از دفتر خاطرات رئیس جمهور سابق

images.jpg - 6.95 کیلو بایتزرین نامه: شنبه- امروز صبح رفتم از میوه فروشی سر کوچه گوجه بخرم! خودش نبود، شاگردش بود. چقدر گرون حساب کرد بی انصاف! بهش گفتم: «تا چند وقت پیش که گوجه ها کیلویی 150تومن بود! چطور شد یکهو کیلویی 2000تومن؟!»؛ و او پاسخ داد: «آن مردی که گوجه فرنگی را ارزان می فروخت دیگر رفته است!»

گفتم:«خب اینکه دلیل بر گران فروشی نمی شود!» بعد با خودم گفتم: «این دولت جدید چه بر سر مردم آورده است که گوجه کیلویی 2000تومان می خورند و اصلا صدایشان هم در نمی آید!» که شاگرد میوه فروش گفت: «گوجه اونقدری گرون نشده، منتها تا چند وقت پیش که شما رئیس جمهور بودی، اوستام بهت ارزون میوه می داد هواش رو داشته باشی!»

تازه اون موقع بود که متوجه شدم دلیل برخی گرونی هایی که اخیرا اتفاق افتاده چی بوده! حتی رحیم دیشب بهم زنگ زده بود و می گفت که: «نمی دونی بلیت هواپیما تو این مدت چقدر گرون شده؛ قبلا مجانی اینطرف و اونطرف می رفتیم، حالا پولی شده! حتی یکبار هم نشد تو این مدت برم هند!»

یکشنبه- یک روزنامه یک تیتر زده و طرف ویلچرنشین شده و این موضوع رو کرده توی بوق و کرنا! حیف شد واقعا! اگه می دونستم اینقدر بیمار شدن بر اثر نوشته روزنامه ها باعث محبوبیت آدم میشه منهم راستشو می گفتم تا همه بدونن اون یازده روزی که خونه نشین شده بودم لوزالمعده ام هنگ کرده بود و نمی تونستم از جام تکون بخورم! اما هیچی نگفتم ... وای که من چقدر مَردم!

دوشنبه- نمی دانم چطوری است که وقتی ما این اواخر که کفگیر خورده بود ته دیگ و زمزمه حذف یارانه ها رو می دادیم همه مخالف این اتفاق بودند اما این روزها همه می گویند: «آفرین! آفرین! حذف کن! حذف کن!»

امروز صبح، صادق بهم زنگ زد، خیلی دلواپس بود، گفت: «محمودی! انگار حذف یارانه ها جدی شده! نکنه یارانه ام رو قطع کنن!» یکم به محصولی دلداری دادم و بهش گفتم قرار هست دهک های بالا از دریافت یارانه حذف بشن، نه شما!

سه شنبه- یادش بخیر! چندباری به اوباما تک زده بودم که بهم زنگ بزنه! حتی اس ام اس هم فرستاده بودم! اما نمی دونم چرا با من تماس نمی گرفت! ... نگو چون که از کشورشون دور بودم و دولت امریکا مشکل مالی داشته باهام تماس نمی گرفته! می ترسیده پول تلفن کاخ سفید زیاد بشه! ...بیچاره منتظر بوده بریم کشورش تا زنگ بزنه و هزینه تلفنش توشهری بیفته! ... خب زودتر می گفت واسش شارژ می فرستادم!

چهارشنبه- امروز یکی از خبرگزاری ها تیتر زده بود: "پروژه های پرهزینه اعزام موجود زنده به فضا چقدر با اولویت‌های کشور هماهنگ است؟"؛ توی متن خبر هم یک مثلا کارشناسی گفته بود: "ارسال انسان به فضا در اولویت‌های اهداف هوافضایی ما نیست!"

انگار برای دستیابی ام به آرزوم که اولین فضانورد ایرانی باشم باید حالاحالاها صبر کنم!

پنجشنبه- ما که سر از کار اینها در نیاوردیم! چرا تا وقتی میشه از چین کالای ارزان وارد کرد بیایم و اینهمه زحمت به خودمون بدیم و کالا خودمون تولید کنیم...دمشون گرم! شنیدم کلاه قرمزی چینی هم زدن و فرستادن تو بازارمون!

جمعه- ای بابا! هر روز که میگذره احتمال قطع یارانه ها بیشتر میشه! روی این 45500تومن حساب کرده بودم! ... اما بهتر! بذار یارانه ها رو قطع کنن، دوباره سال 96 کاندیدا می شم با شعار دادن یارانه به همه مردم! اونهم 250هزار تومن!// عصر ایران

نظرات
هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است اولین نظر را شما ثبت کنید
ثبت دیدگاه

ارسال دیدگاه