"رمضان" امسال هم یادش بخیر....

به همین راحتی ماه رمضون امسال هم تمام شد و از این به بعد باید باهاش مثل یه خاطره رفتار کنیم و موقع یادآوری اتفاقات تلخ و شیرینش بگیم، یادش بخیر

به گزارش زرین نامه؛ دانش خاجونی نوشت: بدون مقدمه میخوام یه خرده باهاتون خاطره بازی کنم؛ چه شور و نشاطی بود، روزهای آخر شعبان همه برای خانه تکانی دل آماده می شدیم و در کنار تلویزیون منتظر مانده بودیم تا حلول ماه مبارک را اعلام کنند. چه لحظه ی شیرینی بود شنیدن این جمله که؛ «حلول ماه مبارک رمضان به هم میهنان عزیز تبریک می گویم».

انگار قند در دلهایمان آب شده بود، لحظات شیرینی بود، یادتان است؟ اولین سفره سحر امسال یادتان هست؟ مهمان سفره افطار زیبا و با صفای مادر بزرگ بودیم و برای شنیدن اذان لحظه شماری می کردیم.

یادش بخیر!!!

افطاری که به فامیل دادیم چقدر شور و نشاط داشت. از دو سه روز قبل دنبال تدارک افطاری بودیم سبزی و نون و... .

یا افطاری خونه عموجان، یادتون هست؟ همه فامیل دور سفره افطار نشسته بودیم و منتظر اذان بودیم؟ چه لذتی داشت صدای ربنا چه زیبا بود صدای دلنشین مؤذن...

اولین شب قدر یادتون هست ؟ کجا بودین و ندای "الغوث" سر می دادین؟ کجا روضه ضربت خوردن مولا رو می شنیدین؟ چقدر اشک ریختین؟ شب شهادت یادتون هست؟ خوندن دعای ابوحمزه توی مسجد یا حسینیه چقدر لذت بخش بود و چه گریه هایی با صفایی که برای خدایی شدن ریختیم. شب بیست و سوم چی؟

و حالا ماه رمضون با این همه یاد و خاطره خوب و خوش داره تموم میشه و چقدر لذت داشت و آرامش بخش بود. دل و جان را صفا دادیم و روح را جلا بخشیدیم.

ای کاش می شد دوباره برگردیم به روز اول ماه رمضون. با اون همه سختی که داشت ولی قشنگ بود. احساس بودن سر سفره خدا باعث می شد خیلی بیشتر از همیشه مراقب اعمال و رفتارمون باشیم. چون یاد گرفتیم که نباید سرسفره خدا گناه کرد. نباید دلی رو رنجوند. نباید اه کسی رو در آورد. بلکه باید دلا رو بهم پیوند داد.

اصلاً توی ماه رمضون خود به خود آدم دست و دلش برای صدقه دادن، خیرات کردن و کلاً کارهای خوب میره. ان شالله که سال آینده باشیم و با غبار دل کمتری وارد ماه رمضونی آینده بشی.../ یا حق

انتهای پیام/

نظرات
هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است اولین نظر را شما ثبت کنید
ثبت دیدگاه

ارسال دیدگاه