گل بود به سکه آراسته شد/ حساب کار در دست سمج ترین حسابدار علی آباد کتول+ تصاویر
مریم دنکوب بانوی جوان شهرستان علی آباد کتول است که اگرچه در دانشگاه حسابداری خوانده اما از همان اول حسابش را از عرصه کارمندی در ادارات جدا کرد و ترجیح داد در مسیر علاقمندی هایش درآمد کسب کند.
به گزارش زرین نامه؛ بانوی کارآفرین روستای عباس آباد کتول 8 سال پیش پرورش بلدرچین را با یک هزار قطعه آغاز کرد، تجربه ای که شاید کمی برایش گران تمام شد و به دلیل ناآشنایی با بازار، مجبور شد، همه ی جوجه هایش را زیر قیمت بازار به یک فروشنده دوره گرد فروخت تا عطای بلدرچین ها را به لقایش ببخشد.
هنوز مدتی از طعم گَس نخستین تجربه اش در عرصه خوداشتغالی نگذشته بود که ایده پرورش گل و گیاه زینتی در حیاط خانه به ذهنش خطور کرد. می گوید: بالافاصله، تصمیمم را با خانواده در میان گذاشتم اما با مخالفت همسرم مواجه شدم.
از آنجا که اصرارها از مصمم بودن مریم در به کرسی نشاندن این تصمیمش خبر می داد، همسرش می پذیرد که 350 هزار تومان به وی قرض دهد، با این شرط که طی 2 ماه، باید این قرض ادا شود.
دو ماه حیاتی در عرصه کار و اشتغال از همان روز برای مریم آغاز شد. وی در اینباره می گوید: روزهای مهمی بود. اگر بعد از گذشت 2 ماه من نمی توانستم به سود لازم برای بازپرداخت این قرض برسم، باید با گل ها خداحافظی می کردم.
فردای همان روز کار ساخت گلخانه ای حدود 18 متر مربعی با میله گرد و پلاستیک معمولی آغاز شد و بعد از آن به استان مازندران رفتیم تا بوته های مادر را از گلخانه های آنجا خرید کنیم.
وی می گوید: از هر نوع بوته 40 تا 50 گلدان تهیه کردم. 3 روز بعد از کار پرورش گل ها، سر و کله اولین مشتری پیدا شد و به این ترتیب از اولین مرحله فروش گل ها، 21 هزار تومن عایدم شد. خیلی خوشحال بودم و با شوق و ذوق بیشتری کارم را ادامه دادم.
یک ماه بعد که امکان قلمه زدن گل ها فراهم شد، بوته های مادر را به فروش گذاشتم. هفته ای دو- سه مشتری می آمد تا اینکه پایان مهلت مقرر فرا رسید و من توانستم 350 هزار تومان را که از همسرم قرض گرفته بودم، فراهم کنم.
اما همسرم پول را از من پس نگرفت و با لبخندی رضایت بخش گفت: هدفم این بود که اراده ات را قوی کنی و به کارت ادامه دهی تا قصه بلدرچین ها دوباره تکرار نشود.
مریم بر این اساس پول را پس انداز می کند و بعد از گذشت 2 سال و کسب تجربه بیشتر در عرصه پرورش گل، گلخانه ای حدود 15 متر مربعی در کنار گلخانه قبلی بنا می کند که معتقد است آن گلخانه برایش بسیار خوش یومن بوده و توانسته در آن قلمه های زیادی تهیه و به فروش برساند.
وی می گوید: با احداث گلخانه ی دوم در ماه حدود 300 تا 400 هزار تومان درآمد داشتم، اما بعد از مدتی احساس کردم می توانم گلخانه ای با گنجایش بزرگتر داشته باشم و بر این اساس گلخانه ام را به فضایی 100 متر مربعی تبدیل کردم. گلخانه ی جدید کیفیت بیشتری داشت و امکان پرورش گیاهان بیشتری برایم فراهم شد.
مدتی از احداث گلخانه ی جدید می گذرد، اما مریم با خود می اندشید که با وجود همسر، خواهر شوهر و برادرش که بعد از احداث گلخانه جدید به وی پیوسته اند، این متراژ فضا پاسخگوی نیازش نیست و اگر بخواهد یک کارآفرین کاراتر باشد، باید گلخانه اش بزرگتر شود.
مریم می گوید: برای گسترش گلخانه ام از جهاد کشاورزی درخواست وام کردم، اما بعد از 2 سال دوندگی، هزینه، رفت و آمد در ادارات و کفش آهنینی که با آن تا استانداری هم رفته بودم، چیزی عایدم نشد. تا اینکه شخصی پیشنهاد داد به بسیج سازندگی بروم و از آنجا درخواست وام کنم.
این بانوی کارآفرین اظهار می کند: از زمان درخواست تا بررسی پرونده ام 2 ماه طول کشید و توانستم وامی به مبلغ 25 میلیون تومان دریافت کنم که 6 ماه هم تنفس داشت.
دنکوب می گوید: با وام بسیج سازندگی توانستم گلخانه ام را تا 2 برابر افزایش دهم و به 200 مترمربع برسانم. تغییر کاربری گاز شهری به صنعتی، لوله کشی، نصب بخاری، نجاری های مورد نیاز، خرید فرقون و افزایش تعداد قابل توجهی گلدان ها و تهیه بوته های جدید از برکات دیگر این وام بود.
وی با اشاره به اینکه مشتریانی از ارومیه، بوشهر، بابل و دیگر شهرها دارد و توانسته بازار خود را به کمک فضای مجازی و همچنین مشتریانی که وی را به دیگران معرفی می کنند، بدست آورد، می گوید: بعد از گسترش گلخانه که به واسطه آن به تولید بیش از 20 هزار شاخه در سال دست یافته ام، درآمدم در فصل های مختلف سال درآمدم از 2.5 تا 6 میلیون تومان در ماه شناور است که از این طریق، مبلغی را برای گسترش گلخانه کنار می گذارم و بقیه را هم صرف پرداخت دستمزد همکاران، پرداخت قسط وامم و مقداری هم پس انداز برای خودم می کنم.
این بانوی گلخانه دار می گوید: شاید باور نکنید اما تا به حال نزدیک به 50 نفز از مشتریانم وارد اینکار شده و گلخانه های به مراتب بزرگتر از من احداث کرده اند.
دنکوب رمز موفقیت خود را تلاش و پشتکار، شجاعت، اراده و خوشبینی می داند و می گوید: امیدوارم بتوانم سرباز خوبی در راه ساخت کشورم باشم و به فرموده رهبرم درعرصه اقتصاد مقاومتی سهمم را هرچند در مقیاسی کوچک، ادا کنم.
بانوی کارآفرین روستای عباس آباد کتول خطاب به آن هایی که مصاحبه اش را با این پایگاه خبری تحلیلی می خوانند، می گوید: برای رسیدن به هدف باید از برخی چیزها گذشت. شاید مسافرت و گشتن در بازار و .. لذت بخش باشد اما اگر هدف خود را تعیین کرده و برای تحقق آن تلاش کنیم بسیار لذت بخش تر خواهد بود.
گزارش: نرگس تجری
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه