اگر آمریکا آماده نیست پس آن نامه و آن فرستاده برای چه بود؟!
اکنون پس از اینکه گفته شد «ترامپ را شایسته رد و بدل پیام هم نمیدانیم» او گفت: «هم ایرانیها آماده مذاکره نیستند و هم ما» و نگفت اگر امریکا آماده نیست پس آن نامه و آن فرستاده برای چه بود؟
به گزارش زرین نامه به نقل از سراج24؛ « اما به شما میگویم... » عنوان یادداشت سرمقاله مدیرمسئول روزنامه جوان، دکتر عبدالله گنجی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
از دو ماه پیش تلاشی مضاعف برای شرطی کردن ملت ایران به سفر نخستوزیر ژاپن شروع شده بود و تحلیلگران، فضای بیم و امید را به انحای مختلف تصویر کردند. ژاپنیها کمتر از ایرانیها بر پیامآوری آبه از سوی ترامپ اصرار میورزیدند، اما بالاخره روشن شد او حامل پیام است و این پیام کتبی است که نخستوزیر وظیفه دارد محورهای آن را حضوراً نیز بیان نماید. آنچه همگان –ازجمله نگارنده- را به تحسین واداشت این بود که ما رسماً اعلام کردیم هیچ پیامی برای ترامپ نداریم و نخواهیم داشت و اصولاً وی را در تراز رد و بدل پیام نمیدانیم. اما این بدان معنی نبود که پیامآور، پاسخ نامه خود را دریافت نکند. از قضا ترامپ قبل از هرگونه تماس با فرستاده خویش پاسخ را از رسانهها گرفت و متوجه شد پاسخش نه محرمانه و نه ویژه بلکه به صورت بیسابقهای با زبان و بیان رهبر انقلاب اسلامی به رسانهها آمد. رهبر انقلاب با هوشمندی شأن و شخصیت مهمان را با دو محور حفظ کردند؛ اول اینکه «بنده ترامپ را شایسته مبادله هیچ پیامی نمیدانم و پیامی برای او نخواهم داشت، اما به شما میگویم». گزاره «به شما میگویم» یعنی لازم است فرستاده نیز پیام ما را بشنود و خودش نیز محترم شمرده شود و این چنین فرستنده نیز بدون دریافت پاسخ، پاسخ خود را دریافت کرد. نکته دوم اینکه حساب نخستوزیر ژاپن را از ترامپ جدا کردند که «در جدیت و حسن نیت شما شکی ندارم»، اما شما حامل پیام یک نااهل هستید. مقام معظم رهبری در پنج محور ضمن ارائه پاسخ به ترامپ، با همان محورها ثابت نمودند که چرا پاسخ نامه ترامپ و درخواستهای وی را رد میکنند. توضیحات آبه از پیام ترامپ پنج محور داشت و پاسخ هر پنج محور به نخستوزیر ژاپن داده شد، اما نخستوزیر، آن دلایل را نه جواب نامه بلکه دلایل عدم پاسخ به نامه برداشت کرد.
۱- اولین محور عدم اراده امریکا بر تغییر رژیم در ایران بود. مقام معظم رهبری توضیح دادند که امریکا «نتوانستن» خویش را در قالب «مخیر بودن» خویش میفروشد. حال آنکه تجربه چهل ساله نشان میدهد هرکاری که امریکا علیه ما نکرده است، قادر نبوده است.
۲- مذاکره هستهای محور دوم بود که پاسخ داده شد: پنج سال مذاکره هستهای کردیم و به نتایجی هم رسیدیم. زدن زیر آن توافق و درخواست مذاکره مجدد و توأم با فشار چه معنایی دارد؟
۳- سوم اینکه نخستوزیر ژاپن گفت: امریکا مصمم است از دسترسی شما به سلاح هستهای جلوگیری کند و پاسخ شنید که سلاح هستهای هم حرام است و هم غیرعقلایی، اما اگر اراده ما بر ساخت آن باشد امریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند. این اراده ماست که سلاح هستهای نمیسازیم نه فشار یا اراده امریکا. علاوه بر آن نهادهای بینالمللی و همچنین اطلاعاتی امریکا نیز بارها بر عدم حرکت ایران به سمت سلاح هستهای تأکید کردهاند. پس مذاکره در این باره یعنی چه؟
۴- ترامپ تلاش کرده بود با گزاره «صداقت» در مذاکره ایران را وسوسه نماید که پاسخ شنید ما تجربه تلخ پنج ساله را تکرار نخواهیم کرد. اوباما اولین ناقض برجام بود. اما به نخستوزیر ژاپن بیصداقتی امریکاییهای فعلی را هم یادآور شدند که: ترامپ چندی پیش با جنابعالی دیدار کرد و بعد از برگشت از ژاپن بلافاصله پتروشیمی ایران را تحریم کرد. آیا این پیام صداقت است؟
۵- محور پنجم و وسوسهانگیز ترامپ که بیشتر برای تحریک روشنفکران بود اینکه ما میخواهیم به پیشرفت ایران کمک کنیم. گویی مقام معظم رهبری هفته قبل از محتوای نامه خبر داشتند که فرمودند: «اگر میخواهیم پیشرفت کنیم امریکا نزدیک نشود» و به نخستوزیر ژاپن یادآور شدند که آنچه تاکنون پیشرفت کردیم بدون امریکا بوده و ادامه راه را نیز بدون امریکا طی خواهیم کرد. نخستوزیر ژاپن البته میداند که کشورهای مشابه ما نظیر پاکستان و مصر که در این ۴۰ سال متحد امریکا بودهاند و حتی کمک بلاعوض هم دریافت کردهاند امروز نمیتوانند بگویند پیشرفتهتر از ایران هستند.
بدین صورت ما پاسخ ترامپ را به نخستوزیر ژاپن دادهایم و به صورت طبیعی ترامپ هم پاسخ را شنیده است و ادامه تصمیمات سیاسیاش بدون توجه به پاسخ ما نخواهد بود. ما پاسخ ترامپ را دادهایم، اما نه به رسم دیپلماتیک و حقوقی، بلکه پاسخ را در قالب «چرا پاسخ نمیدهیم» دادهایم و آقای نخستوزیر به روش استدلالی این پاسخها را شنیده است. ترامپ و تیم بیتجربهاش اکنون متوجه شدند ایران کجاست؟ آیتالله خامنهای کیست؟ و منافقین، صهیونیستها و سعودیها چطور او و تیمش را نسبت به وضعیت ایران سر کار گذاشتهاند. غرب هم فهمید که دوران قرن ۱۹ و ۲۰ به پایان آمده است و گذشت آن روزی که ایران برای بازگشت هرات به کشورش دست به محاصره شهر زده و انگلیس بلافاصله خارک و بوشهر را تصرف کرد و به سمت شیراز روانه و شاه تسلیم شد و محاصره را رها کرد و بر اساس معاهده پاریس استقلال هرات را به رسمیت شناخت.
اما اکنون پس از اینکه گفته شد «ترامپ را شایسته رد و بدل پیام هم نمیدانیم» او گفت: «هم ایرانیها آماده مذاکره نیستند و هم ما» و نگفت اگر امریکا آماده نیست پس آن نامه و آن فرستاده برای چه بود؟!
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه