یه طنز فیس بوکی خیلی خیلی ظریف!!/ فیس بوک بازها چند دسته اند؟

زرین نامه: مدت ها بود که به عنوان یه پژوهشگر طناز! به فکر پژوهیدن در مورد یک اتفاق خاص بودم! و این پژوهش چیزی نبود جز مقوله بسیار دلنشین فیس بوک!

به گزارش زرین نامه به نقل از تیتر یک، مدت ها بود که به عنوان یه پژوهشگر طناز! به فکر پژوهیدن در مورد یک اتفاق خاص بودم! و این پژوهش چیزی نبود جز مقوله بسیار دلنشین فیس بوک! اینکه چرا اقبال به این شبکه اشتباهیِ اجتماعی یهویی اینقذه تو ایران غوغا به پا کرده؟و چه تیپ آدمایی بیشتر جذب این شبکه ها میشن؟ لذا شخصا برآن شدم تا این مقوله را بپژوهم!

1- اولین دسته از کسانی که علاقه زیادی به فیس بوک بازی داشتند کسایی بودن که خیلی فضاهای مجازی رو دوست داشتن. چون اساسا در پاره ای از اوقات که ممکنه این پارگی خیلی هم زیاد بشه! فضای واقعی کمی دردآوره! اصلا واقعیت کلا درد داره. از قیدیم! هم گفتن حقیقت مثل ته خیار تلخه! مثلا ممکنه من با لب هایی همیشه خندان برم ژنو برای مذاکره با خانم اشتون! خوب؟ بعد قرارداد ترکمنچای امضا کنم، بعد بیام ببینم وای! چه غ...ی کردم!

در اینگونه از موارد میام و میرم توی فیس بوک( که نه دری داره و نه پیکری و در هر حال هر چیزی، چه عکس های خیلی خاص! باشه و چه یه جک تکراری یا خاطرات الکی، چند هزار تایی لایک میخوره) بگم این غربی ها عجب الاغایی هستنا!به شکلی کاملا ظریف! تا سُم سرشون کلاه گذاشتیم نفهمیدن! از بس که خرن این جماعت غربی!!! حق غنی سازی رو گرفتیم هیچ امتیازی هم بهشون ندادیم ازشون هم قول گرفتیم که ظرف مدت 2 ماه اسرائیل از رسمیت سازمان ملل خارج بشه!!!

حالا این جماعتِ از واقعیت گزیرانِ این تیپی خیلی هم موافق آزاد سازی فیس بوک هستند تا هر چی دلشون میخواد توش بریزن و لایک بگیرن!

2- دسته دوم کسایی هستن که خیلی روابط رو دوس دارن! چه در حد روابط با جنس مخالف باشه، چه در حد روابط خارجی و چه در حد روابط با جنس مخالف در روابط و سفر های خارجی!

در فضای مجازی با یه اد کردن و قبول اون اد از طرف مقابل که هیچ زحمتی هم براش نداره به قول رفقای فیس بوکی یه دوست "خوجل و موجل" پیدا می کنیم! البته داشتن جنبه در این موارد خیلی مهمه. مورد داشتیم طرف با بیش از 60 سال سن و ریش پرفسوری طاقت یه مذاکره دو ساعته پشت درهای بسته رو با یه خانوم مسن و البته در جمع گروه مذاکره کننده رو نداشته! یعنی اصن یه وضی! فقط همینقد براتون بگم که با ویلچر از اتاق اوردنش بیرون!!! عکساشم موجوده!

در این گونه موارد که بیشتر از طرف جنس نر! هم انجام میشه به صورت گسترده ای با احساسات جنس مخالف که اغلب جنس ماده باشه! بازی میشه. (چرا نگفتم زن و مرد؟ چون یه خانوم باشخصیت و یه مرد واقعی هیچ وقت از این کارا نمیکنه) ولی مواردی هم داشتیم که برعکس بوده. مثلا جنس ماده توی مذاکرات و پشت درهای بسته چیزی گفته، قول هایی داده و توافقاتی کرده، بعد جلوی دوربین زده زیر حرفش و با احساسات یه آقای محترم با بیش از 60 و خورده ای سال سن و ریش پروفسوری و لب های همیشه خندان بازی کرده! از اونجایی هم که اون آقا ظریف بوده! منظورم اینه که ظرافت روحی داشته، دل نازک بوده! حساس بوده! خیلی بهش فشار اومده و کلا رفته ریششو غیر پرفسوری کرده!!!

حالا همین آقای مسن و رفیق ارشادی مسن ترش خیلی هم موافق رفع فیلترینگ از فیس بوک می باشند تا روابط رو خیلی گسترده تر کنند!

3- یه دسته دیگه از فیس بوک بازای خاص هم داریم که افراد بالای 60 سال رو تشکیل میدن! یعنی افراد خیلی پیر! اینا برای اینکه بگن ما هنوز اهل عشق و حال هستیم و جوونی به دل آدمه نه به سنش، رفتن سراغ فیس بوک.

از اونجایی که هم که توی فیس بوک حرف اول و آخر رو عکس پروفایل میزنه این جور آدما خیلی روی تیپ خودشون کار میکنن مثلا مورد داشتیم طرف با بیش از 60 سال سن ریششو پرو فسوری میکرده چون عکسای با ریش پرفسوریش بیشتر لایک خورده بوده!

ولی یه پیر، پیره. با مشکلات مخصوص یه آدم پیر! مثلا طرف هم ریش پرفسوری داشته و هم فیس بوک باز بوده ولی طاقت دو ساعت نشستن روی صندلی یه هواپیمای خصوصی رو هم نداشته! طرف از کهولت سن و کمردرد توی هواپیما پتو انداخته دراز کشیده ولی باز لپ تاپ دستشه و داره کامنت میزاره، لایک میزنه و دوست های اجتماعی جدید پیدا می کنه!!! شعارشونم اینه: ز گهواره تا گور "فرند" بجوی!

حالا این گونه موردها خیلی طرفدار فیس بوک مورد دار هستند و دوس دارن از فیلترینگ درش بیارن! حالا اگه شد با مذاکرات پشت درهای بسته! اگه نشد با گزینه های دیگه!

4- سومین دسته از کسانی که خیلی طرفدار فیس بوک میشن کسانی هستند که خیلی به خاطره گویی و معرکه گرفتن علاقه دارن! ما تو فامیل خودمون یه مورد داشتیم که طرف 30 سال پیش به خاطر آستین کوتاه پوشیدن! یه شب تو پاسگاه محلشون بازداشت بوده! الان دقیقا 30 ساله داره از هم بند بودن با چریک های فدایی خلق و منافین توی زندان اوین و شکنجه شدناش تعریف میکنه!

از اینکه چطوری با جواب های رد گم کننده بازجوهاشو سر کار میزاشته و تو دلش بهشون میخندیده! یا یه مورد دیگه اینکه طرف از یه مذاکرات 2 ساعته پشت درهای بسته به اندازه 20 روز خاطره تو فیس بوک گذاشته. اینقد هم این کار رو ظریف انجام میده که نگو! مدیون چوپان دروغگو باشید اگه فکر کنید که توی خاطراتش آب بسته یا یه کمی پیاز داغشو زیاد کرده!

حالا فکر کنید فیس بوک فیلتر نباشه، میدونید چقده این خاطرات این طوری بیشتر لایک می خوره؟!

5- مورد بعدی کسانی هستن که علاقه زیادی به بازی کردن با گزینه های مختلف دارن! حالا چه این گزینه ها یه اد لیست "خوجل و موجل" باشه! چه گزینه های روی میز یه مردک دو متری سیاه باشه! اصن گزینه باید روی میز باشه! از بس که شفافیت رو دوس دارن مدیران اون ها و به قول خودشون تو اتاق شیشه ای زندگی میکنن! گزینه زیر میزی ندارن اصن! ولی ما چی؟!

مثلا طرف با ریش پرفسوری و لب های خندان به خاطر اینکه از یکی از گزینه های روی میز مردک دومتری سیاه، به شدت واهمه داشته رفته سراغ پیشنهادات زیر میزی! مذاکرات زیر میزی و توافقات زیر میزی! از اونجایی هم که اینجور آدما از رو بازی کردن اصن! خوششون نمیاد تو فیس بوکشون هم "رو" بازی نمی کنن و درست حسابی نمیگن قرارداد ترکمنچای رو امضا کردن!

فقط میان و با یه لبخندی مصنوعی که عجیب هم به ریش پرفسوریشون میاد میگن همه چی آرومه، گزینه های روی میز به نفع ماس و از این جور حرفا!

حالا اینجور آدمای زیر میزی بازی کن خیلی دوس دارن فیس بوک ول بشه (یعنی آزاد بشه) تا هرجوری دلشون میخواد بنویسن و اصن به روی مبارکشون نیارن که رو بازی نمیکنن!

البته اون ها این کار رو خیلی ظریف انجام میدن! اصن ظرافت لازمه زیر میزی بازی کردنه!!!

ظریف، ظرافت، فیس بوک، زیر میزی ... چقده به هم میان!

نظرات
هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است اولین نظر را شما ثبت کنید
ثبت دیدگاه

ارسال دیدگاه