چرا "فرماندهان آشوب" از اعتراض عاقلانه می‌ترسند؟

آیا در کشورهای دیگر دنیا هم چنین خواصی پیدا می‌شوند که مردم را به غیرعاقلانه‌ترین رفتارها تشویق کنند؟!

 رجال سیاسی، استادان دانشگاه و صاحبان تریبون یا به عبارت دیگر "خواص" یک کشور؛ نقشی اساسی را در آموزش عمومی، اصلاح فرایندها و جهت‌دهی به نگاه‌های عمومی دارند.

این مسئله در تمام نظامات دنیا پذیرفته شده است. با این تفاوت که آنها به جای خواص از عبارت "مراجع اجتماعی" استفاده می‌کنند.

حکومت‌های روز جهان، بخش اعظمی از سیاست‌های خود را بوسیله همین مراجع اجتماعی به پیش می‌برند، به اعتراضات مردمی سمت و سو می‌دهند و در مواقعی که حاکمیت نیاز به معاضدت رجال و سرشناسان یا همان مراجع اجتماعی داشته باشد؛ این افراد برای کمک به نظام و کشورشان وارد صحنه خواهند شد.

جالب است که عدم حضور سلبریتی‌ها، رجال سیاسی و استادان دانشگاه در هنگامه نیازهای امنیتی، سیاسی و... حاکمیت در تمام دنیا به مثابه یک خصومت و یا حتی خیانت تلقی می‌شود و به هیچ وجه برخورد خوبی با آن صورت نمی‌گیرد.

در این زمینه می‌توان به حضور چند سال قبل اولیور استون، کارگردان شهیر و منتقد آمریکایی در جمع هزاران نفری معترضان وال‌استریت اشاره کرد که بعنوان یک چهره منتقد بین آنها رفت اما در سخنرانی خود از این گفت که حواستان باشد اینجا آمریکاست نه میدان التحریر مصر!

و یا همینطور می‌توان به حمایت صددرصدی اندیشمندان سیاسی_حکومتی در آمریکا از اعمال تحریم علیه ایران و یا پشتیبانی عمده رجال حکومتی فرانسه از قانون اخذ مالیات از کم‌درآمدها (که موجب اعتراضات گسترده در این کشور شده است) نیز اشاره کرد.

فرمول پیش گفته اما در کشور ما با نقص‌ها و نقض‌های فراوانی همراه است و بصورت روزمره شاهد برخی عدم همراهی‌ها و گاهی ناجوانمردی‌های برخی خواص و مراجع اجتماعی در قبال راهبردهای حاکمیت کلان کشور و نظام اسلامی هستیم. از عدم اشاره به مثبتات کشور توسط برخی افراد گرفته تا سیاه‌نمایی برخی تریبون‌های درباره شرایط ایران، ناموفق نامیدن مسیر حرکت انقلاب اسلامی، متهم کردن حاکمیت به فساد ساختاری و غیره...

مع‌الوصف گاهی در لابه‌لای این رخداد؛ شاهد حرکات خطرناک‌تری نیز هستیم!

*اعتراض ناحق هم حق است!/ فرماندهان فتنه به آتش زدن بانک‌ها راضی نیستند...

یکی از این حرکات خطرناک تشویق مردم به "اعتراض ظالمانه" علیه حاکمیت و بیان حرف‌های نادرست در کف خیابان است.

چندی قبل بود که حسین کمالی، از فعالان اصلاح‌طلب در بخشی از یک مصاحبه اظهار کرده بود: کسانی که اعتراض دارند از نظر ما (اصلاح‌طلبان) حق‌شان است که اعتراض کنند، حتی اگر درست نباشد.[1]

سایت شفقنا هم اخیرا به نقل از یک استاد دانشگاه شهید بهشتی نوشته است: بیان مطالبه حتی اگر ناحق باشد، حق است، یعنی بنده یک حرفی دارم که می‌خواهم به اطلاع مسئولان برسانم و این حق است، حتی اگر حرفم غلط باشد![2]

اعتراض، یک حق است اما به شرط عقلانی بودن و به شرط استوار شدن بر محمل‌های قانونی نه آنچه که این افراد گفته‌اند...

در واقع آنها نگفته‌اند که پاسخ اعتراض ناحق در کشورهای دیگر جهان و همانطور که در رخدادهای فرانسه و شیلی و اوکراین و انگلیس شاهد بوده و هستیم؛ کماندوهای ضد اغتشاش و گلوله است. هیچ حاکمیتی در دنیا نیست که برای اعتراض ناحق منزلتی قانونی قائل باشد و پلیس یک کشور هنگامی که معترضین پرچم بسوزانند،‌ مجوز نداشته باشند و از آنها صدای اعتراض ناصحیح به گوش برسد با آتش به استقبال آنها می‌رود.

جالب است که حتی در علوم سیاسی و در باب مانیفست اعتراض نیز این نکته توسط نظریه‌پردازان مورد تأکید است که اعتراض به معنی رساندن مطالبه درست مردم به گوش حاکمیت بعنوان مرجع بسط عدالت در کشور است نه به معنی تظاهرات خیابانی مخالفان حکومت و یا کسانی که مطالبه ناحق دارند! (خانم هانا آرنت در کتاب "انقلاب" به تفصیل در این باره توضیح داده است)

سؤال اساسی‌تر نیز اینست که آیا در کشورهای دیگر دنیا هم چنین خواصی پیدا می‌شوند که مردم را به غیر عاقلانه‌ترین رفتارها تشویق کنند و باعث ریخته شدن خون بشوند؟!

جالب است که در ادامه همین رفتارها و اظهارات غلط است که شاهدیم فرد دیگری از اصلاح‌طلبان (علیرضا علوی‌تبار) در یک یادداشت که چند هفته قبل از اغتشاشات آبان منتشر شد؛ از مردم می‌خواهد که پس از تجمع در خیابان‌ها به سمت اشغال مراکز حساس نظام حرکت کنند.[3]

تمام این تحرکات و در حالت خوشبینانه "آموزه‌های نادرست"! در حالیست که همه می‌دانیم در دموکراسی‌های روز دنیا قبل از اعتراض از "صندوق رأی" صحبت می‌شود و همانطور که در بال اشاره شد؛ قبل از پیشنهاد اعتراض خیابانی هم راجع به حق پلیس و لزوم حفظ 100 درصدی امنیت عمومی بحث می‌شود.

یقینا بایستی "اثر پروانه‌ای" این تشویقات غلط و این آموزه‌های نادرست مورد توجه مردم و نهادهای ناظر کشور باشد.

خاصّه اینکه ایران اسلامی با مشکلاتی نیز مواجه است که بایستی راه درست اعتراض به این مشکلات را در گوش جامعه زمزمه کرد. زیرا مردم به بخش‌هایی از وضع موجود که دولت و اصلاح‌طلبان پدید آورده‌اند اعتراضات شدیدی دارند.

فلذاست که افرادی اعتراض دارند و باید راه صحیح اعتراض را به آنها نشان داد نه اینکه برای ادامه اغتشاشات آبان و ماهی گرفتن از آب گل‌آلود نقشه کشید!

اگر آموزه‌های غلط در جامعه رواج پیدا کند و هیچ مرجعی پادتن این شبهات و اغلاط را ترشّح نکند؛ یقینا شاهد تکرار تاریخ خواهیم بود و هیچ بعید نیست که رخدادهای تلخ شام سال 40 و کوفه سال 61 هجری در کشور اسلامی ما نیز تکرار شود.

 

نظرات
هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است اولین نظر را شما ثبت کنید
ثبت دیدگاه

ارسال دیدگاه