ردپای جنگ نرم در فضای شبکه های اجتماعی
با گسترش ابزارهای الکترونیکی و توسعه سریع گوشی های تلفن هوشمند، شبکه های اجتماعی نیز تکامل یافته و با ظهور اپلیکیشن هایی همانند، لاین، تلگرام، تانگو این شبکه ها وارد مرحله جدیدی شده است.
به گزارش زرین نامه؛ جنگ نرم نوعی چالش و درگیری بین کشورها است که در حوزه سخت افزاری و تسلیحات نظامی قرار نمی گیرد، بلکه در حوزه محتوا، برنامه ها و نرم افزارهایی قرار داشته که عمدتاً از جنس رسانه ها می باشد. در فضای جنگ نرم شما صحبت از موشک، اسلحه، تانک، کشتی و هواپیما نمی کنید بلکه صحبت از ماهواره، اینترنت،شبکه های اجتماعی، روزنامه، خبرگزاری، کتاب، فیلم می کنید. روش اعمال تهدیدهای سخت، استفاده از زور و اجبار است، در حالی که در تهدیدهای نرم ، از روش القاء و اقناع بهرهگیری میشود.
در تهدید سخت هدف تصرف و اشغال سرزمین است در حالی که در تهدید نرم ، هدف تاثیرگذاری بر انتخابها، فرآیند تصمیمگیری و الگوهای رفتاری حریف، تبلیغات منفی و رواج شایعات، مقابله با ارزشها و اعتقادات و در نهایت سلب هویتهای فرهنگی است.
مقام معظم رهبری نیز در این باره می فرماید : "در جنگ روانى و آنچه که امروز به او جنگ نرم گفته میشود در دنیا، دشمن به سراغ سنگرهاى معنوى مىآید که آنها را منهدم کند؛" از این جمله می توان نتیجه گرفت که در جنگ نرم دشمن به دنبال تغییر در باورهای دینی، اعتقادی و حباب ذهنی انسان ها به خصوص نسل جوان می باشد. از این رو به خطرات بیشتر و خسارات سنگین تر این جنگ پی می بریم .
دشمن برای این منظور از راه های مختلفی وارد می شود. به عنوان مثال یکی از این روش ها، استفاده از پتانسیل سرگرم کنندگی رسانه و گنجاندن روشهای غلط زندگی می باشد. در چند سال گذشته شاهد این هستیم که رسانه های ماهواره ای به سمت فیلم، سریال و فیلم های سینمایی و نشان دادن سبک زندگی کشورهای غربی و مردمان غربی در قالب چیزی که ما به عنوان تهاجم فرهنگی می گوییم گرایش پیدا کرده اند. به عبارت دیگر آنها نوک پیکان خود را در جنگ نرم به جای هدف قرار دادن مستقیم فرهنگ ایرانی و اسلامی یا آموزه ها و تعالیمی که مردم ایران با آن بزرگ شده و خو گرفته بودند به سمت دیگری نشانه گرفتند.
روش دیگر، استفاده از ابزارهای شبکه های اجتماعی می باشد. در این شبکه ها که با صرف هزینه های بسیار زیاد راه اندازی شده و به صورت رایگان در اختیار کاربران قرار داده می شود، مطالب بسیاری در آن رد و بدل می گردد و اهداف بسیار عمیقی دنبال می شود.
واقعیت این است که در شبکههای اجتماعی پرطرفداری مانند فیسبوک، اتفاقات خطرناکی در حال وقوع است و دو محور کلان جامعه، یعنی اخلاق و اعتقادات، هدف قرار گرفتهاند. تخریب این دو حوزه یعنی زیرساختهای فکر و عمل جامعه ویران شوند. در این فرآیند، اولین چیزی که در ذهن و زندگی فرد تغییر میکند، جایگاه خداوند است. اهداف بعدی در این شبکه های اجتماعی افکارسنجی، واکنش پذیری جامعه در مقابله یک شایعه، شکستن حریم ها و رواج بی بندوباری و ... می باشد.
اما در فضای مجازی فقط منکر مورد تشویق قرار نمی گیرد. در واقع فضای مجازی بهویژه شبکههای اجتماعی یکی از کاستیهای شدید فضای واقعی ما را پوشش میدهد.کسی که چهره، رفتار، مهارت ارتباطی، تحصیلات و پایگاه اجتماعی قابل ملاحظهای ندارد، در فیسبوک با هویت مجازی فعالیت کرده و مورد اقبال واقع میشود. این همان لایهی پنهان شبکههای اجتماعی است.
اگر بخواهیم مثالی برای این موضوع بیاوریم، استفاده از ظرفیت فیسبوک برای تغییر نام خلیج فارس به خلیج عربی و اتفاقات شوم پس از انتخابات 88 می توان نام برد.
با گسترش ابزارهای الکترونیکی و توسعه سریع گوشی های تلفن هوشمند، شبکه های اجتماعی نیز تکامل یافته و با ظهور اپلیکیشن هایی همانند لاین، تلگرام، تانگو این شبکه ها وارد مرحله جدیدی شده است. به طوری که با نصب بر روی تلفن همراه درهر لحظه و همه جا در کنار ما می باشند و به اطلاعات درون تلفن همراه که غالبا خصوصی بوده دسترسی کامل دارند.
این نرم افزار ها نیز رایگان می باشند و اگر بدون فرهنگسازی و مهیا کردن زیرساختهای فرهنگی باشند، آسیبهای فراوان و گاها جبران ناپذیری را در پی خواهند داشت.
متاسفانه این نرم افزارهای در حال تبدیل به بخش جدانشدنی و مهمی از زندگی میلیون ها انسان در جهان شده اند. استفاده از این نرم افزارهای ارتباطی در ایران، به اندازه ای پررنگ شده که بی مبالغه، بسیاری از کاربران ایرانی به معنای واقعی به آنها «معتاد» شده اند که هدف اصلی طراحان نرم افزار می باشد.
ویژگی دسترسی آسان و هزینه اندک این نرم افزارها باعث شده تا برخی افراد دائما در حال هرزه گردی در این محیط ها باشند .متاسفانه در محیط ها افراد با یکدیگر در یک فضای ناامن آشنا می شوند .حرفهایی بین آنها رد و بدل می شود که باعث دوستی ها خطرناک می شود.
حرف آخر :
همیشه این سوال باید در پیش روی ما باشد که چرا طراحان این شبکه های اجتماعی با صرف هزینه های بسیار زیاد، این سیستم ها را به رایگان در اختیار جوانان و فرزندان ما قرار می دهند؟ با توجه به اینکه این شبکه ها هیچ تبلیغاتی در خود ندارند، هزینه های راه اندازی و سنگین پشتیبانی را از کجا تامین می کنند؟ چرا ردپای رژیم صهیونیستی در اکثر این شبکه های اجتماعی وجود دارد؟
مسلما به هیچ وجه نمی توانیم تکنولوژی را از زندگی امروزی حذف کنیم و حذف شبکه های اجتماعی امکان پذیر نیست اما راهکار مقابله با هجمه های آن را می بایست به مردم از راه های مختلف نظیر رسانه ملی آموزش داد. از طرفی می توان با استفاده از همین ظرفیت ها به ترویج فرهنگ اسلامی و اعتقادات دینی و ... استفاده کرد. شبکه های اجتماعی آمیزهای از فرصت و تهدید هستند.
باید بتوانیم از ویژگی دسترسی آسان و هزینه اندک فضای مجازی در جهت مثبت استفاده کنیم . به عنوان مثال انتشار پاسخ به یک ابهام ، بیان رشادت های جوانان ما در هشت سال دفاع مقدس، معرفی نخبگان و دستاوردهای جمهوری اسلامی و ... در فضای مجازی، به سرعت پخش شده که نیازی به صرف هزینه های سنگین تبلیغاتی نمی باشد. همچنین با افزایش بصیرت، آگاهی، فرهنگ سازی، نشان دادن راه درست استفاده از این نرم افزارها و بیان ظرفیت های مثبت آنها جلوی خطرات آن ها را بگیریم.
مهدیان - راه اسپی دژ
انتهای پیام/م
ارسال دیدگاه