من طلبه، مستندساز و مدافع حرم هستم
سید زهیر مجاهد روحانی افغانستانی است که با ورود به هنر و دنیای مستند در تلاش است پیوند تازه ای بین هنر و حوزه برقرار کند. با این طلبه فعال گفتگو کردیم.
به گزارش زرین نامه؛ اگر تا به حال یک روحانی و یا یک طلبه هنرمند که پشت دوربین فیلمبردای ایستاده و فیلمسازی میکند را ندیدهاید و این تصویر برایتان عجیب به نظر میرسد باید بگویم که در سالهای اخیر روحانیون و طلبههای زیادی دست به کار شدند و میخواهند حرفهایشان را این بار به جای منبر داخل فیلمها و مستندهایشان بزنند تا صدایشان را مخاطبان بیشتری بشنود. از این رو سراغ «سید زهیر مجاهد» روحانی فعال در حوزه مستند رفتیم تا با او بیشتر آشنا شویم. روحانی خوش ذوقی که علاوه بر تحصیلات حوزوی کارشناسی کارگردانی تلویزیون دارد و در حال حاضر دانشجوی کارشناسی ارشد علوم و تفسیر قرآن از دانشگاه جامعه المصطفی است. چندین مستند ساخته و حتی مدافع حرم شده و حالا به ما میگوید که دوست دارد حرفهایش را با زبان هنر بزند.
از کودکی به عکاسی علاقه داشتم
«سید زهیر مجاهد» متولد بهمن ماه ۱۳۶۲ در شهرستان فریمان است و این روزها علاوه بر درس و بحث به فیلمسازی و کارگردانی و حتی عکاسی شناخته میشود و هنر و حوزه را به هم پیوند دادهاست:«خاندان ما همه روحانی و اهل بحث بودند. حوزه علمیه از کودکی محل بازی من بود و من در آنجا بزرگ شدم. همین شد که گهگاه کنار طلاب هم مینشستم. برای همین نمیدانم دقیقا از چه زمانی طلبه شدم. اما همزمان علاقه بسیار زیادی به عکاسی داشتم. یادم میآید نگاتیو عکس میگرفتم و دوربینهای بعضی از دوستان را میگرفتم تا اجازه عکاسی به من بدهند. آن موقعها که به سن و سال ما دوربین نمیدادند اما وقتی نگاتیو میخریدیم چند فریم سهم داشتیم.»
کارگردانی تلویزیونی خواندهام
علاقه زیاد به عکاسی طلبه جوان را به انجمن سینمای جوان مشهد باز میکند بعد در دانشکده صداوسیما کارگردانی تلویزیونی میخواند تا هنر را جدیتر دنبال کند:« وقتی درسم را تمام کردم دیدم فضای استودیو برای ما فراهم نیست. به خاطر همین سراغ مستند رفتم. بعد از جدی شدن عکاسی هم یک سفر به عراق و چندسفر به افغانستان رفتم و حدود دوهزار عکس گرفتم که تجربه فوق العادهای برایم بود. چون در کنارش کار تبلیغ و سخنرانی هم انجام میدادم. در این میان سرکشیهای زیادی هم به منطق محروم داشتم و برایشان حرف زدم. یکی از واجباتی که در زندگی برای خودم گذاشتم همین سرزدن به حواشی شهرها و مناطق محروم کشور است.»
طلاب در مناطق محروم حضور پیدا کنند
سرزدن به مناطق محروم یکی از واجبات زندگی آقای مجاهد است و در این مورد از بسیاری از طلبهها گله جدی دارد:«متاسفانه بسیاری از روحانیون در شهرهایی مثل قم و مشهد درس خواندهاند و وقتی هم درسشان تمام شده دیگر از آن شهرها خارج نمیشوند. در حالیکه در۷۰ کیلومتری در مشهد و ۱۰۰ کیلومتری قم، مناطقی وجود دارد که در ۱۲ ماه سال یک طلبه روحانی در آنجا حاضر نمیشود و این باعث تاسف است و طلبهها باید در این مناطق حضور پیدا کنند.»
قرآن میگوید به زبان روز با مردم سخن بگویید
طلبه فعال افغانستانی میگوید وقتی دنبال هنر رفته هم حوزهایها و اطرافیانش با او قهری برخورد کردند و راه او را درست نمیدانستند اما او چون مصمم بوده راه را ادامه دادهاست:« بله با من برخوردهای زیادی شد. حتی نزدیکانم به من گفتند. حیف تو به عنوان یک روحانی نیست؟ چرا به سمت این کارها میروی؟ اما چیزی که من از آیات قرآن برداشت میکنم این است که فرموده باید به زبان روز و آن قوم با مردم صحبت کنید. آنقدر در زمان قدیم متوقف شدیم که عدهای به ما خرده میگیرند که اسلام شما عقب ماندهاست. در صورتی که اسلام عقب نیست. این ما هستیم که در گذشته توقف کردهایم. کنایههای زیادی به من شده که من هیچکدام را جدی نمیگیرم و فعالیتهایم را ادامه میدهم.»
هنر زبان همه مردم است
روحانی که از کودکی دنبال عکاسی آمده و حتی در رشته کارگردانی تحصیل میکند. در هنر دنبال چه میگردد چرا حوزه و هنر را همزمان ادامه دادهاست؟ سوالی که آقای مجاهد اینطور جواب میدهد:«شما دنبال هرچیزی بروید فقط طیف خاصی آن را دنبال میکند. اما هنر همه را درگیر خود میکند. عکس چیزی است که همه از آن لذت میبرند. همه از توقف زمان در یک عکس برداشت خودشان را دارند که باهم متفاوت است. کسی خالی از برداشت از کنار آن عکس رد نمیشود. مستند و فیلم هم اینطور است. کسی فیلم مرا میبیند نگاه نمیکند که چه کسی این حرف را به من میزند که حالا روحانی یا غیر روحانی باشد. اما من اگر درجامعه بخواهم با این شکل و شمایل صحبت کنم. قطعا عدهای باتوجه به پیش فرضهایی که دارند موضع میگیرند و بعد گوش میدهند. اما در هنر میتوانید خارج از همه این پیش زمینهها مطلبتان را ارائه دهید. به من نظر من اگر میخواهیم گفتمان اسلامی ما در منطقه پیشرفت کند. ناگزیریم که از زبان هنر استفاده کنیم.»
هرچه همایش برگزار کردیم فایده نداشت
فعالیتهای هنری آقای مجاهد توانسته نظر بسیاری را در حوزه به خود جلب کند آنقدر که عدهای نیز تصمیم گرفتند با آموزش و حضور در این عرصه فعالیتهایشان را آغاز کنند. او در این باره مثال جالبی هم دارد:«آمریکا حدود ۱۵ سال است که در افغانستان حضور دارد. ما در این مورد همایشهای مختلفی گذاشتیم تا از آسیبهای آمریکا در افغانستان بگوییم. هیچکدام بازخوردهای خوبی نداشت. تا اینکه من در یک سفر مستندی به نام «صدف شکسته» ساختم و در آن گفتم باتوجه به حضور بیش از ۱۰ ساله آمریکا چقدر نرم ارزشهای اسلامی مردم افغانستان را تغییر میدهند. وقتی این مستند را ساختیم و به حوزههای علمیه دادیم یک تکان جدی خوردند. این مستند نیم ساعته آن زمان توانست موج جدیدی به وجود آورد که مسئله جدی است و در حال حاضر عده زیادی پیگیر هستنند.»
طلبههای دلسوز در فضای مجازی حضور داشته باشند
آقای مجاهد صفحه اینستاگرام فعال و پربازدید دارد و در حرفهایش تاکید می کند که حضور در شبکههای بسیار مهم است:« فضای مجازی دریچهای به یک جهان جدید است. اگر ازش غافل شویم از بخش بزرگی غافل شدهایم. در این میدان اگر نباشی جایت خالی نمیماند. جای تو را کس دیگری پر میکند. اگر طلبههای دلسوز حضور پیدا نکنند؛ عدهای میآیند و ضدارزش را تبلیغ میکنند. خیلی خوب است که طلبههای دلسوز و آنهایی که فکر میکنند حرفی برای گفتن دارند در فضای مجازی حضور پیدا کنند.»
همان ارزشی که مرا مستندساز کرد مرا برای جنگ به سوریه برد
آقای مجاهد علاوه بر دوربین، تفنگ و اسلحهام در دستش گرفتهاست و مدافع حرم شدهاست. از آقای مجاهد میپرسیم چه چیزی باعث شد که وارد میدان جنگ شود:«از آغاز هرچیزی که برای ما ارزش محسوب میشد ما پایش وایسادیم. حالا این ارزش چه در عرصه هنر باشد چه در دیگر ارزشها ما پایش میایستیم. دفاع از حرم اهل بیت هم یکی از ارزشهای اسلامی و انسانی ماست که در معرض تهدید بود. ما برای حفظ ارزشها اگر وارد هنر شدیم. برای حفظ همان ارزشها هم احساس تکلیف کردیم و وارد میدان شدیم. این موضوع برای خودم مسئله عادی بود.»
ما دو کشور داریم!
اصالت افغانستانی آقای مجاهد با وجود سالها حضور خانوادگی در ایران همچنان پررنگ است. اصالتی که چالشهای زیادی از هردو کشور برایش داشته است:« ما سه نسل است که در ایران هستیم. فرزند من نسل چهارم است. به افغانستان که میرویم. به ما میگویند شما ایرانی هستید و از اینجا چه میخواهید؟ ایران هم که هستیم به ما میگویند شما افغانستانی هستید. شاید خیریتی در این مشقتها بوده که ما تلاشمان را بیشتر کنیم. در حال حاضر حس ما این است که دو کشور داریم و برای هردو احساس مسئولیت میکنیم.»
اما گلههای مهاجرین اگر چندنسل هم بگذرد همیشه همراهشان خواهد بود. آقای مجاهد درباره مشکلات مهاجرین افغانستان میگوید:« بعد از ۴دهه حضور شیعیان افغانستانی در ایران و ثابت کردن خودشان به نظامی اسلامی با حضور در انقلاب اسلامی، هشت سال دفاع مقدس و جنگهای دفاع از حرم اهل بیت و تقدیم شهدای متعدد، گمان میکنم زمان آن رسیده که به معقوله مهاجرین شیعیان افغانستانی نگاه درستتر و تصمیم قاطعتری از سوی مسئولین جمهوری اسلامی ببینیم.»
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه