نگاهی بر حماسه پنجم آذرماه 1357

زرین نامه: در تاریخ انقلاب اسلامی ایران، روزهایی مهم و سرنوشت ساز وجود دارد که فصل های سرسبز و پربار این تاریخ غرور آفرین را رقم زده است.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی زرین نامه؛ کاروان انقلاب اسلامی از مجله ی خونین 17 شهریور تهران گذشته است.

خون شهیدان و مراسم یادبود آنان ، خون غیرت و جوش و خروش انقلابی را در عروق مبارزان به جوش می آورد.

آبان ماه 1357 است که رژیم منفور پهلوی جنایت دیگری را با تمام وقا ت انجام می دهد و در بعدازظهر 29 آبانماه 1357 ماموران رژیم طاق,ت در مشهد مقدس چنان به کشت و ;شتار می پردازند که حتی افراد حاضر در صحن مطهر حضرت امام رضا(ع) نیز مورد حمله و هجوم قرار می گیرند.

در این حمله خونین یکی از دانشجویان گرگانی دانشجوی فردوسی مشهد نیز بر اثر جراحات شدید به شهادت می رسد . در پی این حادثه در 2/9/57 امام خمینی(ره) در پیامی روز یک شنبه 5 آذرماه را عزای عمومی اعلام کرده و از مردم خواستند با هر وسیله ممکن برای سقوط دستگاه ستم شاهی قیام کنند.

در ضمن مراجع و آیات عظام دیگری نیز پیامی مشابه صادر کردند.

مبارزان انقلابی تصمیم گرفتند تا همه معترضین در محل امامزاده عبدالله(ع) که میعادگاه انقلابیون بود تجمع نمایند ، ناگفته نماند که در شب چهارم آذرماه نیز عده ای پس از شرکت در سخنرانی مسجد گلشن ، پس از اتمام جلسه به تظاهرات پرداختند و تا میدان شهرداری (میدان وحدت امروزی) پیش رفتند که با جملات نظامیان طاغوت پراکنده شدند در حالیکه عده ای مجروح شدند و عده ای به متحصنین اداره مخابرات پیوستند و این مقدمه خوبی برای 5 آذر بود.

چهارم آذرماه آرام آرام پای از صفحه ی تقویم کشید، آفتاب پائیزی خود را بر فراز آسمان می کشاند تا امروز شاهد ماجرایی حماسی و خونینی باشد.

مردم گرگان از همه جای شهر به طرف امامزاده عبدالله روانند حتی همگام با آنان برخی از انقلابیون از شهرها و روستاهای مجاور حضور پیدا کرده اند.

اگر چه در برخی نقاط ماموران پهلوی راه منتهی به امامزاده را مسدود کرده اند ولی انقلابیون از کوچه پس کوچه ها خود را به میعادگاه می رسانند.

ماموران نظام منفور پهلوی با تهدید و ارعاب سعی در پراکندن مردم دارند ولی موج مردمی که با اشتیاق تمام آمده اند طوفانی تر از قبل ، با فریادهای الله اکبر ، صلوات از صحن امامزاده بیرون می آیند .

پلاکارتهای انقلابیون بالا می رود و شعارهای "مرگ بر شاه" ،"درود بر خمینی"،"استقلال آزادی جمهوری اسلامی "،" قبر امام هشتم گلوله باران شده "،" روز و شب شیعیان شام غریبان شده".

شعارهای انقلابیون هر لحظه طنین انداز می شود و همراه مشت های گره کرده سر به آسمان می ساید ، جمعیت حاضر در 5 آذر گرگان را برخی منابع 30 هزار و برخی تا 70 هزار تن نوشته اند.

انقلابیون به اخطار نظامیان سعی در اتمام تظاهرات دارند، توجهی نمی کنند بلکه عده ای در مقابل آنان صف می بندند، مامورین خشمگین ابتدا به پرتاب گاز اشک آور و تیراندازی هوایی می نمایند اما لحظاتی بعد ، اسلحه ها سر به پایین افکنده و رگبار گلوله ها عده ای از انقلابیون در خاک و خون می غلتند و موج خون آنان طوفانی کوبنده تر برپا می کند، عده ای مجروحین و شهدا را با موتورسیکلت و خودروهای شخصی به بیمارستانها می رسانند(آمبولانس ها حضورنداشتند)

انقلابیون در سطح شهر پراکنده می شوند، عده ای به امازاده عبدالله (ع) مراجعه می نمایند ولی تنها چیزی که فراموش نمی کنند ارائه شعار و تظاهرات است.

مردم غیور که از رفتار ددمنشانه رژیم به تنگ آمده بودند به سوی پارکینگ شهرداری حمله ور شده و آنجا را به آتش می کشند و سربازان و درجه داران بی گناه را با اهدای لباسهای شخصی فرار می دهند.

عده ای از انقلابیون هم به سازمان آتش نشانی حمله ور می شوند و بدون آسیب رساندن به کارکنان آنجا برخی از امکانات آنجا را به آتش می کشند.

خون غیرت آنچنان در رگهای انقلابیون می جوشید که به کوی افسران نیز حمله ور شدند ولی در این درگیری کسی از طرفین آسیب ندید.
قساوت نظامیان وابسته به حدی بود که به طرف بیمارستان پهلوی (5آذرکنونی) حمله ور شدند و صفوف انقلابیونی را که در انتظار اهدای خون بودند به رگبار بستند.

انقلابیون تصاویر شاه ملعون را از جای جای ساختمان بیمارستان برمیدارند و به جای تمثال مبارک امام خمینی را نصب می کنند.

این حرکت وحشیانه رژیم باعث خشم بیشتر انقلابیون می شود و آنها به کلانتری 2 گرگان حمله ور می شوند و البته ماموران رژیم نیز داروخانه شبانه روزی تخت جمشید را به گلوله می بندند تا مجروحین انقلابی در تنگنا قرار گیرند.

در این روز انقلابیون به زندان شهربانی و کوی افسران حمله ور می گردند که البته مامورین نیز مجدد به بیمارستان حمله می نمایند تا به زعم خود با تهدید و ارعاب مانع به ثمررسیدن انقلاب شوند.

در این روز خونین آنچنان که در تواریخ مذکور است تعداد 14 الی 15 تن از مبارزان به درجه رفیع شهادت رسیدند و تعداد 67 تن نیز مجروح گردیدند.

پس از این حادثه تعدادی از انقلابیون مسلمان استان گلستان دستگیر و زندانی شدند از آن جمله حاج حسین حسینی واعظ رامیانی از رامیان و شهید محمدعلی روحانی فرد از ایلوارکردکوی و حاج ابوالفضل دوست محمدیان می باشند.

یاد و خاطره ی شهدا و مجروحین این روز حماسی گرامی باد که با بذل جان و هستی خویش پرچم فتح و ظفر را بر قله ی خون به اهتزار در آوردند.

نویسنده گل رامیان: شعبانعلی یازرلو

منابع:

1- استان گلستان در انقلاب اسلامی ،ج 3،غلامرضا خارکوهی،تهران عروج 1391

2- حماس پنجم آذر سال 57 گرگان، غلامرا خارکوهی،گرگان بنیاد شهید

نظرات
هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است اولین نظر را شما ثبت کنید
ثبت دیدگاه

ارسال دیدگاه