داستان ضرب المثل چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است

داستان ضرب المثل چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است

به گزارش زرین نامه؛ وب سایت ندای یک بسیجی عاشق نوشت:

در انفاق کردن اطرافیان و نزدیکان بر دیگر افراد ارجحیت و الویت دارند.

منابع طبیعی کشور و نیز امکانات علمی، رفاهی، پزشکی و مانند آن در درجه اول باید در اختیار هم‌وطنانمان قرار گیرد. کاربرد: این مثل درباره کسانی به کار می‌رود که: خویشاوند نیازمند را رها کرده و به بیگانه خدمت می‌کنند؛ خانواده خود را در سختی و تنگی نگه داشته و خرج دوستان خود را متقبل شده‌اند؛ همسایه نیازمند خود را نادیده گرفته و برای تظاهر، به افراد ناشناس انفاق می‌کند.

بازرگانی نذر کرد برای روشنایی مسجدی که در همسایگی اوست، چهل شب شمع هدیه بدهد. همه شب خادم مسجد به سرای بازرگان می‌شتافت و شمع نذری را می‌گرفت. چهل شب پایان یافت، ولی او همچنان به مطالبه خود ادامه می‌داد و بر سَبیل ابرام امام، هر شب به در سرای وی (بازرگان) می‌رفت و به اصرار زیاد شمع نذری را مطالبه می‌کرد.

یک شب که بازرگان از ابرام خادم و امام به ستوه آمده بود، به وسیله خادم به امام پیام داد: دیر زمانی است که مدت آن شمع هر شبه به سر آمده است، اما شمع هر شبه دیگری دارم که اگر آن نیز به کار آید، بیا و بستان! خادم چون این خبر به امام باز گفت، وی برآشفت و پاسخ فرستاد: ای خواجه! ما را معذور دار که شمعی که به خانه رواست، به مسجد حرام است.

انتهای پیام/م

نظرات
هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است اولین نظر را شما ثبت کنید
ثبت دیدگاه

ارسال دیدگاه