسترده، که احتمال آن نیز میرود، باید به عنوان موضوعی مهم مورد بررسی مدیران نظام قرار بگیرد و گزینههای مقابله در این خصوص نیز تبیین شود.»
در این میان، میت رامنی نیز ابعاد دقیقتری از این راهبرد را تبیین مینماید و از فرمول «تولید ناآرامی در ایران» در قالب گزارش به رئیسجمهور آمریکا پردهبرداری میکند.
وی در توضیح طرح راهبردی خود میگوید: «برای مجبور کردن ایران به قطع فعالیتهای هستهای به شکل مسالمتآمیز، من از پرزیدنت اوباما میخواهم که علیه حکومت ایران تحریمهای فلجکنندهای اعمال کرده، از مخالفان حکومت حمایت کند و نه فقط از طریق حرف، بلکه با اقدامات جدی، از جمله گزینهی عملیات نظامی، این کشور را تحت فشار قرار دهد.»
در این میان باید گفت هرچند راهبردهای فوق ـکه تنها بخش کوچکی از فهرست بلندبالای طرحهای غرب علیه ایران استـ قطعات پازل دشمن را تکمیل مینماید، اما الزاماً با نقشآفرینی مستقیم طرف خارجی همراه نیست. به معنای دقیقتر، عوامل داخلی، در بدترین حالت، با آگاهی و بر اساس طراحی هماهنگ با بیرون و در خوشبینانهترین حالت، نادانسته و بر اساس ندانمکاری و اشتباه محاسباتی، در این فرآیند مشارکت دارند.
شاید بر اساس همین شواهد و تلاشها است که رهبر معظم انقلاب، ضمن تقبیح رفتارهای تنشزا، به تشریح مزایای گستردهی مقولهی امنیت میپردازند و میفرمایند: « هر کسى امروز جامعه را به سمت اغتشاش و ناامنى سوق بدهد، از نظر عامهى ملت ایران انسان منفورى است؛ هر که میخواهد باشد. هر هدفى را که این ملت بخواهد به آن برسد، در سایهى آرامش و امنیت خواهد رسید. وقتى امنیت بود، تحصیل هم هست، علم هم هست، پیشرفت هم هست، صنعت هم هست، ثروت هم هست، آسایش گوناگون هم هست، عبادت هم هست. »
تدبیر نظام در برابر راهبرد « هیجان، تنش و بیثباتی » غرب در برابر ایران
با توجه به مطالب گفتهشده در خصوص راهبرد دشمن برای ایجاد بیثباتی در جامعه با ایجاد دامنهای از نزاعهای نخبگانیـحاکمیتی، میتوان تصریح کرد که اکسیر مقابله با این راهبرد، آرامش است. بیشک باید تصریح کرد که این کلیدواژهها مهمترین تدبیر نظام برای پاسخ به طراحی سازمانیافتهی دشمن برای چند ماه منتهی به انتخابات است. این مهم اما زمانی خودنمایی بیشتری میکند که توجه داشته باشیم مؤلفههای بومی جنگ نرم دشمن در ایران بر سهگانهی ایجاد اختلاف و گسترش آن در اشکال «جناحهای حاکمیت»، «حاکمیت با مردم» و «مردم با مردم» استوار است.
اجازه بدهید برای درک و فهم دقیقتر این موضوع، به بخشی از ارکان کلیدی سناریوی «آرامشزدایی» برای کشور، که به طور مشخص از تابستان 91 و با محوریت تشکیلات رسانهای داخلی و خارجی عملیاتی شده است، اشارهای کنیم. این موارد عبارتاند از:
- تلاش جدی، منسجم و سازمانیافته جهت تضعیف جایگاه ولایت فقیه و رهبری
- القای همزمان ناکارآمدی سیاسی از درون و برون
- تلاش برای سیبلگزینی نظام به عنوان فصل مشترک فعالیت منتقدین، مخالفین و معارضین
- تضعیف و تخریب ستونهای حمایتی نظام (سپاه، بسیج، روحانیت و...)
- سلب اعتماد از مردم نسبت به مسئولین کشور
- تلاش گسترده برای ارائهی تصویر بحرانی از وضعیت موجود
- دامن زدن به مطالبات صنفی و اجتماعی
- تقویت اضلاع مثلث ناکارآمد نمایی، بحراننمایی و سیاهنمایی
- برجستهسازی اختلافات مسئولین و تلاش برای دمیدن بر آتش اختلافات
بیتردید استفاده از روشهای فوق، گاه به حالت مستقل و گاه ترکیبی، با برنامهریزی دقیق و بلندمدت و هدفگذاریهای کوتاهمدت همراه است. پرواضح است که مطلوب اصلی طراحان «بیثباتی سیاسی» با مقدمهی بر هم زدن «آرامش سیاسی» رقم خواهد خورد و آنچه به عنوان ابزاری کارآمد در جنگ علیه آرامش عمومی به کار میآید استفادهی وسیع و گسترده از ظرفیت رسانهای و عملیات روانی است.
در این فرآیند ترکیبی، از گزارههای متنوعی چون « اغواء »، « غافلگیری »، « کنترل اراده »، « تحریف »، « سازماندهی عمومی » و « انحراف افکار عمومی » استفاده میشود. حاصل این پروژه هم میتواند به کاهش وفاداری عمومی نسبت به نظام حاکم، افزایش مقبولیت کشور بیگانه، ایجاد تزلزل در انسجام ملی و افزایش مطالبات عمومی منجر شود؛ هرچند که فرمول ایجاد بیثباتی و امیدزدایی در طول سه دههی اخیر هیچ گاه پاسخ مطلوبی در ایران اسلامی نداشته است.
در این میان اما درک دقیق و صحیح از این راهبرد را مقام معظم رهبری در سخنان حکیمانهای به این شرح بیان میکنند:
« من برنامه های استکبار جهانی علیه ملت ایران را در سه جمله خلاصه میکنم: اول جنگ روانی، دوم جنگ اقتصادی و سوم مقابله با پیشرفت و اقتدار علمی... ارادهی عمومی را میخواهند تضعیف بکنند. درک مردم از واقعیتهای جامعهی خودشان را میخواهند تغییر دهند.
هدف جنگ روانی این است. یک نفر که بیمار نیست، صد بار به او بگویند آقا! شما کسالت دارید، شما مریضید، یک مقدار احساس بیماری میکند. یک بخش از جنگ روانی دشمن دامن زدن بر اختلافات است در داخل کشور، اختلافات قومی، اختلافات مذهبی، شیعه و سنی، اختلافات جناحی، اختلافات صنفی و رقابتهای صنفی را ترویج و تبلیغ میکنند. در داخل، مزدوران و ایادی هم دارند که مقاصد آنها را در اینجا به شکلهای گوناگون عمل میکنند. »
این جملات حکیمانه بیتردید نشان میدهد که دقیقترین گزارهی موجود برای حل مسئلهی اختلافات درونحاکمیتی رجوع به نظرات رهبر معظم انقلاب است.
با توجه به نکات گفتهشده، باید تصریح کرد که مروری گذرا بر آرا و اندیشههای رهبر معظم انقلاب، کلیدواژهی « آرامش سیاسی» را به عنوان اصلیترین تدبیر ایشان برای تولید ثبات و گذر از بحرانها معرفی میکند و در این راستا، بررسی و مرور بیانات ایشان به عنوان یک نقشهی راه میتواند در تجهیز نخبگان نقش قابل توجهی را ایفا کند.
در همین رابطه، در تبیین رویکرد رهبر انقلاب، توجه به نکات ذیل لازم و ضروری به نظر میرسد:
1. بیتردید طرح کلیدواژهی « انتخابات آزاد » نقطهی آغازین راهبرد بحراننمایی و بحرانسازی طرف خارجی در انتخابات 92 است. طبق هدفگذاری این طرح ضدامنیتی، غبارآلود کردن فضا و ابهامآفرینی در امانتداری نظام، که با هدف ایجاد خدشه در سلامت انتخابات دنبال میشود، در نهایت به ایجاد تشتت در افکار عمومی و بر هم خوردن آرامش سیاسی منجر خواهد شد.
علاوه بر این، فشار تحریمهای غرب برای ایجاد تشتت اقتصادی، فشار معیشتی و در نهایت بهرهبرداری سیاسی، در فهرست مواردی است که با هدف ایجاد تنش سیاسی در چند ماه اخیر به انجام رسیده است. چندی قبل نیز نامهنگاری سران قوا، که با تذکر رهبر معظم انقلاب پایان یافت، فصلی از تنش را در حوزهی سیاسی رقم زد. پس از آن بود که مقام معظم رهبری در سخنان مهمی، شاخص رفتاری مسئولان و نخبگان را تا انتخابات بدین شرح بیان فرمودند: «از امروز تا روز انتخابات هر کس احساسات مردم را در جهت ایجاد اختلاف به کار بگیرد، قطعاً به کشور خیانت کرده است.»
همچنین رهبر معظم انقلاب، در سفر راهبردی خود به خراسان شمالی، فضای مطلوب انتخابات آتی را فضای توأم با آرامش سیاسی توصیف کردند و فرمودند: «ما در چند ماه بعد از این، مسئلهى انتخابات را داریم. تا قبل از انتخابات و در خود انتخابات، باید همت همهى مسئولین این باشد که آرامش سیاسى کشور را حفظ کنند؛ نگذارند فضاى سیاسى کشور جنجالى و متلاطم شود.
این جزء چیزهایى است که هوشمندى مسئولان کشور انشاءالله باید بتواند این را تحقق ببخشد... مردم مؤمناند، متوجه به حقایقاند. سفارش ما بیشتر به مسئولین است، به سیاستمداران است، به مدیران گوناگون است. مراقب باشند دشمن نتواند این آرامش و استقرار و طمأنینهاى را که به فضل الهى در کشور وجود دارد و دشمن سعى کرده این را به هم بزند و نتوانسته، به هم بزند. سعى کنند این آرامش و استقرار را حفظ کنند. نگذارند تلاطم به وجود بیاید. گاهى یک حرف، گاهى یک عمل نسنجیده، گاهى یک اقدام نابجا، موجب تلاطم در محیط سیاسى میشود. باید خیلى مراقب باشند.»
از بیانات مقام رهبر فرزانهی انقلاب چنین مستفاد میشود که مهمترین کلیدواژهی مقابله با فتنه «آرامش سیاسی، امید و نشاط اجتماعی» است.
همچنین مأموریت اصلی برقراری نظم، پرهیز از رفتار و گفتار نسنجیده، پرهیز از اقدامات نابجا و در نهایت حفظ آرامش و استقرار در کلام رهبری بر عهدهی مسئولین نهاده شده است.
1. نگاهی تاریخی به بیانات رهبر انقلاب بیانگر آن است که بیشترین بسامد بحث «آرامش سیاسی» به سه مقطع فتنهآلود سالهای 78، 88 و 91 اختصاص دارد و این امر حاکی از توجه و دغدغهمندی ایشان نسبت به این ضرورت سیاسی و اجتماعی کشور است.
اساساً فتنه یعنی غبارآلود کردن فضا و نتیجهی استمرار آن مشغول شدن کشور ـ اعم از مردم و مسئولانـ به فرعیات و فراموش کردن امور اصلی خواهد بود. بدیهی است مسئلهی پیشرفت در زمرهی اصلیترین اهداف جمهوری اسلامی ایران در دههی چهارم انقلاب محسوب میشود و تحقق آن، به طور قطع، مستلزم وجود بستری آرام و بدون تلاطم است. از این روست که میتوان تأکیدات بیشتر رهبر معظم انقلاب بر حفظ آرامش در سالهای فتنهآلود را تحلیل کرد.
ابعاد و دلایل گفتمان آرامش سیاسی:
آنچه در منظومهی فکری و اندیشگی رهبر معظم انقلاب ذیل گفتمان آرامش مورد تأکید قرار گرفته مجموعهی راهبردهایی است که عمل به آن در سه سطح حاکمیتی، نخبگانی و تودهای میتواند موجبات ثبات سیاسی و پرهیز از تنش و آشفتگی اجتماعی و سیاسی را محیا کند.
به بیانی دیگر، تحقق مؤلفههای راهبردی ذیل، زمینهی حرکت پیشرونده و شتابان به سمت الگوی پیشرفت را فراهم مینماید.
1. تقویت روحیهی ملی و آرامش روحی در دل مردم
سطح میانی قدرت نرم در هر کشوری بر عنصر مردمی قدرت ملی تأکید دارد. این سطح، که متأثر از فرهنگ ملی کشور است، بر عزم و ارادهی عمومی تأثیر مستقیم میگذارد. هدفگذاری مشخص دشمن در تهدید نرم، سلب اراده و انگیزهی مردم، بیتفاوت نمودن جریانهای همراه و تبدیل آنها به جمعیتهای معارض، مخالف و بیتفاوت است.
در این سطح از تهدیدات نرم، روحیهی ملی و حمایتهای عاطفیـروانی به مردم مورد هجمه قرار میگیرد و به طور طبیعی کشور را دچار بحرانهای پنجگانهی سیاسی مشروعیت، نفوذ، مشارکت، توزیع و هویت خواهد نمود.
با این اوصاف، افزایش قدرت نرم نظام مستلزم بالا بردن روحیهی ملی و آن نیز منوط به وجود آرامش و نشاط در تصمیمات و اقدامات نخبگان سیاسی است.
2. تأکید بر نقاط قوت و پیشرفت و مایههای امید
فرهنگ استراتژیک کشور بر نوع تلقی و الگوهای رفتاری نخبگان، رهبران و رسانههای کشور تأثیر میگذارد. با چنین پیشفرضی مدیریت ادراک، اندیشه و عزم رهبران، نخبگان و اصحاب رسانه در راستای تقویت باورها، ارزشها و الگوهای رفتاری میتواند موجبات امید افزایی و در نهایت تقویت عزم ملی را فراهم کند.
3. مقابله با عوامل یأسآفرین و اعتمادسازی نسبت به مسئولین
از حیث روانشناسی اجتماعی، کشوری که در آن ارادهی عمومی بالاست، شهروندان شوق و اشتیاق بالایی دارند، اقشار مختلف جامعه از روحیهی ملی و حماسی مناسبی برخوردارند، تودههای آن پرنشاط و شاداب هستند و اغلب شهروندان خودباوری بالایی دارند، از سرمایهی اجتماعی قابل توجه و انسجام ملی بالایی برخوردار است.
نقطهی مقابل چنین شرایطی با سلب ارادهی عمومی، یأسآفرینی، سیاهنمایی و در نهایت تضعیف روحیهی ملی رقم میخورد. بدیهی است چنانچه پیوند دولتـملت در کشوری دارای استحکام کافی باشد، باورپذیری عمومی در قبال راهبردهای دشمن، نظیر القای بنبست، بحران و سیاهنمایی به طور محسوسی کاهش مییابد.
4. وحدت حقیقی مسئولین و مقابله با عوامل تفرقزا و داشتن نگاه اصولی و غیرشخصی در مسائل کشور
مشغول شدن به مشکلات درونی و بازدارندگی حرکت انقلاب حاصل ایجاد یا القای وجود تضاد و تفرقه در جبههی خودی است. چنین روندی موجب ایجاد گسست اجتماعی میشود و در نهایت، باعث تزلزل و تنزل اعتماد عمومی مردم و مقبولیت و پذیرش نظام سیاسی میگردد. این تاکتیک به شدت مورد توجه کمپانیهای رسانهای غربی در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران است که در ماههای اخیر با افزایش چشمگیری روبهرو بوده است.
5. بسترسازی برای فضای انتخاباتی آرام توأم با نشاط و شور و نه تشنج و تنش
تلاش برای معادلسازی واژهی انتخابات و بحران، مسئلهای است که از فتنهی 88 در دستور کار مخالفین نظام اسلامی قرار گرفته است. بستهی بحرانسازی مخالفین نظام چهار رکن اصلی انتخابات، یعنی مشارکت، رقابت، سلامت و امنیت، را هدف گرفته است و برای مخدوش کردن سطوح مختلف آن برنامهسازی میکند.
6. مقابله با عوامل التهابزای اقتصادی و معیشتی و بهبود هر چه بیشتر وضعیت اقتصادی عمومی
غربیها فضای داخلی ایران را در ماههای منتهی به انتخابات بسیار پُرالتهاب و تحولات آن را غیرقابل پیشبینی ارزیابی میکنند. در عین حال، این نکته قطعی است که هدف کلان غرب سوق دادن کشور به سمت فضایی است که هر چه بیشتر به فضای سال 88 شبیه باشد؛ با این تفاوت که آسیبهای فتنهی 88 در راهبرد اخیر غرب ترمیم شده است؛ به شکلی که حاصل همهی پروژههای علیه ایران، در نقطهی انتخابات به پیروزی سناریوی غرب منتهی شود؛ سناریویی که باید آن را ترکیبی از انواع گزینهها و مدلهای موجود دانست که شاهکلید آن «بستر انتخابات» است.
7. جلوگیری از تراکم شکافهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و...
وجود شکافها و گسلهای اجتماعی در سطوح مختلف، امری طبیعی است، اما چنانچه مدیریت هوشمندی برای کنترل آنها وجود نداشته باشد، در مرحلهی نخست، انباشتگی مطالبات و تقاضاها موجبات احساس بیعدالتی اجتماعی را رقم میزند و پس از آن، گروههای مرجع سنتی دچار افت منزلت و کارآمدی میشوند و در مجموع، سطح آسیبپذیری اجتماعی را افزایش میدهند.
بر این اساس، رهبر معظم انقلاب در طول دو دههی اخیر به طور مستمر مسئولین را نسبت به توجه ویژه به ارتقای سطح معیشتی مردم، رفع محرومیتها، ارتقای سطح منزلت عمومی و رفع آسیبهای اجتماعی توصیه فرمودهاند. منظومهی کاملی از مطالبات رهبر معظم انقلاب برای توجه بیشتر به ابعاد زندگی اجتماعی مردم در سخنرانی مهم ایشان، در سفر به کرمانشاه، در سال 1390 مشهود است.
راهحلهای تولید و تقویت آرامش سیاسی و امیدافزایی در سطح عمومی:
حال با توجه به مطالب گفتهشده، نکتهی اساسی اینجاست که برای رسیدن به ساحل آرامش سیاسی و امیدافزایی در کشور، باید از چه نقشهی راهی بهره جست. در این زمینه باید به نکات و محورهای ذیل اشاره داشت:
1. توجه جدی و سیاستگذاری عملیاتی با هدف تحقق مطالبات مقام معظم رهبری در این حوزه.
2. چیزی که کشور امروز نیاز به آن دارد یک گفتمانسازی ایجابی و غیرتدافعی، مبتنی بر پیشرفت و عدالت است. گفتمانهای ایجابی در وضعیت ثبات تولید خواهند شد و آنچه ثبات سیاسی را برای جامعهای به ارمغان میآورد و بستر تولید آن را مهیا میکند وجود آرامش در کشور است.
3. به نظر میرسد گفتمان انتخاباتی «آرامش سیاسی»، ذیل الگوی پیشرفت و عدالت، گفتمانی است که از قابلیت هضم و بلع پادگفتمانهای فتنهانگیزانه برخوردار است و میتواند به عنوان گفتمان غالب و پیروز انتخابات ریاستجمهوری یازدهم، ورای زدوخوردهای حزبی و سیاسی، بیانگر خواستهها و مطالبات عمیق مردمی باشد.
4. تقویت روحیهی ملی و ایجاد آرامش در بستر جامعه.
5. جلوگیری از تراکم شکافها و تکثر کاندیداها. بدین منظور، تکثر کاندیداها همچون مدل انتخاباتی دورهی نهم ریاست جمهوری میتواند از تراکم شکافها و گسلهای سیاسی، فرهنگی، قومی و... حول کاندیداها بکاهد و از انباشت هیجانات جلوگیری نماید.
6. مقابلهی عملی با عوامل التهابزای اقتصادی.
راهبردهای عناصر داخلی برای تنشسازی و سلب آرامش عمومی
با توجه به نکات مطرحشده، باید تصریح کرد که اگرچه دشمن طبق یک راهبرد، آرامش سیاسی کشور را نشانه رفته است، ولی برخی از عناصر داخلی همچون فتنهگران و جریان انحراف، با برخی تحرکات خود، همافزایی با راهبرد دشمن را عملیاتی ساختهاند.
مروری بر رفتارهای این عناصر نشان میدهد آنها بر محورهای ذیل تصریح و تأکید دارند:
- بحرانسازی و سیاهنمایی
- القای ناکارآمدی نظام و اصولگرایان
- القای یأس و ناامیدی از آینده
- منجیسازی از اصلاحطلبان
- برجستهسازی اختلافات مسئولین و اعتمادزدایی و اعتبارزدایی از شخصیتها، نهادها و گروههای مرجع و تخریب و هجمه به آنها
- انباشتهسازی و همافزایی نارضایتیها (تأکید بر قرائت حداقلی از دین برای دهکهای بالای جامعه و افزایش انتظارات و القای حس محرومیت به دهکهای پایین جامعه)
- بیثباتسازی امنیتی
- دستکاری اولویتها و بر هم زدن تمرکز دولت در رسیدگی به معیشت مردم
- تئوریزه نمودن گفتمان سازش و انتقال آن به جامعه
محمد عبدالهی ؛ مدیرعامل اندیشکدهی برهان
ارسال دیدگاه