نه هاشمی آمد، نه مشایی آمد!

زرین نامه: ثبت نام کنندگان در این دوره از انتخابات به خوبی می‌دانند که به لحاظ سنی این دوره احتمالاً آخرین شانس آن‌ها برای بدست گرفتن سکان دولت است و شاید همین امر رقابت‌ها را تا حد زیادی جدی‌تر کرده به گونه‌ای که رسیدن به هرنوع توافقی دشوار به نظر می‌آید.

با گذشت دو روز از مهلت ثبت نام کاندیداهای پست ریاست جمهوری به نظر می رسد تنها این جبهه پایداری بوده که برگ خود را رو کرده و اعضای این جبهه با حمایت تمام در مشایعت کامران باقری لنکرانی نامزد مورد نظرشان را در روز ثبت نام همراهی کرده اند.

به گزارش زرین نامه؛ دو روزگذشت اما هنوز در ستاد انتخابات وزارت کشور نه خبری از هاشمی و مشایی است و نه نامزدهای ائتلاف های اصولگرا برای ثبت نام مراجعه کرده اند.
اصولگرایان که با دو ائتلاف ۳ گانه و پنج گانه به بحث انتخابات ورود کرده اند شاهد حضور نامزدهای مستقلی در عرصه انتخابات هم بوده اند، علی فلاحیان صبح امروز ثبت نام کرد و واعظ زاده و سعیدی کیا نیز در روز نخست اقدام به نام نویسی برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری کردند.

جبهه پایداری؛در آرزوی جلیلی در کنار لنکرانی

جبهه پایداری اما با انسجام بیشتری از روزها قبل کاندیداتوری باقری لنکرانی را مسجل کرد تا وی در همان ساعات اولیه به همراه جمع زیادی از اعضای این جبهه به ستاد انتخابات برود و به عنوان کاندیدا ثبت نام کند، حضور فرزند آیت الله مصباح یزدی در کنار باقری لنکرانی نشان از حمایت تمام قد آیت الله مصباح از کاندیدای این جبهه داشت، جبهه ای که گفته می شد با هدف ایجاد یک فضای گفتمانی در انتخابات مجلس نهم به معرفی کاندیدا می پردازد اینک در شکلی بسیار منسجم تر در انتخابات ریاست جمهوری نیز راه خود را از سایر اصولگرایان جدا کرد و پس منتفی شدن حضور سعید جلیلی ، تصمیم گرفت تمام پتانسیل خود را برای حمایت از باقری لنکرانی بکار گیرد، هرچند شنیده ها حاکی از این است که اعضای جبهه هنوز از نامزدی جلیلی ناامید نشده اند و معتقد هستند با حضور دبیر شورای عالی امنیت ملی، باقری لنکرانی هم به نفع وی کنار می کشد و تمام اعضا نیز از او حمایت خواهند کرد.

اصلاح طلبان؛منتظر،نگران،مردد

حسن روحانی هرچند مانند مصطفی کواکبیان به وضوح از اصلاح طلب بودنش سخن نگفته اما به نظر می رسد از اقبال بیشتری در میان اصلاح طلبان برخوردار باشد، می گویند با چراغ سبز هاشمی آمده و با خاتمی هم مشورت کرده است، روحانی امیدوار است بتواند مجموع آرای اصلاح طلبان و اصولگرایان حامی هاشمی رفسنجانی را به سوی خود جلب کند، هر چند امکان دارد با نام نویسی آیت الله هاشمی در واپسین لحظات در نهایت به نفع وی کنار بکشد و در ستاد انتخاباتی هاشمی رفسنجانی جایی برای خود پیدا کند، کمپینی که ۸ سال پیش طعم شکست از اصولگرایان را چشیده اما امیدوار است با توجه به کارنامه نه چندان موفق رقیب پیروز ۸ سال پیش اینبار بتواند حمایت گروه های مردمی را به سوی خود جلب کند.

اصلاح طلبان که از سویی نگران رد صلاحیت نامزدهای برجسته خود هستند از سوی دیگر هنوز نمی توانند مطمئن باشند گروه هوادار آنان در جامعه به سود کاندیداهایی که معرفی می کنند به پای صندوق های رای خواهند آمد یا نه؟ ضمن اینکه سالها دوری از مناصب حکومتی باعث شده دست پایین را در موازنه قوا داشته باشند.

کواکبیان و محمد رضا عارف، هر چند اولی ثبت نام کرده و دومی هنوز نیامده است اما می توانند در کنار حسن روحانی مثلث نسبتاً ضعیف اصلاح طلبی را در انتخابات پیش رو تشکیل بدهند، مثلثی که تاکنون در نظر سنجی های انجام شده هم از اقبال چندانی برای انتخاب برخوردار نبوده است اما می تواند درصورت کشیده شدن انتخابات به مرحله دوم به پیروزی در مقابل نامزد اصولگرا امیدوار باشد.

اصولگرایان؛ ائتلاف برای پیروزی

سازوکاری که اصولگرایان در این دوره از انتخابات برای معرفی کاندیدا دست به دامنش شدند البته هیچگاه برایشان چندان ثمر بخش نبوده در انتخابات سال ۸۴ نهایتاً این علی لاریجانی نتیجه ائتلاف نبود که پیروز انتخابات شد و در انتخابات مجلس هشتم نیز تقریباً ائتلاف ها به جایی نرسید و هرکس که می خواست شرکت کرد تا در مجلس دو فراکسیون اصولگرایی در برابر هم صف آرایی کنند، زورآزمایی که تاکنون برنده آن علی لاریجانی بوده اما معلوم نیست موازنه قدرت به سود لاریجانی پس از انتخابات ریاست جمهوری هم دوام بیاورد، چرا که آراء متشتت اصولگرایان به آسانی می تواند در صورت پیروزی نامزد جبهه پایداری در انتخابات ریاست جمهوری دست بالای لاریجانی را در مجلس به چالش بکشد.

به هر حال اکنون ائتلاف سه گانه متشکل از حدادعادل ، ولایتی و قالیباف ظاهراً هنوز نتوانسته است نامزد نهایی را معرفی کند و شاید هیچگاه هم نتواند. هر چند شایعه اختلاف را تکذیب می کنند اما دیگر خبری هم از انسجام روزهای نخستین شان نیست و ظاهراً هیچیک حاضر نیستند به نفع دیگری کنار بکشند.

وضعیت ائتلاف پنجگانه هم چندان بهتر نیست، اگر میان سه نفر هنوز توافق صورت نگرفته میان ۵ نفر توافق سخت تر است، باهنر به سود متکی و دیگران کنار نمی کشد و آل لاسحاق هم از همین حالا اسبش را برای پاستور زین کرده و هر چند گفته می شود محمد رضا باهنر در نظر سنجی ها اقبال بیشتری داشته اما بعید به نظر می رسد سایر اعضا به نتیجه نظر سنجی ها تمکین کنند.

دولت؛ بازی با کارت مشایی

می گویند نامزد مورد تایید احمدی نژاد مشایی است، ظاهراً هم همینطور است اما اینکه با خط و نشان اصولگرایان بازهم ریسک کرده و برای انتخابات نام نویسی کند در هاله ای از ابهام قرار دارد، از الهام و حاجی بابایی هم به عنوان دیگر کاندیداهای دولتی نام برده می شود، از الهام خبری نیست اما حاجی بابایی احتمالاً ظرف دو روز آینده ثبت نام می کند. اسفندیار رحیم مشایی اما آمدنش همچنان مورد تردید است، بسیاری معتقدند دولت چنان با کارت مشایی حواس اصولگرایان را پرت کرده که می تواند در این بین شخص دیگری را بدور از سر و صدا وارد کارزار انتخاباتی کند، شخصی که تا روزهای آخر نشان دولتی خود را رو نمی کند تا اصولگرایان قدرت بازی خوانی دولت را نداشته باشند، حتی شاید رحیم مشایی نام نویسی هم بکند اما حضورش تنها برای جلب توجه رسانه ها خواهد بود.

رضایی؛ ترکیب انگیزه فراوان و تجربه زیاد

محسن رضایی از خیلی وقت پیش راه خود را از اصولگرایان جدا کرد، نه آنگونه که کسی را برنجاند اما برای حضور در ائتلاف ها هم چندان رغبتی نشان نداد، شعارهایش غالباً اقتصادی است و شاید زودتر از همه کارزار انتخاباتی را آغاز کرده باشد، حضور او در سه دوره پیشین انتخابات ریاست جمهوری هم نشان دهند انگیزه بالایش برای کسب کرسی ریاست جمهوری است و هم تجربه ای را به او داده که می تواند در این انتخابات از آن بهره ببرد، رضایی تاکنون در سخنرانی و شعار کم نگذاشته اما اینکه تا چه حد مرد عمل باشد باید تنها منتظر ماند و دید.
به هر حال به نظر می رسد رضایی هم مانند بسیاری دیگر از مدیران در جمهوری اسلامی به خوبی می داند این دوره از انتخابات آخرین شانسشان برای رسیدن به ریاست دولت است، چه آنکه بیشتر آنها به لحاظ سنی در شرایطی قرار دارند که امکان رقابت در دوره های آینده بسیار دشوار خواهد بود.

مستقل ها؛ بی پشتوانه اما امیدوار

اگر در سال ۸۴ محمود احمدی نژاد بدون سابقه تشکیلاتی مشخصی توانست گوی سبقت را در میان سایر نامزدها برباید چرا امروز نامزد مستقل دیگر نتواند این کار را انجام بدهد؟ چهره ای مانند واعظ زاده و یا مهدی چمران البته این آخری در صورت نام نویسی به خوبی پتانسیل های این کار را دارند و تشتت آراء در میان کاندیداهای مشهور هم فرصت مناسبی در اختیارشان قرار می دهد تا بتوانند خود را حداقل به مرحله دوم برسانند.

آنگاه است که باید دید کدام نامزدها در مقابل هم قرار می گیرند و آیا فرمول "هر که در برابر هاشمی قرار بگیرد برنده است" بازهم قابل تکرار خواهد بود یا نه؟ به هر حال آنچه در روزهای آینده رخ می دهد بسیاری از این پرسش ها را پاسخ خواهد داد.

نظرات
هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است اولین نظر را شما ثبت کنید
ثبت دیدگاه

ارسال دیدگاه