آقا به حق خواهرت ...
به گزارش زرین نامه ؛ وبلاگ زیر بارون نوشت:
دختر بچه شفا گرفته بود. با تب و تاب ازش سوال کردم چه دیدی و چه شنیدی؟
دخترک با آرامشی خاص گفت هیچ. فقط پدرم را خبر کنید .
پدر دخترک که رسید طفل به گریه و هق هق افتاد: امام رضا گفت «به بابات بگو دیگه به خواهرم چیزی نگه»
پدر که از شفای کودکش بی قرار بود با شنیدن این جمله اختیار از کف داد. نفسش که برگشت به خادم گفت: دخیل که بستم به امام رضا گفتم: می خوای دخترمو شفا ندی شفا نده. اما برگردم قم به خواهرت گلایه خواهم کرد.
خاص نوشت :
ارسال دیدگاه