روایت جالبی از دیدار شاعر زن با رهبر انقلاب

حجت‌الاسلام دعایی در اختتامیه دومین جایزه ادبی علمی ظاهره صفارزاده به روایت دیدار این بانوی شاعر با رهبر فرزانه انقلاب پرداخت و گفت: وقتی تلفنی به ایشان گفتم که به دیدار رهبری خواهید رفت، از شدت شوق پشت تلفن می‌گریست.

به گزارش زرین نامه ؛ اختتامیه دومین جایزه ادبی ـ علمی طاهره صفارزاده عصر امروز با حضور سیدنظام‌الدین موسوی، حجت‌الاسلام سیدمحمود دعایی مدیرمسئول روزنامه اطلاعات، مجتبی رحماندوست، علیرضا قزوه، سیمین‌دخت وحیدی، دختر شهید نواب صفوی، راضیه تجار و جمعی از اهالی فرهنگ و ادب در حوزه هنری برگزار شد.

* قزوه: نصب تندیس بزرگ‌بانوی ایران زمین در موزه مشاهیر برج میلاد

در ابتدای این مراسم، علیرضا قزوه مدیر مرکز آفرینش‌های ادبی حوزه هنری بیان داشت: بنده به نیابت از آقای محسن مؤمنی شریف مدیر حوزه هنری در این مراسم سخنرانی می‌کنم چرا که وی برای مجلس ترحیم آیت‌الله مهدوی کنی نتوانست در این مراسم حضور به عمل آورد.

وی اضافه کرد: مرحوم طاهره صفارزاده در سال‌های پایانی عمر خود به ادعیه توجه بسیاری داشته است به گونه‌ای که در فاصله سال‌های ۸۱ تا ۸۶ کارهای بسیار خوبی را در حوزه ادعیه انجام داد، به گونه‌ای که حتی این موضوع فضای زندگی‌اش را با آن گره زده بود، در حالی که همه می‌دانیم اهالی دعا و ادعیه اهل نجات هستند.

قزوه ادامه داد: امیدواریم جایزه ادبی علمی طاهره صفارزاده سال آینده نیز برگزار شود همچنین تندیس این بزرگ‌بانوی سرزمین ما نیز به زودی در موزه مشاهیر برج میلاد نصب خواهد شد.

* روایت جالبی از دیدار طاهره صفارزاده با رهبر انقلاب

در ادامه این مراسم، حجت‌الاسلام سیدمحمود دعایی مدیرمسئول روزنامه اطلاعات بیان داشت: بهرام قاسمی یکی از سردبیران روزنامه اطلاعات در دوره‌های گذشته بود که امروز یکی از دیپلمات‌های برجسته کشور به شمار می‌رود که او باعث آشنایی من با مرحوم صفارزاده شد.

وی اضافه کرد: در اوایل انقلاب مسئولیت مؤسسه اطلاعات را به من داده بودند، اما چون سال‌ها از فضای ایران دور بودم احساس می‌کردم که به تنهایی نمی‌توانم از عهده این مسئولیت برآیم، به همین منظور به مرحوم شهید آیت‌الله بهشتی مراجعه کردم و از او خواستم نیروهایی را به من معرفی کند که یکی از آنها همین آقای قاسمی بود.

حجت‌الاسلام دعایی ادامه داد: در آن زمان قرارمان این بود که برای جذب نیرو در روزنامه اطلاعات به سراغ افراد شاخص برویم که آقای بهرام قاسمی که یکی از یاران مرحوم طاهره صفارزاده بود پیشنهاد داد تا برای نظارت صفحات ادبی این روزنامه خانم صفارزاده را بپذیریم به ویژه اینکه مرحوم صفارزاده هم به رهبر کبیر انقلاب علاقه ویژه‌ای داشت.

به گفته این مقام مسئول، مرحوم طاهره صفارزاده در آن زمان در آپارتمانی در اطراف میدان فلسطین زندگی می‌کرد آن هم در منزلی مصادره‌ای که توسط بنیاد مستضعفان در اختیار وی قرار گرفته بود، اما این شاعر بزرگوار علاوه بر اینکه اجاره بنیاد را هر ماهه پرداخت می‌کرد، اجاره دیگری را به صاحب اصلی منزل که در خارج از ایران زندگی می‌کرد پرداخت و به نوعی واریز می‌کرد تا به قول خودش حق‌الناس را در کنار مالکیت اسلامی رعایت کند.

در آن زمان، تازه متوجه شدم با چه کسی برخورد و همکاری خواهم داشت، حتی این شاعر اگر اثری برای انتشار داشت اول از همه به روزنامه اطلاعات می‌داد و ما هم آن را با کمال میل منتشر می‌کردیم.

وی اضافه کرد: طاهره صفارزاده دائم‌الفکر، دائم‌الوضو، عابد و زاهد بود. او حتی به دلیل پایبندی به شیوه زندگی و انس با قرآن به حالتی شبیه مکاشفه دست پیدا کرده بود و همیشه از این موضوع ناراحت بود که باید آن را تداوم دهد یا اینکه رؤیایی بیش نیست و باید به آن بی‌توجه باشد.

به همین منظور همیشه دوست داشت با یک کارشناس برجسته درباره این موضوع مشورت کند که در آن زمان هیچ کس مانند امام خمینی(ره) سرآمدتر از همه نبود.

در این راستا بنده بر خود واجب دانستم که قرار ملاقاتی را برای دیدار این شاعر با رهبر انقلاب تدارک ببینم، به همین منظور با مرحوم احمد آقا تماس گرفته و از او درخواست دیدار داشتم.

وی اضافه کرد: وقتی تلفنی ماجرا را به مرحوم طاهره صفارزاده گفتم که شما به دیدار رهبر انقلاب خواهید رفت از شدت شوق پشت تلفن می‌گریست و وقتی زمان دیدار با امام رسید، به درب منزل او رفتم و این شاعر از من پرسید حجاب من شرعی است ولی چادر به سر نمی‌کنم، برای این دیدار با چادر بیایم؟ که من هم پاسخ دادم، من هم مثل شما را زیاد دیده‌ام که به دیدار امام رفتند و امام نیز در دیدارها به آنها احترام می‌گذارد، شما هم نیازی به چادر ندارید، البته در ذهنم این بود که ما برای نخستین‌بار یک روشنفکر مذهبی را به دیدار امام می‌بریم و نباید کاری کنیم که بعدها بگویند که چادر بر سرمان کرده و ما را به دیدار امام بردند، اما زمانی که به حسینیه جماران نزدیک شدیم دیدم که مرحوم صفارزاده زیپ کیفش را باز کرد و با چادر نمازش به دیدار امام رفت و گفت می‌خواهم چادرم را متبرک کنم.

حجت‌الاسلام دعایی بیان کرد: زمانی که به دیدار امام رفتیم، در محضر ایشان خانم صفارزاده را معرفی کردند و شعری که این شاعر در وصف امام(ره) آن هم در زمان تبعیدشان به پاریس سروده بود قرائت کردم، هر چه من شعر را ادامه می‌دادم، گریه‌های مرحوم صفارزاده بلندتر می‌شد تا جایی که به هق هق رسید و اشک می‌ریخت، در آن زمان به حضرت امام خمینی(رة) گفتم که مرحوم صفارزاده با شما صحبتی دارند و خودم جلسه را ترک کردم و نیم‌ساعت بعد دیدم که مرحوم صفارزاده از اتاق بیرون آمده و با طمأنینه گفت که دیگر سبک شده‌ام و راهم را پیدا کرده‌ام./فارس

اخبار بیشتر

آرشیو
نظرات
هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است اولین نظر را شما ثبت کنید
ثبت دیدگاه

ارسال دیدگاه