از شکلات توی نعلبکیها فهمیدم «حاج بابا»؛ خادم مسجد مثل همیشه اول چای ما بچهها را آورده است. چایی محرمش توفیر داشت با تمام سال. میخواستم سر از کارش در بیاورم. بالاخره یک روز گفت: آخر مجلس میگم بهت باباجون.
به گزارش زرین نامه به نقل از فارس ؛ بساط، همان بساط همیشگی است. همان چای خشک و آب جوش، همان استکان و نعلبکی، همان قند و یک نفر بلدِ کار که چای را دم کند. همینها کافی است تا یک استکان چای دیشلمه و قندپهلو ریخت و نشست گوشه ای، آرام لم داد و جرعههای چای را از سرِ حوصله نوشید. اما جایی هست که بساط دیشلمهاش با تمام دنیا فرق دارد. کمیّت، همان 5 قلم لازم برای دم کردن چای و یک نفر کاربلد است. کیفیّت اما زمین تا آسمان فرق دارد. چایی که برای نوشیدن آن سر و دست میشکنند. از این سر شهر میکوبند، میروند آن سر شهر. خستهٔ راه میشوند. ماندن در ترافیک و خیلی چیزهای دیگر را به جان میخرند اما میروند نه از سرِ شکم! میروند که جا نمانند و آن استکان چای دلخواه را به تبرک بنوشند. حرفِ اغراق نیست. حرفِ احساسهای صادقانه است. میروند تا چایی را بنوشند که اقلام پر و پیمانش سبب نشده، دست فقرا به انحنای استکانهای کمر باریکش نرسد، نه! که اتفاقاً سهم آنها محفوظ و بیشتر است. چای اسرارآمیزی که سهم فقیر و غنی از آن یکی است و دستور تهیه ویژهای دارد.
آی چایریز امام حسین(ع)!
دم کردن این چای ویژه، افتخاری نیست که قسمت هر کسی باشد. آنهایی که به این توفیق دست یافتهاند انگار کیفِ دنیا سهم آنهاست. وقتی با نام و عنوانی که قسمتشان شده صدایشان میزنی ذوق میکنند. ریش و موسپیدان و دنیادیدگانی که حاضر نیستند جاه و مقامی که روزیشان شده را با هیچ چیز دیگر در این عالم عوض کنند. یکبار صدایشان بزن «آی چایریز امام حسین(ع)» و فقط تماشا کن و ببین که چه شوقی توی چشمانشان میدود و چه خونی زیر پوستشان. اقلام مادی که باید این چای را با آن دم کنند همان است که الباقی چایها دارد اما آنچه این چای را ویژه میکند اقلام دیگری است؛ عشق، اشک برای امام حسین(ع) و دوباره عشق. چایی ریز هیئتِ سرور شهدای عالم که باشی خوب میدانی این چای فرق دارد. فرق دارد که هر کس یکبار آن را نوشیده، دست از دامن این جانان رها نمیکند. حسینیهاش را خانه امید و آرام جان خود میداند و بزم عزایش را نه خانه غم و اندوه که زنگارزدای جان و روح.
قصه عجیب پادشاه «حسینچی»ها
خادمی در خانه و دستگاه ثارالله(ع) عین پادشاهی است. چه کسی گفته تقسیم سهمها در این جهان عادلانه نیست و حتی خواب پادشاهی هم بر فقرا، خیالِ خام است؟! عزاداران حسینیِ آذری زبان که به نام «حسینچی» معروفاند آیین عزاداری ویژهای دارند که در آن امام حسین(ع) را با عنوان جالبی صدا میزنند؛ «شاه حسین». حسینچیها مدیحه جذابی برای امام حسین(ع) دارند که میگوید: «حسین فاطمه(س)، تنها شاهی است در عالم که تا قبای پادشاهی را به تن تمام نوکران و خادمانش نپوشاند، راضی نمیشود.» در بزم عزای سرور شهدای جهان، فقیر و غنی یکی است. خادم دستگاه اباعبدالله(ع) کم از شاهان عالم ندارد. شاید برای همین است که چایریزها، حاضر نیستند این توفیق را با هیچ منصبی معاوضه کنند. استکانهای چای قندپهلو را با اشک، عشق و احرامِ وضو با چاشنی ذکر، سلام و صلوات به مهمانان حضرت تعارف میکنند. درست مثل خادم چایریز باصفای هیئت مسجد محله ما در دوران کودکیام که به سبک خاص پذیراییاش محبوب و معروف بود. ما «حاج بابا» صدایش میزدیم؛ انگار پدربزرگ همه ما اهل محله بود.
این چای نمک داره باباجون!
حاج بابا دو نوع چای برای پذیرایی داشت؛ چایی مخصوص بچهها و بزرگترها. چایی ما بچهها یک خرما بیشتر داشت یا یک شکلات هم کنارش بود و چایی بزرگترها سادهتر. پیرمرد باصفایی که وقتی درِگوشی از او پرسیدم: «حاج بابا! چرا چای خانه ما به این خوشمزگی نیست و چرا چایی محرم مسجد با روزهای دیگه فرق داره؟» با لبخند و انگار که سرّی را میخواست به من بگوید این طرف و آن طرف را نگاه و بعد آرام اشاره کرد که: «گوشت را بیار جلو باباجون!» پیرمرد یواشکی و درِگوشی راز خوش طعم بودن چای محرمش را به من گفت و قول گرفت به کسی نگویم: «آخه این چای نمک داره باباجون!» رازی که سالها فکر میکردم شوخی پیرمردی با کودکی بوده که خیلی سر در کارش میدوانده. حالا اما سالها گذشته است و بهتر میتوانم سر از کار حاج بابا در بیاورم حتی حالا که دیگر خودش نیست.
از آن بالا یادداشتم را میخوانی؟
حاج بابا راست میگفت چایی هیئت امام حسین(ع) نمک دارد؛ نمکگیر میکند. نمکِ عشق اباعبدالله(ع) است که چایی روضه و هیئت را متفاوت و خوشطعمترین «دیشلمه» دنیا میکند. چایی که ارزش آن را دارد که برای نوشیدن یک جرعه آن از این سر شهر که هیچ! از این سر عالم رفت آن سر دنیا. گواه این گفته من اشک حسرت آنهایی است که در غربت دستشان از محافل بیریای روضه کوتاه است و دل دل میکنند تا بالاخره خودشان را برای عزاداری به مجالس حسینی وطن برسانند. محرم و صفر امسال هم چای روضههای امام حسین(ع) میان اشک و ماتم عزاداری، دوباره کام ما را شیرین کرد و روحمان را نمکگیر. راستی حاج بابا! اگر از آن بالا یادداشت من را میخوانی حلالم کن که این رازِ سر به مُهر، برملا بوده از روز ازل برای همه آنهایی که آقا را دوست دارند. حلال کن برای آن دلخوری کودکانه که فکر میکردم دست به سرم کردی. گل گفتی حاج بابا! اصلاً کسی هست که نداند این چای نمک دارد؟!
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه