رضایی: روحانی تمام اندوختهها و اهرمهاي فشار را در همان جلسه اول سعدآباد تحويل داد
زرین نامه: محسن رضایی یک از نامزدهای انتخابات 92 پاسخ اظهارات و ادعاهای حسن روحانی را سال 83 داده است. وی تحلیل های روحانی را مربوط به عصر حجر دانسته بود.
به گزارش زرین نامه؛ سایت شفق نوشت: محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام و یک از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری 92 در مورخ 83/9/01 در سخنانی افشاکننده و صریح راجع به عملکرد حسن روحانی و تیم مذاکره کننده دوره اصلاحات گفته بود: روحانی و ديپلماتهاي هستهاي ايران تمام امتيازات، اندوختهها و اهرمهاي فشار را در همان جلسه اول سعدآباد تحويل دادند.
دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام در خصوص کارنامه آقای روحانی و تیمشان در مذاکرات هسته ای و در پاسخ به اظهارات كساني كه ميگويند ما بين اروپا و آمريكا شكاف انداختيم، گفت: اين تحليلها مربوط به دوران عصر حجر است. اروپا به كمك ايران ميخواست خود را نجات دهد. آنها براي اينكه اين امتيازات را به ايران ندهند دل ايران را خالي كردند.
دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام با اشاره به اينكه شايد لازم بود رسانههاي ما از همان مراحل نخست با حساسيت و دقت بيشتري، روند پرونده هستهاي ايران را دنبال ميكردند و از همان اول مردم را از سير وقايع آگاه ميكردند، خاطرنشان كرد: اين كار نشد اما بازهم مطبوعات و ديگر رسانهها ميتوانند با نگاه نقادانه و موشكافانه به آن بپردازند و ملت عزيز ما را از جزئيات مسئله و همچنين نظرات كارشناسي مختلف مطلع كنند.
محسن رضايي افزود: اين پرونده به واقع از اهميت بسيار فراواني برخوردار است و احتمالا موضوعات اندكي را در تاريخ صدساله اخيرمان ميتوانيم مشاهده كنيم كه به اين اهميت باشد.
ديدم برخي از دوستان آن را با مسئله نفت و ملي شدن آن مقايسه كردند. من هم فكر ميكنم به نكته كاملا درستي اشاره شده است. اگر اهميت اثري كه اين پرونده در سرنوشت كشور ما و منافع ملي ما ميگذارد، از مسئله ملي شدن نفت بيشتر نباشد، كمتر نيست و آينده كشور و نسلهاي آتي را در سطح تعيينكنندهاي متاثر ميسازد. در چنين مقاطع و نقاط عطف حساسي است كه هم آزادي عمل و هم رسالت و وظايف ملي روزنامهنگاري و رسانهاي ميتواند نقش سرنوشتسازي بازي كند و آزمايشي تاريخي براي رسانهها باشد... .
دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام همچنين در بيان نظر خود درباره مذاكرات هستهاي آقای روحانی و تیم دیپلماتیکشان با اروپا و با تأكيد بر اينكه به هيچوجه آن را تاييد نميكند، خاطرنشان كرد: ديپلماتهاي هستهاي ايران تمام امتيازات، اندوختهها و اهرمهاي فشار را در همان جلسه اول سعدآباد تحويل دادند ولي نتوانستند هدفهاي خود را بدست آورند.
وي خاطرنشان كرد كه ايران سه ابزار مهم در اختيار داشت و در اينباره ابراز عقيده كرد: ايران ميتوانست روي پذيرفتن پروتكل الحاق 2+93 با اروپاييها چانهزني كند و در دادن اطلاعات هستهاي يك برنامه زمانبندي شده را كه همراه با گرفتن امتيازات متقابل باشد اجرا كند. ايران بايد طي يك جدول زمانبندي مرحله به مرحله كه امتيازاتي ميگرفت، امتيازات فوق را ميداد. ايران اطلاعات به كلي سري و ذيقيمت خود را به اروپاييها تحويل داد. تعليق غنيسازي را پذيرفت پروتكل الحاقي 2+93 را دولت ايران پذيرفت ولي بسيار فراتر از آن را به اجرا گذاشت و تضمين داد كه به نبال سلاح هستهاي نيست. با وجود همكاريهاي فوق، پرونده ايران بسته نشد و مرتب تکرار می کنند پرونده را به شوراي امنيت ميبريم. بدتر آنكه اروپا و شوراي حكام يك قدم جلوتر گذاشته و خواهان تعليق فعاليتهاي بيشتري از گذشته شدهاند... .
وي در پاسخ به اظهارات كساني كه ميگويند ما بين اروپا و آمريكا شكاف انداختيم، گفت: اين تحليلها مربوط به دوران عصر حجر است. اروپا به كمك ايران ميخواست خود را نجات دهد. اروپا در پرتگاه سقوط در خاورميانه قرار گرفته بود. من آمادهام با دكتر روحاني در اين رابطه مناظره داشته باشيم .
وي با تأكيد بر اينكه ما بايد امتيازات بيشتري ميگرفتيم، افزود: ما در قبال نجات اروپا بايد امتيازات فراواني از آنها ميگرفتيم ولي آنها براي اينكه اين امتيازات را به ايران ندهند دل ايران را خالي كردند و از همان روز اول شروع كردند به ترساندن ديپلماتهاي ايرآنكه پرونده ايران را به شوراي امنيت خواهند برد.
دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام، خوشبيني به اروپا و عدم تشخيص مقاصد آنها در همكاري با ايران، عدم مهارتهاي ديپلماتيك، استراتژي نداشتن، بستن فضاي نقد و مشاركت ندادن متخصصان و نخبگان در معاضدت فكري در اين روند را از جمله اشتباهات ديپلماتهاي ايران دانست و افزود: من طرفدار تعامل با كشورهاي جهان هستم ولي با هر نوع تعامل تسليمطلبانه و خفتبار مخالفم. من ديپلماسي ايران را از موضع عزت و سربلندي و كسب منافع ملي نميبينم و برخي از مواقع احساس سرشكستگي به من دست ميدهد.
وي ادامه داد: اگر پرونده ايران به شوراي امنيت ميرفت، قيمت نفت حداقل به مرز هفتاد دلار ميرسيد و صنعت اروپا از كار ميافتاد و بحران اقتصادي غرب را فرا ميگرفت. از طرف ديگر اروپا از تنها نقطه منطقه كه ايران است به بيرون از منطقه پرت ميشد. لذا اروپا بيش از ايران، نگران رفتن پرونده ايران به شوراي امنيت بود. در ابتداي كار آمريكا هم نگران رفتن پرونده ايران به شوراي امنيت بود ولي حالا كه اطلاعات خود را كامل كرده، كمتر نگران است. به همين دليل ايران ميتوانست امتيازات مهمي را از اروپا بگيرد ولي اروپاييان به جاي آنكه از بحراني شدن منطقه بترسد، با القاي ترس در ديپلماتهاي ما، ايران را از رفتن به شوراي امنيت ترساندند و امتيازاتي گرفتند.
سایت بازتاب-1/9/83
ارسال دیدگاه