آیت الله شریفی؛ مردی که راهنما نبود، راه بود

حدود 40 روز از عروج ملکوتی عالم ربانی دیار کتول، آیت الله شیخ رضا شریفی می گذرد. مردی که از آغازین روزهای شکل گیری انقلاب اسلامی یار امام (ره) بود و با وجود اینکه طی عمر 89 ساله اش، به همه  نشانی خدا را می داد، خود را نشانه ی خدا نمی دانست.

حاج علی دنکوب نوه برادر آیت الله شیخ رضا شریفی گرگانی در گفتگو با خبرنگار زرین نامه درباره این مرد مومن و انقلابی روایت می کند: شیخ رضا شریفی فرزند آقا شیح محمد از مراجع مطرح منطقه استرآباد و کتول و نوه آیت الله ملا غلامرضا دنکوب، سال 1308 در روستای الستان از توابع شهرستان علی آباد کتول دیده به جهان گشود. پس از پایان تحصیلات ابتدایی، وارد حوزه علمیه شد و نزد علماء اسلام در گرگان و شاهرود دروس حوزی را آغاز کرد. اما هنگامی که حجت الاسلام شیخ جعفر شریفی برادر بزرگترش از نجف به قم آمد، ایشان هم با سفر به قم، تحصیلات خود را در این شهر مقدس پی گرفت و دروس خارج و سطح را نیز نزد امام خمینی (ره) و آیت الله گلپایگانی گذراند. 

ابوالشهید

در آغار دوران جوانی، با دختر آیت الله الاعظماء کاظمی از مراجع غرب کشور، منطقه کرمانشاهان و لرستان ازدواج کرد و در محله یخچال قاضی قم همسایه امام خمینی (ره) شد. حاصل این ازدواج 4 فرزند بود که فرزند ارشدشان، آقا جواد دارای دکتری الکترونیک و استاد تمام دانشگاه شهید بهشتی و معاون سابق دانشجویی دانشگاه شهید بهشتی است. فرزند دوم ایشان حاجیه زهره خانم از اساتید حوزه و عروس آیت الله میر محمدی عضو مجلس خبرگان رهبری است و فرزند دیگر ایشان سردار محمد حمید شریفی استاد دانشگاه امام حسین (ع) بود که طی انجام ماموریتی از طرف دانشگاه در 21 مرداد 1374 به لقاء الله پیوست. 

فرزند چهارم آیت الله شریفی شهید محمد مهدی است که 28 آذر 64 در عملیات والفجر 8 که برای آزادسازی فاو انجام شده بود، به شهادت رسید. این شهید بزرگوار طلبه خبرنگار و مربی بسیج دانش آموزی قم بود و از آنجایی که هیچگاه به دنبال نام و نشان نبود، عکسی نداشت که برای اعلامیه شهادتش استفاده شود و پس از پرس و جو از میان دوستانش، توانستند تصویری از وی بیابند.

shikhsharifi2 3

یار دیرین امام (ره)

آیت الله شریفی جزو کسانی بودند که از همان دوران آغاز مبارزات انقلابی سال 1342 همراه امام خمینی (ره) بوده و به عنوان هم حجره ای و دوست آقا مصطفی خمینی، به همراه ایشان و جمعی از دوستان در اولین سخنرانی حضرت امام (ره) در فیضیه حضور داشتند.

ایشان خاطرات زیادی از مبارزات انقلابی در آن سال ها داشتند از جمله اینکه حدود دهه 1340 به همراه پدر خانمشان آیت الله الاعظماء کاظمی سران عشایر لرستان را به مکه اعزام و با برگزاری جلسات روشنگری در آن جا، سران لرستان را آماده مبارزه مسلحانه با رژیم شاه کردند. 

قرار بر این بود سران لرستان جنگ مسلحانه ای را در منطقه لرستان و بختیاری آغاز کنند که پاسگاه ها را خلع سلاح، خطوط آهن را منفجر، خطوط لوله نفت و پالایشگاه ها را به آتش کشیده و به نوعی آن منطقه را از چنگ حکومت شاه آزاد کنند. شرط سران لرستان هم این بود که از طرف حضرت امام (ره) کشته های آن ها در این مبارزات مسلحانه، شهید اعلام شوند. 

نخیر آقا!

آیت الله شریفی تعریف می گفت: بعد از پایان مناسک حج و بازگشت از مکه، با خوشحالی از اینکه متاعی گرانبها برای امام به همراه دارم، خدمتشان رسیدم. امام مثل همیشه سکوت کرده و به حرف هایم به دقت گوش فرا دادند، من هم با آب و تاب توضیح می دادم. اما بعد از اینکه صحبت هایم تمام شد، قاطعانه فرمودند: «نخیر آقا. می خواهید برادر کشی راه بیاندازید؟ من نمی خواهم به هیچ وجه خون مسلمین ریخته شود»

استراتژی مرگ بر شاه

آیت الله شریفی اظهار می کرد: من با خودم می اندیشیدم که ما می خواهیم شاه را از ایران بیرون کنیم، مگر می شود بدون جنگ مسلحانه و خونریزی؟ مگر می شود در مقابل ارتش تا بن دندان مسلح شاه با مشت خالی جنگید؟

این تفکر من تنها نبود، بلکه همه دوستان ما که برای مبارزه در خدمت امام (ره) بودند این علامت سوال برایشان وجود داشت که بعدها دیدیم امام با استراتژی «مرگ بر شاه»، شاه را از ایران بیرون کردند.

ایشان بعد  از پیروزی انقلاب اسلامی اذعان می کند؛ من درباره مبارزات مردم الجزایر مطالعاتی داشتم و دیدم مردم این کشور حدود یک میلیون شهید دادند و در نهایت هم موفق نشدند، اما با تدابیر امام خمینی (ره)، ارتش در فرآیند انقلاب اسلامی مقابل مردم قرار نگرفت و با حدود 80 هزار شهید، به نتیجه مطلوب رسید.   

shikhsharifi2 2

چاپ «بعثت» در منزل

آیت الله شریفی طی فعالیت های انقلابی منزل خود را در اختیار انقلابیون قرار داده بود و با توجه به اینکه تحت نظر بود، اقدامات ویژه ای برای گمراه کردن ساواک انجام می داد.

منزل ایشان محل نشر و تکثیر اعلامیه های حضرت امام به ویژه «نشریه بعثت» بود که با همکاری آیت الله هاشمی رفسنجانی، آیت الله مصباح، حجت الاسلام دعایی و ...  تهیه و توسط بانوی مبارز انقلابی حاجیه اشرف کاظمی (همسر آیت الله شریفی) امور تایپ و ویراستاری آن انجام می شد. تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی هیچگاه محل چاپ این نشریه لو نرفت که باعث سردرگمی و حیرت ساواک شده بود.  

ماموریت بی پایان

آیت الله شریفی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ماموریت انقلابی اش تمام نشد و همیشه در مسیر حفظ این دستاورد بزرگ تلاش کرد. ایشان در برهه ای از دوران جنگ تحمیلی به عنوان مسئول هماهنگی و مسلح نمودن ستاد های انقلاب استان مازندران و گرگان دشت (گلستان فعلی) مسئولیت داشت و جزو اولین افرادی بود که در نخستین روزهای جنگ تحمیلی به همراه مرحوم حجت الاسلام والمسلمین سید جواد حسینی (نماینده فقید شهرستان علی آباد کتول) در منطقه آبادان و خرمشهر حضور یافت.

اولین معمم در جبهه

روحانیون و علمای زیادی در جبهه های حق علیه باطل جنگ تحمیلی حضور داشتند، ولی از طرف منافقین و ملی گرایان به سردمداری بنی صدر این شایعه مطرح شد که روحانیت در جنگ حضور ندارد، علتش هم این بود که روحانیون با لباس بسیجی و نظامی در جنگ حضور داشتند. آیت الله شریفی برای پایان دادن به این شایعات، به حضرت امام (ره) پیشنهاد داد که روحانیت با عمامه و لباس بسیجی در جبهه حضور یابند که این پیشنهاد پذیرفته و مسئولیت ساماندهی این کار از طرف امام خمینی (ره) به ایشان واگذار شد.

این عالم ربانی به عنوان اولین روحانی  معمم با لباس بسیجی در جنگ حاضر شدند و در اولین فرصت همراه ده ها روحانی معمم، مسلح با حمایل قطار فشنگ تیربار، آر.پی. جی و کلاش به طور با نظم خاصی در چند صف نخست نماز جمعه آبادان که در محاصره بود، حضور یافتند و بعد از آن روحانیت دیگر با لباس بسیجی و عمامه در دفاع مقدس مشارکت می کردند.

shikhsharifi2 1

هدایت توپ 106 توسط اولین روحانی  

همان روزهای نخست جنگ، خبری از تلویزیون ایران پخش شد که یک روحانی (معمم) میانسال پشت توپ 106 نشسته و تانک عراقی را مورد حمله قرار داده است. هدایتگر این توپ که خبر آن روحیه دوباره ای به مردم ایران داد،کسی نبود، جز آیت الله شریفی.  

مدافع حریم ولایت

به هیچ وجه نمی توان این عالم انقلابی دیار کتول را به جناح خاصی منتصب کرد، چون در زمان حضرت امام خمینی (ره) مرید حضرت امام راحل و زمان امام خامنه ای مطیع مخلص ایشان بود.

آیت الله شریفی در همه صحنه ها مدافع حریم ولایت و انقلاب اسلامی بود و در همه سخنرانی هایش به مردم و مسئولین توصیه می کرد: قدر انقلاب اسلامی و ولایت فقیه را بدانید.

دعای همیشگی این مرد بزرگ این بود: «خداوندا ما هیچگاه فکر نمی کردیم بعد از امام (ره)، چنین شخصیتی (آیت الله خامنه ای) جای ایشان را بگیرد. برای اداره امور مسلمین، از ایشان را محافظت فرما.»

مرد بی نشان

آیت الله شریفی هیچگاه دنبال نام و نشان و مسئولیت نبود، به همین دلیل نزدیک ترین اقوام و دوستان از خدمات ایشان به انقلاب اسلامی آگاه نبودند.

بارها مسئولیت های متعددی به ایشان پیشنهاد شد، اما با توجه به اینکه احساس می کردند در حوزه های علمیه و ارشاد جامعه بهتر می تواند خدمت کند، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی زیر بار مقام و منصب ها نرفت.

از گفتن حق اِبایی  نداشت و اگر احتیاج بود به عزیزترین خویشان و دوستانش هم از ایشان تذکری بگیرند، مودبانه و با صراحت به آن ها تذکر می داد.در مسائل نظام و انقلاب اسلامی حساسیت خاصی داشت و آنجا که نیاز بود بدون تساهل و تسامحی از آن دفاع می کرد.

Sheikhrezasharifi5

 نشانی خدا  

حدود 10 سال پیش در روستای کوهستانی الستان خانه ای ساخت تا به دلیل کهولت سن و گرمای هوا، از روزه گرفتن در ماه های رجب، شعبان و رمضان باز نماند.

 به گفته فرزند ارشدشان، حداقل از 50 سال پیش تجهد را آغاز کرد و هیچگاه نماز شب ایشان ترک نشد.

به هیچ وجه اجازه نمی داد ایشان را آیت الله خطاب کنند. نظرشان هم این بود که آیت الله یعنی نشانه خدا، اما من خودم را نشانه خدا نمی دانم. علیرغم اینکه در خودسازی و تحصیلات عالی علوم دینی پیشتاز بود، می گفت: «هنوز راه طولانی در مسیر کسب معرفت دین باقی مانده که باید آن را طی کنم تا بتوانم نشانه خدا شوم.»

این عالم ربانی 20 تیرماه امسال مصادف با سوم رمضان 1437  به علت بیماری و کهولت سن دار فانی رو وداع گفت.

گزارش: نرگس تجری

انتهای پیام/

نظرات
هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است اولین نظر را شما ثبت کنید
ثبت دیدگاه

ارسال دیدگاه