سوغات مدرک دکترا برای جوانان جویای کار در گلستان/ امید به کدام تدبیر ؟
امروز در یک گردهمایی تخصصی شمار زیادی از فارغالتحصیلان دانشگاهی، بیکار و شاغل، پشتِ سد کنکور قرار گرفتند تا سوغات مدرک دکترا و کارشناسیارشد یکی از آرزوهای دیرین آنها را برآورده کند.
به گزارش زرین نامه به نقل از فارس؛ کنکور سراسری در مقطع دکترا صبح امروز در استان گلستان برگزار شد و پس از چهار ساعت پایان یافت، فارغالتحصیلان زیادی در رشتههای مختلف تحصیلی، خود را در معرض آزمون دیگری قرار دادند، هر کدام با نیت خاصی وارد این گردونه شده بودند تعدادی برای کار، برخی برای گرفتن مدرک، افرادی هم برای ارتقاء شغلی؛ در این میان امیدها و لبخندها، نیشخندها و کنایهها جالب و شنیدنی بود.
خبرنگار فارس در جمع تعدادی از پشتکنکوریهای مقطع دکترا در شهرستان گرگان قرار گرفت تا حرفها و دردلهای آنان را بشنود تا اینبار تریبونی برای حرفهای این قشر باشد.
* گرفتن مدرک به درد قاب گرفتن روی دیوار میخورد
«سارا حسینی» فارغالتحصیل رشته فیزیک که برای دومین بار در کنکور دکترای تخصصی شرکت کرده است، رمق چندانی برای حرف زدن ندارد، میگوید امتحان سخت بود و خیلی از سوالات را جواب نداده است.
سارا دو سال است که مدرک کارشناسیارشد گرفته و بیکار است، وقتی از او میپرسم با توجه به وضعیت بازار کار چه چیزی او را مجاب به ادامه تحصیل کرده است، میگوید: به اصرار همسرم درس میخوانم، او دوست دارد که مدارج بالای علمی داشته باشم من هم که دوست ندارم همسرم از دستم ناراحت شود، برای کنکور امروز اینجا آمدم.
حسینی به امید قبولی در دانشگاه دولتی امروز در کنکور سراسری شرکت کرده است و ادامه میدهد اگر دانشگاه آزاد اسلامی قبول شوم به خاطر هزینه زیاد نمیتوانم ادامه تحصیل دهم، طبق بررسیهایی که از دوستان کردم حدود 90 میلیون تومان برای گرفتن مدرک دکترا در دانشگاه آزاد باید هزینه کنم، وضعیت اشتغال هم خوب نیست گرفتن مدرک هم این روزها به درد قاب گرفتن روی دیوار میخورد و کاربرد دیگری در جامعه ما ندارد.
این بانوی جوان از مسئولان میخواهد تا به طور جدیتری به فکر جوانان باشند، جوانانی که امیدهای این جامعه هستند نباید گذاشت با بیتفاوتی مسئولان سرخورده شوند.
* وقتی به یک رشته تحصیلی احساس نیاز نمیشود چرا دانشجو پذیرش میکنند
«عارفه عابدینپور» سومین بار است که در آزمون دکترا خود را سنجش میکند، در این مدت فقط یکبار مجاز شده اما در تعیین شهر شانس زیادی نیاورده و امروز در کنکور سراسری شرکت کرده است.
این بانوی جوان هم مانند سارا به قصد قبولی در دانشگاه دولتی-روزانه دفترچه گرفته و در آزمون شرکت کرد رشته تحصیلیاش ریاضی است و میخواهد با گرفتن مدرک دکترا در دانشگاه تدریس کند و یا اینکه در مدرسه به دانشآموزان خدمت کند.
عابدینپور از بازار اشتغال رضایت چندانی ندارد و میگوید: هیچ ارگانی رشته ریاضی نمیخواهد، خودش میخندد و ادامه میدهد سوالم از مسئولان این است وقتی به یک رشته تحصیلی احساس نیاز نمیشود چرا در دانشگاهها در این رشته دانشجو پذیرش میکنند چرا رشتههای جدید و متنوع که بازارکار میخواهد دانشجو نمیپذیرند تا افراد متخصص تربیت کنند.
عارفه ادامه میدهد من با رشته ریاضی چه شغلی میتوانم ایجاد کنم، رشته ریاضی مانند کشاورزی و معماری نیست که بدون شغل دولتی وارد بازار خصوصی شوم از مسئولان مربوطه میخواهم تا رشتهها را محدود کنند و پذیرش بیش از حد در رشتههای تحصیلی نداشته باشند، به کاربردی کردن رشتهها توجه کنند، احساس میکنم رشتهای که در آن تحصیل کردم تا الان به دردم نخورده و شاید رشته تحصیلیام را در آینده تغییر بدهم.
عارفه ازدواج کرده و دو فرزند هم دارد البته بیکار نیست و به عنوان کمک معلم در یکی از مدارس مشغول فعالیت است، سختی زندگی و مشغلههای آن سبب شده تا خیلی به نتیجه شرکت در آزمون سراسری امید نداشته باشد اما به خدا توکل کرده و آینده را روشن میبیند.
* از محیط اداری خوشم نمیآید
«بهناز محمدی» 28 سال دارد، علاقهای برای ادامه تحصیل در دانشگاه آزاد اسلامی در صورت قبولی ندارد، دومین بار است که در مقطع دکترا آزمون میدهد، علوم دامی خوانده و اکنون بیکار است؛ میگوید دنبال کار رفته اما بازار کار وجود ندارد.
این بانوی جوان هدف خود را از ادامه تحصیل؛ گرفتن مسئولیت در شغل دولتی نمیداند و ادامه میدهد دوست دارم استاد دانشگاه شوم، علاقهای به کار دولتی ندارم.
وی میگوید: فراز و نشیب برای گرفتن وام و راهاندازی یک شغل مناسب هم بسیار سخت است، آدمهای عادی نمیتوانند به راحتی وام بگیرند اگر به من وام بدهند چرا نخواهم شغل ایجاد کنم، دوست دارم رئیس خودم باشم و از محیط اداری خوشم نمیآید.
* همه اعصابشان از امتحان خرد شده و ما بابت تحویل تلفنهمراه
به سراغ «مریم. ع» که بسیار ناراحت است و گوشهای ایستاده میروم که میگوید: همه اعصابشان از امتحان خرد شده اما من و افراد زیادی بابت تحویل تلفنهمراه برایمان اعصابی نمانده است یک ساعت ما را در بخش تحویل امانات معطل کردند تا گوشیمان را بدهند هجوم جمعیت، معطلی و بینظمی ما را خستهتر کرده است ای کاش فرم نظرسنجی را الان به ما میدادند.
مریم که ناراحتی در چهرهاش کاملا هویداست و تمایلی به ادامه مصاحبه ندارد از مسئولان دانشگاه میخواهد تا برای سالهای آینده در تنظیم برنامهریزی اهتمام بیشتری داشته باشند چراکه برخی افراد، شهرستانی هستند.
وی که در یکی از ادارات دولتی به شکل قراردادی فعالیت دارد هدف از ادامه تحصیل در مقطع دکترا و در رشته مدیریت دولتی را در ارتقاء شغلی عنوان میکند و میگوید: پیدا کردن کار در این زمانه بسیار سخت است، بازار اشتغال حال و روز خوشی ندارد و کار برای تحصیلکردههای دانشگاهی بسیار بغرنج است.
* زمان برای پاسخگویی به سئوالات دفترچه عمومی خوب نبود
«معظمه. ش» که رشته شهرسازی خوانده و از گنبدکاووس به شهرستان گرگان آمده تا در آزمون شرکت کند به خبرنگار فارس میگوید: زمان برای پاسخگویی به سئوالات دفترچه عمومی خوب نبود، وقت زیادی نداشتیم بخش استعداد آنقدر سخت بود که برای سه سوال آخر این بخش اعلام کردند وقت تمام است آنقدر استرس گرفتم که نتوانستم به سوالات زبان انگلیسی پاسخ بدهم قند خونام پایین آمد که چند عدد شیرینی به من دادند، میخندد و میگوید خدا را شکر از این لحاظ رسیدگی خوب بود.
* بازار اشتغال مزخرف است
سمانه موسایی در رشته تربیت بدنی آزمون داده است میگوید که سوالات سخت بود ما گروه رفتار بودیم که بخش کنترل آن سخت بود گرچه زیاد برای امتحان آماده نبودم.
این بانوی جوان که در گروه بیکاران جامعه قرار دارد ادامه میدهد که با مدرک دکترا میخواهم به دنبال کار بروم، درس خواندن برایم تفریح است، متاهل هستم و همسرم از لحاظ مالی مشکلی ندارد.
سمانه دل پردردی از وضعیت اشتغال دارد و میگوید بازار اشتغال مزخرف است هرچند اگر کار باشد با مدرک کارشناسیارشد هم میتوان شاغل شد.
به گزارش فارس؛ حرفها و دردلهای جوانان جویای کار زیاد است و تنها امید آنها به تدبیر مسئولان خوش شده که ما هم آرزو میکنیم قفل آرزوهای جوانان به تدبیر مسئولان و دولتمردان باز شود.
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه