از خادمی کودک یک ساله تا ماراتن پسر بازیگوش در مسجد+تصاویر

به گزارش زرین نامه؛ روزهای منتهی به ماه مبارک رمضان شهر تهران حال و هوایی دیگر دارد، خانه‌های معنوی این شهر بزرگ در حالی خود را برای مهمترین رخداد سال آماده می‌کنند که هر روز و در فواصل مختلف بندگان مؤمن خدا را به سوی خود می‌کشانند و با نوای ربانی اذانشان دل‌های عاشقان را روانه عرش الهی می‌سازند.

مساجد پایتخت در این هیاهوی مشغله‌های شهری و اندر مصایب آلودگی هوا، محیط، صدا و ... چونان نفس مسیحایی عمل می‌کنند و به بهانه‌های مختلف دل‌ و روان مردم را جانی دوباره می‌بخشند و چه بهانه‌ای بهتر از آمادگی برای ورود به ماه رمضان کریم.

در یکی از محلات قدیمی شرق تهران مسجدی با قدمتی بس طولانی وجود دارد، هنگامی که وارد مسجد جامع نارمک می‌شوید شباهت‌های ظاهری و معماری این مسجد با حسینیه ارشاد حکایت از تاریخی مشترک و پیشینه‌ای هماهنگ بین این دو بنا دارد، این مسجد با آن مناره زیبایش شاهد اتفاقات زیادی از زمان بدو تأسیس آن از قبل تا بعد از انقلاب بوده است.

از حضور شهید مطهری و شهید باهنر گرفته تا بدرقه جوانان این مرز و بوم به سوی جبهه حق علیه باطل با نوای «کربلا کربلا ما داریم میاییم» و اینک جوانان نسل سوم و چهارم انقلاب این مسجد، قدر این میراث گرانبها را می‌دانند و آمده‌اند با غبارروبی مسجدشان دل‌های خود را آماده درک ضیافت الهی کنند.

هنوز به اذان مغرب و عشاء باقی مانده است، در قسمت مردانه خبری نیست، اما در قسمت بانوان صدا و همهمه‌ای از آن سوی پرده به گوش می‌رسد، کودکان و نوجوانی که با شور و هیجان در تکاپوی غبارروبی مسجد از یکدیگر سبقت می‌گیرند.

*غبارروبی مسجد ثواب دارد/ دعا می‌کنم زودتر اذان تمام شود تا افطار کنم

هلیا زرین که فقط 12 بهار را دیده مدت دو سال است که روزه می‌گیرد، از رضایت قلبی‌اش برای حضور در کلاس‌های تابستانه مسجد می‌داند و می‌گوید: کلاس‌های مسجد خیلی بهتر از کلاس‌های بیرون است، مادرم باعث شد که به مسجد بیایم، این دور هم جمع شدن‌ها را دوست دارم و از اینکه می‌توانم در غبارروبی مسجد نقشی داشته باشم، بسیار خوشحالم و تازه ثواب هم دارد.

وی در میان صحبت‌هایش از بزرگترین آرزویش که همان ظهور امام زمان(عج) است چنان با شوق می‌گوید که اشک در چشمانش حلقه می‌زند و ادامه می‌دهد: روزه گرفتن در ماه رمضان مزه خیلی خوبی دارد، لحظه افطار خیلی خوب است و دعا می‌کنم زودتر اذان تمام شود تا افطار کنم.(خنده)

*ماه رمضان مزه دیگری دارد/ دوست دارم نمازم را در مسجد بخوانم

زهرا نبوی‌زاده با دستمالی که آغشته به گلاب است، مشغول تمیز کردن مصحف آسمانی و کتاب دعاست، ماه رمضان امسال برای او مزه دیگری دارد،‌ چرا که امسال مکلف شده، از دوستش می‌گوید که مشوق حضورش در مسجد شده تا با کمک همدیگر کار غبارروبی مسجد را انجام دهند.

وی همچنان مشغول کار است، بیان می‌کند: خیلی دوست دارم مسجد بیایم، چون برنامه‌ها و مراسم‌های خوبی دارد، البته برخی مواقع خودم تنها مسجد می‌آیم و بعضی موقع هم با مادرم، دوست دارم نمازم به جماعت در مسجد بخوانم.

* آب و هوای مسجد خیلی خوب است!

زینب دوست زهرا و همکلاسی اوست که نوع گفتارش نشان می‌دهد حتماً در آینده مدیر می‌شود، امسال سال دومی است که روزه می‌گیرد، پدرش سال گذشته به خاطر یک ماه روزه‌داری برایش گردنبند طلا هدیه گرفته است، وقتی از او می‌پرسیم که الان در مسجد چه کار می‌کند، با کلمات شمرده و محکمش می‌گوید: مادرم از طریق مسئول فرهنگی خواهران مسجد در جریان مراسم غبارروبی قرار گرفت، مامانم گفت این کار ثواب دارد و به همین خاطر من هم به مسجد آمدم، در اینجا خیلی خوش می‌گذرد، آب و هوای مسجد خیلی خوب است.

*نماز خواندن در مسجد را به تماشای برنامه تلویزیونی ترجیح می‌دهم

در آن سوی شبستان، دو خواهر با هم مشغول تمیز کردن مسجد هستند، با این تفاوت که یکی 11 سال سن دارد و دیگری یک سال و سه ماه! ریحانه میرزاخانی که خواهر بزرگتر است، از آن دختراهایی است که مشوق حضور خانواده‌اش در مسجد بوده، حضور در مراسم غبارروبی را برای ثواب بیشتر می‌داند و ابراز می‌دارد: بعد از ماه رمضان به کلاس‌های تابستانی مسجد می‌روم، چون به خاطر روزه گرفتن تشنه‌ام می‌شود!

مهدیه خواهر ریحانه که در بغل مادرش هست، دستمال به دست مانند خواهرش به تمیز کردن مسجد مشغول است، ریحانه که همچنان با چشمانش به خواهرش نگاه می‌کند، می‌گوید: امام جماعت مسجد را از نزدیک دیده‌ام، خیلی مهربان است، البته بیشتر مواقع دوست دارم به مسجد بیایم، اما موقعی که تلویزیون برنامه دارد، یکم مردد می‌شوم، اما در نهایت به خاطر شرکت در نماز جماعت با مادرم به مسجد می‌آیم.

*مدال ماراتن محمدحسین در مسجد

در این میان محمدحسین که چهار سال سن دارد، پا به پای مادرش در غبارروبی مسجد کمک می‌کند، هر ترفندی به کار بردیم تا با این پسر بازیگوش گفت‌وگویی انجام دهیم، نشد، در این هنگام سوسن کاظمی مادر محمد حسین از شیطانی‌های پسرش در هنگام نماز جماعت در مسجد می‌گوید و با خنده عنوان می‌کند: محمدحسین مدال دوی ماراتن را هنگام برپایی نماز دریافت کرده. البته هر موقع صدای اذان را می‌شنود، دست من یا پدرش را می‌گیرد تا برای نماز به مسجد بیاییم، پسرم حضور در مسجد را خیلی دوست دارد.

*هنگام نماز جماعت امکاناتی مانند وسایل ورزشی و کارگاه هنری برای کودکان تدارک دیده شود

حضور شاداب و سرزنده این نوگلان و نوجوانان با حجاب فاطمی‌ بی‌شک نشان از اهتمام جدی مسئولان فرهنگی این مسجد به ویژه معاونت فرهنگی بخش خواهران برای ایجاد محفل دوستی و همگرایی خانواده با مسجد دارد، مهناز جلیلی مسئول واحد فرهنگی مسجد که حدود یازده سال حضور مستمر در این معاونت داشته، می‌گوید: این بچه‌ها از همان دوران مهدکودک در مسجد حضور داشتند و الان ثمره‌اش را مشاهده می‌کنید، اگر بتوانیم در هنگام نماز جماعت و برنامه‌های مذهبی در شبستان مسجد، امکانات خاصی مانند وسایل ورزشی، تماشای فیلم، کاردستی و کارگاه هنری در نظر بگیریم، حتماً این حلقه وصل ایجاد می‌شود و آن‌ها همیشه مسجد را انتخاب می‌کنند، البته بهتر است که در ابتدا این بچه‌ها را پرورش داد و بعد تربیت کنیم.

در حالی شبستان مسجد جامع نارمک را ترک می‌کنیم که همچنان صدای شادی بچه‌ها در فضای مسجد پیچیده است، شعفی که از جذب کودکان و نوجوانان به مسجد خبر می‌دهد./فارس