دفاع مقدس امتحان عظیم الهی/ وقتی جنگ نابرابر دنیا با ایران آغاز شد
31 شهریور سال 1359 هنگامی که انقلاب اسلامی می رفت تا برای دومین سال، زنگ های بازگشایی مدارس را به صدا درآورد، غرش توپ ها و فرو ریختن بمب ها، ایران اسلامی را به یکباره در بهت و حیرت فرو برد و جنگ نا برابر آغاز شد.
به گزارش زرین نامه؛ مصطفی رسولیان بسیجی اهل قلم شهرستان علی آبادکتول درباره رخداد عظیم دفاع مقدس نوشت: باید اذعان داشت که کشور در آن شرایط به هیچ وجه آمادگی مواجه شدن با چنین بلیه ای را نداشت. فرضیه دشمن در انتخاب چنین زمانی مبتنی بر این امر بود که به لحاظ عدم شکل گیری ساختار جمهوری اسلامی و به خصوص نیروهای مسلح و اوضاع داخلی و با توجه به پشتوانه حمایت های سیاسی، مالی و نظامی که عراق در تهاجم علیه ما در اختیار دارد به سهولت خواهد توانست اهداف چندگانه ای را در حمله ی نظامی دنبال کند.
این اهداف از دید عراق دستیابی به زمین، از نظر عرب های حاشیه خلیج فارس و برخی کشورهای همسایه، تضعیف ایران و از نظر قدرت های جهانی حذف پدیده انقلاب اسلامی بوده است. همه ی کشورهای استکباری و بدخواهان انقلاب جمع شده بودند و هر چه توان فکری، مالی، انسانی و تسلیحاتی داشتند به صدام دادند تا بتوانند انقلاب را از پای در بیاورد از جمله کویت و عربستان چاه های نفت منطقه بی طرف را به صدام هدیه نمودند و علاوه بر آن میلیاردها دلار کمک بلاعوض به او کردند.
کشور مصر خلبان هایش را گسیل کرد که اولین خلبان هم از آن کشور اسیر ایران شد. کشور اردن بیشترین نیروی زمینی را اعزام کرد و اولین گلوله را هم به طرف ایران، پادشاه جنایت پیشه آن کشور شلیک کرد. کشور آلمان عمده ترین تأمین کننده تجهیزات شیمیایی بود. پس از شوروی سابق عمده ترین کمک تسلیحاتی به صدام را کشور فرانسه انجام داد. دولت ترکیه در طول جنگ، نفت کرکوک را به نفع صدام به کشورهای دیگر صادر می کرد. در رأس همه این ها شیطان بزرگ (آمریکا) بود که حتی در اواخر جنگ خود مستقیماً وارد جنگ با ایران شده بود.
در مجموع بیش از 50 کشور مستقیم و غیر مستقیم وارد جنگ با ایران شدند و تقریباً از 19 کشور در طول دفاع مقدس اسیر گرفتیم. حدود 80 شهر ایران عزیز مورد تهاجم واقع شد. 8 استان مستقیماً وارد جنگ شدند و حدود 1 هزار و 200 کیلومتر از مرزهایمان مورد حمله قرار گرفت.
این جنگ یکی از فاجعه های بشری در قرن بیستم پس از جنگ ویتنام، بالاتر از جنگ جهانی اول و دومین جنگ طولانی این قرن بود.
سرانجام این جنگ پس از 2 هزار و 856 روز با پذیرش قطعنامه 598 در روز 27 مرداد 1367 خاتمه یافت و شورای امنیت سازمان ملل 18 آذر سال 1370 عراق را به عنوان متجاوزگر معرفی کرده و همچنین موظف به پرداخت غرامت به ایران نمود و این در حالی بود که رزمندگان حتی یک وجب از خاک مقدس جمهوری اسلامی را به دشمن تحویل ندادند و ابهت 2 ابر قدرت شرق و غرب را در هم شکستند و سرانجام سردار قادسیه این مهره سوخته استکبار به دست خودشان به درک واصل شد و ما هم دوستان و دشمنان داخلی و خارجی خودمان را شناختیم.
قسمتی از پیام امام خمینی (ره) راجع به قطعنامه 598 و شرایط سیاسی آن روز چنین است: خدا می داند که اگر نبود انگیزه ای که همه ما و عزت و اعتبار ما باید در مسیر مصلحت اسلام و مسلمین قربانی شود، هرگز راضی به این عمل نمی بودم و مرگ و شهادت برایم گواراتر بود. خوشا به حال شما ملت، خوشا به حال شما زنان و مردان، خوشا به حال جانبازان و اسرا و مفقودین و خانواده های معظم شهدا و بدا به حال من که هنوز مانده ام و جام زهرآلود قبول قطعنامه را سر کشیدم و در برابر عظمت و فداکاری این ملت بزرگ احساس شرمساری می کنم، بدا به حال آنان که در این قافله نبودند، بدا به حال آن هایی که از کنار این معرکه بزرگ جنگ و شهادت و امتحان عظیم الهی تا به حال ساکت، بی تفاوت و یا انتقاد کننده و پرخاشگر گذشتند.
هر چه بود این جنگ تمام شد. برای ما یک نمونه شایسته برای خودسازی همانند عاشورای حسینی بود. این جنگ، یک گنج بود. به فرموده امام خامنه ای این جنگ تمام شدنی نیست یعنی واقعا یک ذخیره و یک گنجینه عظیمی است که هیچ وقت تمام نخواهد شد و همیشه می توان از آن استفاده کرد. آنچه از حماسه و شجاعت و قدرت و صلابت و فتح رزمندگان اسلام در این مدت گذشته و آن چه از ایثار، قدرت روحی، توکل به خدا و اعتماد به نفس که ملت بزرگ ما از خودشان دارند، با هیچ زبانی قابل توصیف نیست، آری صحیفه دل و لوح ذهن پر خاطره آزاد مردان و شیر زنان غیور رزمندگان و دلیر بسیجیان ملت ما را که مدرن ترین سلاح های ابر قدرت ها در برابر اراده پولادین آنان خنثی گردیده است به آسانی نمی توان در هیچ گزارش ترسیم کرد، مگر آن که همه کسانی که توانایی نگارش و سرایش، ترسیم و تجسیم دارند، دیده ها و یافته های خود و دیگران را هنرمندانه به نظم و نثر و تصویر در آوردند.
خوشا روزی که گرم جنگ بودیم میان رنگ ها بی رنگ بودیم
دل هر کس شهادت را طلب داشت حدیث عشق و مستی را به لب داشت
خوشا تنهایی شب های سنگر که دل بود و تمنا بود و دلبر
ارسال دیدگاه