تقدیم به ساحت قُدسی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی

به گزارش زرین نامه شاعر جانباز گلستانی « محمد دیلم کتولی »  شعری در رثای سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی سروده و به ایشان تقدیم نموده است :

 

خبر آمد که به پرواز ، در آمَد قاسم

سوی جانان شد و از خاک بَر آمد قاسم

شوق پرواز ببین ، وَصل وِرا می خواند

او سواره است و به سوی شهدا می رانَد

سینه را کرد سِپر ، تا که سُلیمانی شُد

غَزّه تا حجّه ، همانطور که میدانی شُد

کُفر و تکفیر مُقابل ، به مَصاف آمده اَند

شِمر و حجّاج ، به تاراج مَطاف آمده اَند

شُده تَهدید حَریم و حَرم حضرت عِشق

کَربلا تیررس و گشته به زنجیر دمشق

حرم و مسجد و محراب نمی داند او

بجز از  نقشه ی ارباب نمی خواند او

طَرح کُفّار ، سُقوط و هَدم ایران است

فکر تشکیل وطن ، در نظر شیطان است

داعِش این نُطفه ی ابلیس ، چِها می کرده

سَر اَطفال عَرب نیز ، جُدا می کرده

تُرکمان ، ایزدی و کُردِ مُسلمان کُشته

شیعه و سُنّی و دَرویش ، به یکسان کُشته

غیرت اُمّت اسلام ، بجوش آمده بود

خون عبّاس علی نیز ، خُروش آمده بود

قَلم مرَجع تَقلید ، به فَتوا شُده تیز

نفس روح خدا ، گشته به حق روح انگیز 

حُکم  مالِک ز سوی ، سیّد علی صادر شُد

رعشه بر پیکر اِبلیس لَعین  ، صادر شُد

سامرا تا به حَلب ، نقشه او باطل شُد

داعِش ، النُصره و تکفیر ، چنین عاطِل شُد

سوخت سَرمایه یانکی و سُعود و صَهیون

حلب و موصِل و تکریت ، شُد از دست برون

شخص شیطان ، به تلافی شکست آمده باز

هدفش کُشتن مالک ، حَکمین و آن ساز

خون مالک بزمین ریخت خبر سنگین است

خاک این مُلک ، به خون شُهدا رَنگین است

ناله می کرد که همّت ، نَفسم تنگ شُده

باکری باز دُعا کُن ، که دِلم تنگ شُده

حاج اَحمد ، تو بخواهی ز خُدا می بَخشد

وَ از این باغ ، به ما نیز خُدا می بَخشد

صُبح جُمعه ، که به آغوش شهیدان می رفت

فارغ از دغدغه با شوق ، به میدان می رفت

اُمّت از سوختن پیکر شان ، سوخته بود

جگر سیّد علی ، جان جَهان سوخته بود

خون مالک بزمین ریخت خبر سنگین است

خاک این مُلک به خون شُهدا رَنگین است

اخبار بیشتر

آرشیو
نظرات
هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است اولین نظر را شما ثبت کنید
ثبت دیدگاه

ارسال دیدگاه