ما هم مشکلاتی داریم!

سلبریتی‌گری سبک خاصی از زندگی را نمایش و ترویج می‌دهد که برگرفته از فرهنگ سلبریتی‌گری جهان مدرن است و فقط روکشی عموما اسلامی یا ایرانی، پیدا کرده است و مخاطبان فراوانی نیز دارد.

به گزارش زرین نامه؛ وبلاگ آرتکست نوشت:

پیش‌تر در مطلبی به نام سلبریتی‌های محجوب به پدیده‌ای در شبکهٔ اجتماعی اینستاگرام پرداختم که حال و هوای تازه‌ای در فرهنگ سلبریتی‌گری پست مدرن (!) به وجود آورده است. در آن مطلب این بحث را پیش کشیدم که افرادی هستند که سبک خاصی از زندگی را نمایش و ترویج می‌دهد که برگرفته از فرهنگ سلبریتی‌گری جهان مدرن است و فقط روکشی، عموما اسلامی یا ایرانی، پیدا کرده است و مخاطبان فراوانی نیز دارد.

چندی پیش به طور اتفاقی با نوشته‌ای روبرو شدم که گویا برخی از دوستان آن را شعر یا نوعی متن ادبی تصور می‌کنند و چندی از سلبریتی‌های محجوب و غیر محجوب نیز آن را زیر عکس‌هایشان درج و منتشر کرده و می‌کنند. ​آن شعر یا متن یا هرچه هست را در زیر می‌آورم:

اشک‌ها که آپلود نمی‌شوند

آدم‌ها غمگین‌تر از عکس‌های‌شان هستند. غمگین‌تر از اینستاگرام و تلگرام...

آدم‌های دورانِ عکس‌های کاغذی هم همین بودند.

لبخند‌های هیچ آلبومی راست‌راستکی نبود.

چه کسی از گریه‌های خودش، از اشک‌های خودش عکس می‌گیرد؟!

چه کسی پیدا می‌شود که عکس قلبِ‌شکسته‌اش را برای پروفایل تلگرام انتخاب کند؟!

روزهای بد توی آلبوم نمی‌آیند.

روزهای بد توی اینستاگرام و تلگرام نمی‌آیند.

- فاضل ترکمن


نمی‌توان دربارهٔ مقصود «فاضل ترکمن» یا هر کس دیگری که شاعر یا نویسندهٔ متن بالاست نظری داد، دربارهٔ ارزش داشتن یا نداشتن آن هم اینجا صحبتی نمیکنم. هرچند که آنقدر همه چیز عیان است، نیازی به بیان نیست. اما چیزی که در این میان حتی از میزان ارزش متن بالا واضح‌تر می‌نماید این است که این متن حسابی بر دل سلبریتی‌های وطنی نشسته است، پس لاجرم حاوی «حرف دل» آنهاست. اما حرف دل سلبریتی‌های ما چیست؟

با جستجویی ساده در میان صفحات سلبریتی‌های مذکور، آنچه بیش از هرچیز به چشم می‌خورد زندگی رنگی و شاد و سرشار از جیجی بیجی‌های رنگارنگ است. همه چیز در خوشی و عشق و زیبایی غرق است. انگار که این عکس‌ها از یوتوپیایی در همین دوردست در فضای مجازی آپلود شده‌اند که شباهت چندانی به حد متوسط زندگی در کشورمان ندارد.

طبیعی است که این زندگی رنگارنگ رشک هزارها و میلیون‌ها دنبال کنندهٔ این سلبریتی‌ها را برمی‌انگیزید. (آیا سلبریتی‌ها جز این که رشک دیگران را بر انگیزند رسالت دیگری هم دارند؟) سلبریتی‌های نه چندان فرهیختهٔ ما نیز هرچه بگویند «ما هم غم و اندوه خودمان را داریم» فایده‌ای ندارد. و آنها ناچار می‌شوند متنی که ابتدای نوشته آوردیم را به منزلهٔ‌ «کپشن» همراه عکسهای تولد و عروسی و مهمانی و خوشی و شادی خود منتشر کنند که مبادا مورد حسودی یا غیظ و نفرت یا شاید هم چشم زخم دیگران قرار نگیرند. اما آیا این که «ما هم مشکل داریم!» بهانهٔ قابل قبولی است؟

از این بگذریم که آیا آلبوم‌های «خصوصی» گذشته که خنده‌هایشان «راست راستکی» (!) نبود، با آلبوم‌های عمومی با مخاطبان هزاران نفرهٔ این سلبریتی‌ها قابل مقایسه هست یا خیر، این توجیه که «ما هم مشکل داریم» اصولا در هر موقعیتی قابل استفاده است. نوعی «راه در رو»ی مناسب برای خفه کردن صدای وجدان و زیر پا گذاشت اخلاق است. سلبریتی‌های محجوب و غیر محجوب که می‌دانند از تمامی «پست»هایشان فخر فروشی می‌بارد و شاید به این نیز واقفند یا لااقل حدس می‌زنند که وضع طبقاتی فعلی کشورمان با عدالت اجتماعی فرسنگ‌ها فاصله دارد، «احتمالا» کمی عذاب وجدان می‌گیرند. اینجا و در موقعیت‌های مشابه است که نیاز به جملهٔ «ما هم مشکل داریم» پیدا می‌شود. مثلا موقعیتی را تصور کنید که شخص مرفهی که هیچ گاه طعم فقر را نچشیده با بیماری‌های حاصل از سوء تغذیهٔ یک فرد فقیر مواجه می‌شود. در این حال برای ساکت کردن صدای وجدان یا حس انسانیت خود می‌تواند به مشکلاتی که برای کسب ویزای شینگن روبرو شده است فکر کند و پیش خودش بگوید: «ما هم مشکلات خودمان را داشتیم، زندگی همین است، گاهی مشکل است و گاهی ساده». فقط این افراد حواسشان نیست که تعادل میان سادگی و مشکلات زندگی برای همه یکسان نیست.

حتما سلبریتی‌های مورد بحث ما با خودشان فکر می‌کنند که هر کسی با هر طبقهٔ اجتماعی می‌تواند مثل آنها سلبریتی شود. فقط کافی است اشک‌هایشان را آپلود نکنند و از خنده‌ها و شادی‌هایشان با دوربین‌های هشت میلیون تومانی عکاسی کنند. باقی چیزها نظیر تفریحات آنچنانی و خانه‌های پرنور و سرسبز با وسایل آنتیک و شغل‌های مامانی و زندگی رمانتیک هم که حواشی ماجراست!

معضل اصلی این است که این سلبریتی‌ها که اکثرا از طبقات بالا دست جامعه هستند برای مخاطبانشان که اکثرا توده‌های مردم با زندگی متوسط رو به پایین هستند حتی حقی برای حسرت خوردن را نیز قائل نیستند. و این معضل به این معناست که این افراد حتی به رفاه نسبی خویش نیز قانع نیستند و بار عذاب حاصل از درک ناعدالتی موجود در جامعه را نیز به دوش دیگران می‌اندازند. بارها به شخصه مشاهده کرده‌ام که در صفحات سلبریتی‌های اینستاگرامی با صدها هزار دنبال کننده، آن دسته از مخاطبان که سخنی از رفاه عیان در عکس‌ها در بخش نظرات آورده‌اند با تهدید «بلاک شدن» روبرو شده‌اند، شاید برخی هم تهدید نمی‌کنند و بلافاصله «افراد خاطی» را بدون دادن هیچ فرصتی بلاک می‌کنند. طبیعی است، یک نفر در بین یک میلیون نفر چندان به حساب نمی‌آید.

این مسئله نشان از شکاف طبقاتی و اجتماعی شدیدی است که نیاز به توجه کسانی دارد که چشمشان را بر روی آن بسته‌اند. شاید فرزندان همین چشم‌بستگان هستند که روز به روز به جمع سلبریتی‌های محجوب و غیر محجوب اینستاگرام و البته به قول شاعر ارزشی و عزیزمان، فاضل ترکمن، به تلگرام می‌پیوندند. و در این شرایط طبیعی است که روز به روز بر عمق شکاف مذکور افزوده شود.

انتهای پیام/

نظرات
هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است اولین نظر را شما ثبت کنید
ثبت دیدگاه

ارسال دیدگاه