کارت دعوت دایی برای دوستان و خویشاوندان!

 باورش مشکل نبود. این عادت مالوف اوست. یک استراتژی حیرت انگیز که در تمام این سالها به آن اقتدا کرده و البته تبعات ویرانگرش را نیز با تمام وجود چشیده اما کماکان از آن دست نمی کشد. از سایپا گرفته تا پرسپولیس و حتی تیم ملی.

به گزارش زرین نامه؛ او عادت کرده تا تیمی را ببندد که چه در درون و چه در بیرون زمین ستاره اصلی خودش باشد. ستاره ای که خود ذاتا یک ستاره تمام عیار است اما از ستاره ها گریزان است و آنها را بر نمی تابد. مانیفستی که سبب شده تا در تیمهایش همیشه قد بلندترین فرد او باشد. مردی که با اندام ۱/۹۰ سانتی متری اش همه چیز را از بالا بنگرد و بقیه پیش او کوتوله به نظر برسند. یک ستاره در سرزمین لی لی پوت!

این مانیفستی است که او را وادار کرده که چه روی نیمکت و چه درون زمین تیم کم وزنی را ببندد که سنگین ترین آدم آن خودش باشد. یک استراتژی سراسر غلط و پر از ابهام که حالا در بازگشت دوباره اش به پرسپولیس باز هم رویکرد اصلی اوست. اسامی دستیارانش در پرسپولیس به این انگاره هاشور حقیقت می زند. دستیارانی که تنها مبنای حضورشان در کنار او رفاقت به علاوه قامت کوتاهشان است و این همان شرط لازم و کافی است تا به نیمکت پرسپولیس سنجاق شوند حتی اگر استقلالی باشند و از تیم رقیب بیایند!

دایی در انتخاب دستیارانش این بار الیگارشی را هم لحاظ کرده تا کلکسیون تصمیمات مشعشعش کامل شود. محمد دایی انتخاب حیرت آور اوست. مردی که در زندگی اش حتی از سر تفنن هم لگدی به توپ نزده و تنها به دلیل این مربی شده که برادر دایی است! انتخاب او دقیقا از همان ذهنی سرچشمه می گیرد که روزگاری راننده شخصی اش در آلمان را به ایران آورد و در کنار خود روی نیمکت قرار داد.

مرد خوشبختی که از بد حادثه به شغل شریف رانندگی مشغول بود و در آلمان راننده شخصی استاد محسوب می شد و بعد از کوچ دایی به ایران او نیز به همراه ولی نعمتش به تهران آمد تا این شغل را در وطن ادامه دهد با این تفاوت که عنوان شغلی اش به مربی تغییر پیدا کرده بود! طعنه آمیز اینکه این رشته الفت هنوز ادامه دارد و آقای راننده در پرسپولیس هم کنار دست استاد حضور دارد! پس از بستن کادر فنی حیرت انگیزآقای دایی، حالا موسم تیم بستن رسیده.

نامهای جدید یکی پس از دیگری در حوالی پرسپولیس آفتابی می شوند در حالیکه قرار نیست در این بخش مثل فصل پیش منتطر شنیدن نامهای هیجان انگیز باشیم. علی دایی ابتدا نیلسون را رد کرد و گلر مطمئنی چون سیدمهدی رحمتی را پس زد تا جا برای رفیق غار این سالهایش یعنی رحمان احمدی باز شود و وقتي احمدي به نصف جهان رفت، با اكراه نيلسون را پذيرفت. در خط هافبک نیز او آندارنیک تیموریان را وتو کرد تا مهرداد کفشگری شاگرد باوفایش از راه آهن را بیاورد.

همان که می گویند ساک دایی پس از تمرینات را تا اتومبیل گرانقیمت آقای سرمربی روی دوشش می برد! عجيب اينكه او ميثم نقي زاده جوان و بي ادعا كه يكي از موثرترين بازيكنان فصل پيش پرسپوليس بود را هم رد كرده تا جا براي مانور كفشگري بيشتر باز شود! در خط حمله هم جایی که پرسپولیس با ترافیک بازیکن روبروست، دایی میلاد غریبی را خریده، شاگرد دیگرش در سایپا! او محمد قاضي را هم نمي‌خواهد و نام سيدصالحي را به عنوان جانشين او تنها به اين دليل به باشگاه داده كه روزگاري گفته بود علي دايي بهترين مهاجم تاريخ ايران و بهترين مربي براي تيم ملي است.

همان روزهايي كه دايي به عنوان اولين مربي سيدصالحي را به تيم ملي دعوت كرد و حالا هم او را براي پرسپوليس مي خواهد چون از نظر او دايي بهترين است! تمدید عالیشاه جدیدترین خرید دایی است، جوانکی که در راه آهن نیز شاگرد دایی بود و البته شیفته و سرسپرده آقای سرمربی است! روند تازه دايي براي يارگيري احتمالا در روزهای آینده با بهادر عبدی و ابراهیم کریمی فدایی های اخیر دایی تکمیل خواهد شد تا جنس شهریار جور شود. جنسی که البته بیشتر به درد دور هم نشینی می خورد تا فوتبال!