تمام جهیزیه ۶۳ درهمی فاطمه زهرا(س)

زرین نامه: هنگامی که جهاز فاطمه(س) را آوردند، اشک در چشم پیامبر(ص) حلقه زد و گفت: خداوندا! این پیوند را برای کسانی که اکثر ظروفشان سفالین است، مبارک گردان.

به گزارش زرین نامه به نقل از افکارنیوز، امروز بعد از اینکه خبرهای روزنامه فردا را رد کردیم و از طولانی بودن روز کمی خسته شده بودیم، اینترنت هم که به لطف نهنگ‌های خلیج فارس الحمد لله روزی ۲۵ ساعت مشکل سرعت پیدا کرده‌اند و جدول مجله زن روز را هم حل کرده بودیم و اسماعیل آقا هم چایش را آورده بود و رفته بود، مانده بودیم چه خاکی به سرمان کنیم، آقای جمکرانی را دیدم که مشغول کتاب قطوری است که چشم از آن بر نمی‌دارد.

کتاب، «شهر گمشده» نام داشت که نوشته آقای محمد حسن زورق است، اما چیزی که من را بشدت مشتاق دیدن و ورق زدن آن کرد این بود که استاد ارجمند حضرت علامه محمد رضا حکیمی بر آن مقدمه زده بودند؛ کتاب، پژوهشی عمیق و بنیادین درباره زندگی و حیات بانوی بزرگ اسلام حضرت فاطمه زهرا «سلام الله علیها» ست که با بررسی محیطی دوران زیست آن حضرت و نیز بررسی تاریخی سابقه افراد دخیل در ماجرا از دهه‌ها قبل، اثری جذاب و ماندگار و غیر کلیشه‌ای و محققانه در این زمینه به دست داده است.

من البته فقط موفق شدم فهرست آن را ببینم و حدود ۸۰۰ صفحه مطالب آن را تورقی کنم، اما بیش از آن تمام ۱۷ صفحه مقدمه استاد محمد رضا حکیمی بر این کتاب را خواندم و محو نکته‌های (مثل همیشه) تازه و بدیع ایشان بخصوص از زندگی حضرت زهرا (س) شدم.

بیش از همه، برایم تازگی داشت که از قلم ایشان خواندم اگر خطبه تاریخی و دگرگون‌ساز فدکیه حضرت زهرا(س) نبود، امکان همان ۵ سال حکومت بعدی مولا امیر المؤمنین (ع) هم فراهم نمی‌شد:

- اگر علی (ع) در همان خانه نشینی و انزوایی که در جریان سقیفه بر او تحمیل شد، باقی مانده بود و خطبه آتشین و حرکت انقلابی دختر پیامبر (ص) او را دوباره مطرح نساخته بود، هیچ‌گاه به همان خلافت ظاهری اندک ساده خویش نیز نمی‌رسید و قرآن، دیگربه هیچ وجه ابعاد فردسازی و جامعه پردازی خود را نشان نمی‌داد.

آیا به دست چه کسانی می‌توانست نشان دهد؟ همانان که کعبه را به منجنیق بستند، و سر پسر پیامبر (ص) را به سرنیزه در شهرها و هامون‌ها گرداندند، و در شرابخواری و آدم‌کشی همانند نداشتند، و به هنگام خلافت، به قرآن می‌گفتند: قرآن! خداحافظ (هذا فراق بینی و بینک)؟!

***

کتاب «شهر گمشده» با عنوان -فرعی- «فاطمه چه گفت؟ مدینه چه شد؟» که نخستین بار در سال ۸۱ از سوی انتشارات سروش منتشر شده است، اثری است که توصیه می‌کنم در خانه همه ما دوستداران بانوی بزرگ اسلام و علاقه‌مندان به تاریخ صدر اسلام باشد بخصوص که اکثر مطالب آن بر اساس منابع معتبر برادران اهل سنت تدوین و تحلیل شده است و به همین دلیل، مطالعه آن برای این عزیزان نیز کمک‌کار خوبی در برداشت دقیق‌تر از حوادث آن برهه تاریخ خواهد بود.

در بخشی از این کتاب، موضوع میزان مهریه حضرت و چیزهایی که با آن زندگی بهترین زن و مرد تاریخ آفرینش خریداری شده است یعنی همان چیزی که بارها از روحانیان و علما و اهل منبر شنیده بودیم با دقت و مستند آمده است که به عنوان حسن ختام این نوشته عیناً می‌آورم:

- کابین زهرا، زره علی بود؛ علی زره را فروخت ( به ۳۸۰، ۴۸۰، ۵۰۰ یا ... درهم)؛ گفته می‌شود عثمان این زره را خرید و دوباره آن را به علی هدیه کرد.

پیامبر مقداری از بهای زره را در اختیار سلمان فارسی، بلال و ابوبکر قرار داد تا با آن وسایل زندگی فاطمه (س) و علی (ع) را تهیه کنند؛ تقدیر چنین بود که ۳ مسلمان پیشاهنگ از نژادها، قاره‌ها، کشورها و طبقات مختلف وسایل زندگی خانواده‌ای را تهیه کنند که قرار بود مهد پرورش همه ارزش‌های خدایی شود و شیوه درست زیستن و روش به خود‌آگاهی و خدا‌آگاهی رسیدن را به مثابه نمونه‌ای برای همه ملت‌ها و همه نسل‌ها و همه عصرها مجسم کند.

پیامبر در هر حرکتی که برای ساختن مدینة النبی می‌کرد به ضرورت مشارکت همه در بنای آن و نجات همه از چاه تاریک و بی‌انتهای فردیت و قومیت، و به حضور مشترک همه در متن سیر تاریخی انسان به سوی خدا توجه داشت.

سلمان، سفید پوست بود و از ایران، فرزند یک دهقان، فردی از طبقه متوسط جامعه ایران که در جست و جوی حقیقت، تن به بردگی داده بود و خود را به مدینه رسانده بود؛ بلال، یک برده سیاهپوست بود از حبشه که رنج بردگی را با شکنجه‌ای که در راه خدا تحمل کرده بود، بر خود مضاعف کرده بود و پا به پای پیامبر و به دنبال او تمام راه آزادی و پیروزی را پیموده بود و ابوبکر یک پیشه‌ور ثروتمند از قریش بود که در نخستین سال‌های پیدایش اسلام، ایمان آورد و در بیشتر تحولات آن حاضر بود؛ ابوبکر می‌گوید: مقدار پولی را که در اختیار ما قرار گرفت شمردم، ۶۳ درهم بود. با این ۶۳ درهم وسایل زیر خریداری شد:

۱- یک پیراهن سفید

۲- یک عبا

۳- یک حوله سیاه خیبری

۴- یک روسری بزرگ

۵- یک تخت‌خواب که از پوست درخت خرما بافته شده بود

۶- دو عدد تشک کتانی سبزرنگ که یکی با پشم گوسفند و دیگری با لیف خرما پر شده بود

۷- چهار عدد بالش از پوست میش طائف که با گیاهی به نام اَذخر پر شده بود

۸- یک قطعه حصیر قجری

۹- یک عدد پوست برای فرش

۱۰- یک پرده پشمی

۱۱- یک عدد آسیای دستی

۱۲- یک عدد کاسه مسی

۱۳- یک مَشک چرمی برای آبکشی

۱۴- یک تشت برای شست و شوی لباس

۱۵- یک عدد کاسه

۱۶- یک ظرف آبخوری

۱۷- یک مطهره

۱۸- یک سبوی گِلی سبز رنگ

۱۹- دو کوزه سفالین

این تمام جهاز دختری بود که مادرش ثروتمندترین زن عرب بود و روزی کاروان‌های تجاری‌اش از شام تا یمن در حرکت بودند و او تمام این ثروت را در راه اسلام نثار کرد، و پدرش پیامبر خدا بود و فرمانروای مدینة النبی.

هنگامی که جهاز فاطمه (س) را آوردند، اشک در چشم پیامبر (ص) حلقه زد و گفت: خداوندا! این پیوند را برای کسانی که اکثر ظروفشان سفالین است، مبارک گردان!

نظرات
هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است اولین نظر را شما ثبت کنید
ثبت دیدگاه

ارسال دیدگاه