هفته دفاع مقدس ۱۳۹۶ یکی از مناسبت های به یادماندنی در حوزه حضرت معصومه (س) بوده است. یکی از مناسبت های ملی-مذهبی که حقیقتاً توجه ویژه ای به آن می شود،۳۱ شهریور یعنی شروع هفته دفاع مقدس هر سال است. خادمان این حوزه همیشه همت و کارمضاعفی را در مناسبت های ویژه تجربه می کنند.
به گزارش زرین نامه؛ چرا که افتخار خدمت در روستاها و پایگاه های مقاومت اهل تسنن را دارا هستند که از حداقل امکانات و تجهیزات بسیج برخوردار هستند و آن هم بخاطر تاخیر در فرهنگسازی بسیج در این روستاها و نیز عدم ارتقاء در بهره وری امکانات روستایی توسط شوراها و دهیارها و سایر مسئولین بوده است. پس اجرای یک یادواره شهداء اهل تسنن، در یک روستای ترکمن با بُعد مسافت ۲۵ کیلومتری و بدون امکانات و تسهیلات، وقت و انرژی مضاعفی نسبت به سایر پایگاهها صرف می کند.
در برنامه پیشنهادی هفته دفاع مقدس آن سال،۵مهرماه،یادواره شهدای اهل سنت یادمان ۳ روستای اودک دوجی،حسن طبیب و بدراق نوری را گنجانده بودیم.با همکاری خانم قرنجیک فرمانده سختکوش پایگاه ریحانه النبی، منزل شهید محمد کُر جهت اجرای یادواره در اختیار ما قرار گرفت که خانواده معزز شهید، میزبانی و پذیرایی چای و آش را هم برای مهمانان درنظر گرفتند.
بنر یادواره و تندیس های شهدای زن و امکانات فضاسازی و صندلی ها را از ناحیه علی آباد به اودک دوجی انتقال دادیم.برنامه ریزی ایستگاه نقاشی هم داشتیم که کودکان و نوجوانان روستا با مربیگری و نظارت یکی از بسیجیان جوان پایگاه در مسابقه نقاشی شرکت کردند. روز پرنشاط و زیبایی بود و پر از معنویت.
وقتی شور و شوق پسربچه های روستا را دیدم که به حیاط شهید آمده اند و در چینش صندلیها بر روی سنگریزه ها کمک می کنند دلم نیامد آنها را بی برنامه بگذارم. سریع از فکر خلاقانه ام کمک گرفتم و صدایشان زدم.همه گفتند: "خانم اجازه با ما چکار دارید؟ " گفتم:" همه بروید تفنگهای اسباب بازی تان را از منزل بیاورید و اینجا سرباز شهدا بشوید و از مراسم ما نگهبانی بدهید. چند نفر هم جلوی ورودی در ایستگاه صلواتی را اداره کنید." شور و هیاهو را در پسرکان ترکمن، چنان مشاهده کردم که عطر شهدا به سویم وزیدن گرفت.با دوچرخه و دویدنشان گرد و خاکی از زمین بلند کردند که گویی در جبهه های دفاع مقدس می تازند.
همه رفتند و آمدند و چفیه و سربند خواستند و تا جایی که در بضاعتمان بود آنها را ملبّس به لباس جهاد کردیم. به طوری که وقتی سرهنگ بیات آمده بود دسته ای از پسرکان جهادگر، به استقبالش رفتند.وقتی برای سخنرانی به جایگاه آمدم سریعاً به فکرم رسید که دو نفر را در سمت راست و چپ محافظ سخنران قرار دهم که برای این کار هم رقابتی مثال زدنی در بچه ها پدیدار شد.
احساس کردم یکی از کارهای مفید ما در این برنامه همین تداعی لحظات ۸سال دفاع مقدس با حضور پاکترین انسانهای مشابه آن روزها بود. خلاصه اینکه ، شورای این حوزه همیشه برای رفتن به این روستاها با چفیه و سربند و همایل و نیز گیره های روسری فراوان،حضور می یافتند .چون نوع پوشش بانوان ترکمن، این شرایط را می طلبید.خانواده های معزز با تمثال مبارک شهدایشان آمده بودند.تمثال مبارک شهید حججی توسط یک بسیجی هنرمند، طراحی سیاه قلم شده که برای رونمایی و معرفی در یادواره آماده شده بود.
در بین شهدای اهل سنت،شهدای فاجعه منا هم معرفی شدند مخصوصاً "شهیده مرجان نازقلیچی" فرماندار بندرترکمن و شهیده سال ۹۶ که در بین آنان برجسته تر بود. وقتی از جهاد زنان و مادران اهل سنّت در آن روزهای حماسه برایشان سخن می گفتم شور و شوق را در چشمان میهمانان شهدا نظاره گربودم.
وقتی از حفظ حجاب و عفت فاطمه زهرا(س) می گفتم و از مسائل روز جامعه،آنها را مصمم تر می دیدم و جالبتر از همه که در همان یادواره شهدا،جذب بانوان به بسیج را حاصل اثربخشی این مراسم دیدم. همه چیز بوی شهادت و رزم در جبهه های حق علیه باطل را می داد.اهداء هدایا به خانواده های معزز شهدا و نیز جوایز ایستگاه نقاشی و تقدیر از محافظین کوچک یادواره، تقرّب میهمانان را به شهدا و ولایت نزدیکتر می کرد.خدایا! چقدر زیباست به تصویر کشیدن این همه معنویت و سعادتمندی. آری،عطر جهاد و شهادت، عطر جاودانگی است.
نگارنده: معصومه آقایی
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه