زرین نامه: شرح كودتا بدین قرار بود كه بختیار آخرین نخستوزیر رژیم پهلوی به همراه غلامعلی اویسی از نظامیان نزدیك به محمدرضا پهلوی با هماهنگی برخی عناصر در داخل كشور درصدد برآمدند نظر آمریكار را درباره طرح یك كودتا و ساقط كردن نظام نوپای جمهوری اسلامی جویا شوند.
طرح این كودتا از جمله تلاش هایی بود كه سازمان سیا، رژیم بعث عراق، كشورهای حاشیه جنوبی خلیجفارس و تعدادی از مخالفین نظام جمهوری اسلامی بطور مشترك آن را طراحی كردند كه پیش از دستیابی به هر گونه هدفی، كشف و با شكست روبرو شد.(2) آقای محمدی ری شهری در این خصوص میگوید: نزدیك غروب آفتاب روز 17/4/1359 ، آقای سعید حجاریان كه با كمیته اداره دوم ارتش همكاری داشت به دفترم آمد و هیجانزده گفت كار خصوصی دارم . ظاهرا چند نفر در دفتر بودند، به من نزدیك شد و گفت: " امشب قرار است كودتا شود" بدین سان با پیگیری كودتا كشف و خنثی شد.(3)
شرح كودتا بدین قرار بود كه بختیار آخرین نخستوزیر رژیم پهلوی به همراه غلامعلی اویسی از نظامیان نزدیك به محمدرضا پهلوی با هماهنگی برخی عناصر در داخل كشور درصدد برآمدند نظر آمریكار را درباره طرح یك كودتا و ساقط كردن نظام نوپای جمهوری اسلامی جویا شوند .(4)
تدارك كودتا، با اهداف و زمان مشخص، در دستور كار بنیعامری، رهبر شاخه نظامی، قرار گرفت و سازمان نقاب ( نجات قیام ایران بزرگ ) برای مطالعه در خصوص بررسی راههای موفقیت كودتا در ستاد بختیار تشكیل شد. مثلث ریاست این سازمان به این صورت شكل گرفت كه شاخه نظامی به رهبری بنیعامری، سیاسی به رهبری قادسی و تداركات به رهبری " منوچهر قربانیفر " بود. اكثر اعضای شاخه سیاسی، اعضای حزب ایران و هواداران بختیار بودند. مهمترین وظیفه این شاخه هموار كردن زمینه عملیات نظامی و نیز به دست گرفتن قدرت سیاسی پس از كودتا بود . افراد این شاخه به نظام مشروطه سلطنتی وفادار بودند . آنان همزمان با انجام اقدامات سیاسی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران ، درصدد برآمدند برای كسب مشروعیت سیاسی، برخی رجال ملی و مذهبی را نیز با خود موافق سازند. شاخه تداركات وظیفه تهیه پول، اسلحه، خانه، ماشین و دیگر لوازم مورد نیاز برای یك كودتای موفق را بر عهده داشت. پول در وهله اول از جانب كشورهای امریكا، انگلیس و عراق در اختیار ستاد كودتا - مستقر در پاریس - قرار میگرفت و سپس از طریق این ستاد به داخل كشور فرستاده میشد؛ و سپس از طریق این ستاد به داخل كشور فرستاده میشد؛ چنانكه در مدت كمتر از یك هفته این مبلغ به چیزی در حدود یكصد میلیون تومان در سال بالغ گردید .(5)
شاخه نظامی ابتدا با سر دادن شعارهای ناسیونالیستی و تبلیغ این هشدار كه ایران با قدرتیابی روحانیون به تدریج به كشور عربی تبدیل میشود، سعی در جذب نیرو داشت. آنان پرسنل شاغل و یا پاكسازی شده ارتش را به همكاری فرا خواندند و به این افراد برای تشویق بیشتر، مبالغی پول پرداخت میكردند . (6)
حجتالاسلام محمدی ریشهری - رئیس وقت دادگاه انقلاب ارتش - اعضای جذب شده شاخه نظامی را چنین برمیشمارد : " تعدادی از امرای اخراجی ارتش كه حتی مدتی زندانی بودند عدهای بازخرید شده و یا كسانی كه بازنشسته شده بودند. البته [آنان] تعدادی از افراد شاغل را هم فریب داده بودند. بنیعامری رئیس شاخه نظامی با استفاده از ارتباطات خود با برخی از عناصر اطلاعاتی شاغل در اداره دوم ارتش و مأمورین ساواك منحله، اقدام به شناسایی و جذب افراد، اعم از مشاغل، بركنار شده و تحت تعقیب میكرد تا از طریق تأمین كادر اطلاعاتی كودتا، اولا شناساییهای لازم در بین نیروهای سهگانه نظامی میسر شود، دوما امكان تأمین پوشش حفاظتی برای شبكه در برابر نیروهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی فراهم گردد."(7)
بنا بر اعترافات ستوان سیاوش پورفهمیده - از عوامل كودتا - رهبران شاخه نظامی بیشتر درصدد جذب آن دسته از افراد بازنشسته ارتش بودند كه بعضا از مشكلات مالی رنج میبردند. به این افراد تأكید میشد كه افشای هر گونه اطلاعات به مرگ آنان منجر خواهد شد و لذا اكثر آنها از چگونگی انجام كودتا هیچ اطلاعی نداشتند. در واقع مقرر شده بود آنان پس از تجمع در پارك لاله و حركت به سوی پادگان نوژه همدان ، در جریان عملیات قرار گیرند .(8) و شاخه نظامی پس از تلاشهای فراوان ، موفق شد شصت خلبان و پانصد تن از افراد فنی و نظامی ، را برای شركت در عملیات جذب كند . این شاخه به سران خود قول داده بود . پرواز بیش از سی هواپیما را تضمین كند . مهمترین پایگاههای هوایی كه كودتاچیان در آن حضور داشتند علاوه بر پایگاه هوایی مهرآباد در تهران ، پایگاه سوم هوایی نوژه در همدان و پایگاههای وحدتی دزفول ، اصفهان و تبریز بودند . در نیروی زمینی ، بیش از همه لشگر 1 ( گارد جاویدان سابق و حوزه نفوذ اویسی ) مورد توجه قرار گرفت. علاوه بر این، لشگر 2 و همچنین نیروی ویژه هوابرد ( نوهد ) پادگان جمشیدیه، ستاد نیروی زمینی، ژاندارمری و شهربانی نیز با كودتاگران همكاری داشتند . در خارج از تهران بیش از همه لشگر 92 زرهی اهواز مورد توجه كودتاگران بود و سرهنگ عزیز مرادی علاوه بر بسیج و تسلیح شیوخ وابسته به عشایر عرب، وظیفه توجیه و جذب نیروهای داخل لشگر را بر عهده داشت . مرادی بیش از آنكه با سازمان كودتای نوژه در ارتباط قرار گیرد، سعی داشت با ایجاد شاخه نظامی برای جذب پان ایرانیست تحت رهبری پزشكپور به یك عملیات براندازی اقدام كند . لشگر 81 باختران و لشگر قزوین نیز تا حدودی با عوامل كودتا هماهنگ شده بودند . همچنین مقرر شده بود نیروهای شبه نظایم در روز كودتا در نقاط مختلف تهران اقدام به ایجاد آشوب و درگیری نمایند.
گروههای شبه نظامی تا بیست و چهار ساعت میبایست مطابق برنامه عمل میكردند و پس از آن میتوانستند عملیات را به ابتكار خودشان پیش ببرند . غیر از پارك لاله ( محل تجمع اصلی ) ، مقرر شده بود گروهی دیگر نیز اجرای عملیاتی را در پادگان لاهوتی ( باغشاه ) تهران بر عهده گیرند . بر اساس این طرح ، مقرر بود ، در كل سه گروه در سه نقطه تهران ( پارك لاله ، عباسآباد و نقطهای در غرب تهران ) دست به آشوب بزنند . یكی از فعالیتهای مهم شاخه سیاسی كودتا - كه تا اندازه زیادی هم موفقیتآمیز بود - تلاش جهت جلب حمایت تعدادی از روحانیون بود . آنان با شناخت كامل از جامعه ایران ، نسبت به نقش مذهب و مشروعیت حاصل از آن در نظر مردم غافل نبودند . لذا از همان ابتدا به مثابه دیگر نیازهای كودتا ، جایگزینی یك رهبر مذهبی را به جای امام خمینی (ره) مدنظر داشتند و برای این منظور بهترین گزینه را آیتا... شریعتمداری تشخیص دادند .
دو عامل سبب این انتخاب شده بود . یكی ناآرامیهایی كه " حزب جمهوری خلق مسلمان " در حمایت از ایشان به راه انداخته بود و كودتا گران امیدوار بودند با جلب حمایت آیتالله شریعتمداری حمایت این حزب و اكثریت مردم استانهای آذری زبان را به دست آوردند . دیگر این كه بختیار زمانی كه در تدارك تصدی سمت نخستوزیری بود ، به حمایت شریعتمداری از اقدام خود در برابر حضرت امام به عنوان مرجع شیعیان جهان اطمینان حاصل كرده بود . بدین ترتیب شریعتمداری بهترین گزینه در میان روحانیون برای همكاری و تایید كودتا به حساب میآمد .(9) علاوه بر وی ، روحانیون دیگری مانند سید حسن قمی ، روحانی و سید رضا زنجانی مستقیم یا غیرمستقیم در ارتباط با شبكه كودتا قرار داشتند . (10)
حجتالاسلام والمسلمین محمدی ریشهری حدود یك ماه پس از كودتا پرده از روی این مسأله برداشت و عنوان كرد كه تعدادی از روحانیون كه جزو افراد مسئول مملكتی نیستند ، در ارتباط با كودتا بودهاند و علاوه بر آنها بعضی آقازادهها نیز با كودتا هماهنگی داشتهاند . این مسأله برای جذب افراد جدید و كسانی كه در همكاری با كودتاگران دچار تردید شده بودند ، بسیار مفید واقع شد . سروان نعمتی - از عوامل اصلی كودتا - برای اقناع یكی از خلبانان كه نسبت به مأموریت محوله دچار بیم و تردید شده بود . به او میگوید : " خیلیها از جمله شریعتمداری این كودتا را تأیید كردهاند . "(11) اكثر افراد كودتا را مورد تأیید روحانیون و وسیله نجات ایران و اسلام میپنداشتند . چنانكه ایرج درخشنده از ساواكیهای جذب شده به كودتا - پس از دستگیری در این ارتباط ، میگوید : بنیعامری میگفت با علما و روحانیونی كه طرفدار آیتالله شریعتمداری میباشند، دست به دست هم دادهایم تا یك اسلام نوین در سطح مملكت پیاده كنیم ." بدین ترتیب راه هر گونه مخالفت اعضا با اهداف كودتا كه بعضا ضد انسانی و ضد اسلامی بود - بسته میشد بنا به اعترافات تیمسار محققی ، مسئولان شاخه سیاسی در پاسخ به پرسش عوامل كودتا مبنی بر این كه در برابر واكنش مردم چه اقدامی باید انجام دهند. چون در صورت تیراندازی عده زیادی از مردم كشته خواهند شد ، به آنان میگفتند : وقتی امام خمینی را از میان بردارند ، فرد دیگری به جای ایشان خواهد نشست و از طریق رادیو و تلویزیون تمام آنچه را كه امام گفته است ، او بر غلط بودن آن فتوا خواهد داد .
تأیید كودتا به وسیله یك روحانی برجسته كه توسط سران كودتا به اعضاء تفهیم میشد - تا اندازهای برای این افراد مهم بود كه بسیاری از آنان شخصا به بیت ایشان مراجعه كرده و درصدد دریافت پاسخ بودند . استوار عبدالعلی سلامت - از عوامل كودتا در پایگاه همدان - در اعترافات خود اذعان میكند كه به هنگام مراجعه به بیت شریعتمداری ، تعدادی نظامی و خلبان را در آنجا دیده است كه آنها نیز برای كسب اجازه " در مورد یك برنامه " به آنجا آمده بودند . هر چند وی موفق به دیدار شریعتمداری نگردید ، اما از خلبانی كه در آنجا بود نقل میكند كه وی گفته است : " ظلم پایدار نمیماند " در واقع این اقدامات سران كودتا در راستای نزدیكی جستن به روحانیون با این اهداف صورت میگرفت كه روحیه افراد را برای انجام عملیات كودتا چنان قاطعانه و خشن تقویت كنند كه آنان بدون عذاب وجدان و تردید به هر عملی علیه مردم و دولت جمهوری اسلامی اقدام كنند . با توجه به نقش تعیین كننده و مهم نیروی هوایی در عملیات كودتا ، تعیین پایگاهی مناسب برای آغاز عملیات ضروری بود .
ویژگیهای این پایگاه در نظر تئوریسینهای نظامی كودتا بدین قرار بود : 1- دارای هواپیما باشد 2- به تهران نزدیك باشد 3- خارج از شهر باشد 4- عناصر مستعد و قابل جذب داشته باشند 5- رهبران عملیات هوایی كودتا حداكثر آشنایی را با پرسنل و اماكن آن داشته باشند .(12) در نظر كودتاگران ضربه اصلی باید به تهران زده میشد تا با سقوط آن به عنوان مركز سیاسی - اداری كشور ، دیگر شهرها نیز تسلیم شوند . بنابراین در ابتدا نظر بعضی از افراد شاخه نظامی و سیاسی بر این بود كه پایگاه هوایی مهرآباد مركز ثقل كودتا باشد . اما نگرانی از حضور و واكنش مردم در برابر پایگاه مهرآباد آنان را واداشت تا پایگاه دیگری را كه از شرایط مناسبی برخوردار باشد .
سرانجام پس از بررسیهای نظامی پایگاه هوایی نوژه برای انجام عملیات انتخاب شد . كه بعضی از سران كودتا مانند تیمسار سعید مهدیون ، تیمسار محققی و نعمتی در آنجا دورانی را گذرانده و با محیط كاملا آشنا بودند . (13) برای انجام عملیات زمینی علاوه بر شبه نظامیان حامی كودتا در تهران و نیز برخی یگانهای نظامی لشگر 1 و 2 و تیپ نوهه ، لشگر زرهی 92 اهواز به عنوان مهمترین پایگاه عملیاتی كودتا معین گردید . اعضای شاخه سیاسی و نظامی ، پس از مطالعات و بررسیهای زیاد ، اهدافی را به عنوان نقاط حساس و كلیدی برای بمباران و تصرف انتخاب كردند تا به قول خودشان ضربه فلجكننده و غافلگیرانهای را به جمهوری اسلامی وارد آورده و توان مقابله در برابر كودتاگران را از آنها بگیرند . بنابراین از مهمترین این اهداف ، بمباران بیت امام بود كه توسط سه هواپیما با زبدهترین خلبانان انجام میشد ، زیرا در نظر كودتاچیان از بین رفتن امام خمینی (ره) به معنای پایان عمر جمهوری اسلامی بود . ستوان ركنی در اعترافات خود میگوید : " بر سران كودتا كاملا مشخص بود تا زمانی كه امام زنده است ، مردم با یك كلمه ایشان به خیابانها آمده و كودتا راعقیم خواهند كرد ." (15) بمباران و انهدام فرودگاه مهرآباد ، دفتر نخستوزیری ، ستاد مركزی سپاه پاسداران ، كمیته انقلاب ، مجلس شورای اسلامی ،(16)تعدادی از پادگان های مهم ، مدرسه فیضیه و چند نقطه مهم دیگر از جمله اهداف دیگر آنها بود.(17) مرحله دوم عملیات پس از پایان بمبارانهای هوایی ، با عملیات نیروی زمینی آغاز میشد ، در این مرحله میبایست چند نقطه حساس از جمله صدا و سیما بوسیله كودتاگران اشغال میشد كه این كار بوسیله گروهی صد تا صد و پنجاه نفری انجام میشد از نقاط دیگر برای تصرف زندان اوین ، ستاد ارتش ، پادگانهای حر ، قصر و جمشیدیه بود.(18 هدف كودتاچیان سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی و روی كار آوردن یك دولت نظامی به مدت دو سال بود . و پس از آن طی برگزاری یك انتخابات ( فرمایشی ) ، نوع حكومت معلوم میگردید .
پس از لو رفتن كودتا ، ستاد هماهنگی خنثیسازی توطئه متشكل از سپاه پاسداران و نیروی هوایی شكل گرفت و قرار بود دستگیری و تعقیب توطئهگران توسط این ستاد انجام پذیرد . (19) آیتالله هاشمی رفسنجانی در مصاحبهای به تاریخ 22/4/1359 با رادیو درباره نحوه كسب اطلاع از كودتا چنین میگوید : "حدود یك ماه و نیم پیش به ما اطلاع دادند كه عوامل شاهپور بختیار در ایران و شبكه نظامی و تبلیغاتی شان بر سرعت اقدامات خود افزودهاند . در آن گزارش ، برنامههای تبلیغاتی آنها مشخص و همینطور برنامههای نظامیشان و زمان اینكه چه وقت میخواهند توطئه را شروع كنند گزارش شد . من این مسأله را در شورای انقلاب مطرح كردم ، آقای بنیصدر دوم از كانال دیگری آگاه شده بود . شورای انقلاب ، سپاه را مسئول كرد كه به همراه نیروهای ویژهای از ارتش این جریان را تحقیق كنند و آنها را تعقیب كردند و وضعیتی پیش آمد كه یك بازداشت صورت گرفت و عدهای از عوامل بختیار بازداشت شدند و این باعث شد كه برنامه كودتا به هم بخورد و برای مدت نامعلومی به تأخیر بیفتد . ولی شورای انقلاب در جریان بود . " (20)
ابوالحسن بنیصدر ، رئیس جمهور وقت كه بعدها ارتباط وی با توطئهگران فاش شد. اطلاعات خود را از منابعی دیگر میداند، بنیصدر در یك سخنرانی نحوه اطلاع خود از كودتا را اینگونه بیان میكند : " فرمانده سابق نیروی هوایی یك ماه و اندی پیش اطلاع داد كه در نیروی هوایی مثلا در میان چتربازها شاید هم به صراحت از نوژه حرف زد كه یك تشكلهایی در حال انجام است . این خبر را ما به دستگاه اطلاعاتی برای تحقیق و پیگیری دادیم تا اینكه حدود سه هفته پیش از این معلوم شد اینها همان كودتاگرانند و آن وقت نیروی آنها حدود هفتاد تا هشتاد نفر ارزیابی میشد و ده نفر از آنها هم آن موقع برای ما شناخته شده بودند ."
آقای ریشهری نیز نقطه عطف كشف این كودتا را صحبت میان دو نفر در تاكسی میداند كه پس از آن تحقیق و كشف شبكهای به نام نقاب در تیپ نوهه و در نتیجه دستگیری 13 نفر در این رابطه رخ میدهد . (21) و اما نظر مشهور به این صورت است كه خلبانی كه مأمور بمباران بیت حضرت امام بود ، دچار تشویش و عذاب وجدان شده ، شب قبل از آغاز عملیات به منزل حضرت آیتالله خامنهای میرود و موضوع را در آنجا بیان میكند . آیتالله خامنهای جریان آن شب را چنین بیان میكنند : " یك شبی من حدود اذان صبح دیدم كه درب منزل ما را میزنند ، بیدار شدم رفتم دیدم آقای مقدم است و میگوید كه یك نظامی آمده با شما كار واجب دارد ، به آن نظامی گفتم : تو از كجا میدانی ؟ بنا كرد شرح دادن آن و ... من دیدم مسأله خیلی جدی است و بایستی آن را پیگیری بكنیم " و البته روایتی دیگر این چنین است كه همزمان با این خلبان یكی از درجهداران تیپ نوژه به كمیته مستقر در اداره دوم ستاد مشترك مراجعه میكند و پس از افشای كودتا و اعتراف به این كه قرار است به همراه یازده نفر دیگر در براندازی نظام جمهوری اسلامی شركت كند ، پاكتی حاوی بخشی از طرح عملیاتی كودتا را در اختیار كمیته فوق قرار میدهد . (22)
پس از لو رفتن طرح كودتا ، سپاه پاسداران ، ارتش و كمیته انقلاب وارد عمل شده و دستگیری توطئهگران را آغاز میكنند . به همین منظور در اداره دوم ارتش برای خنثی سازی كودتا و جلوگیری از فرار عناصر اصلی و هر گونه اقدام از جانب آنها ، گروه ویژهای مركب از آقایان تیمسار دادبین ، سروان شهرام فر و سروان نوری تشكیل شد تا پس از اعزام به پایگاه هوایی نوژه ، با همكاری نیروهایی كه از قبل در آنجا مستقر بودند ، به دستگیری و مقابله با كودتاگران اقدام نمایند.(23) علاوه بر این در اداره دوم ارتش نیز مركز فعالیتهای ضد كودتا تحت نظارت محمد رضوی شكل گرفت كه مستقیما با حضرت آیتالله خامنهای و آیتالله هاشمی رفسنجانی در تماس بود و هر گونه اقدامات مركز در هماهنگی با آنها صورت میگرفت. اولین عملیات ضد كودتا از پارك لاله تهران واقع در بلوار كشاورز شروع شد كه به عنوان محل تجمع كودتاگران برای انتقال به همدان در نظر گرفته شده بود . پاسداران انقلاب در اقدامی ضربتی موفق شدند تعدادی از آنها را دستگیر كنند . اما عده دیگری با چند دستگاه ماشین به سمت پایگاه نوژه حركت كردند كه در فاصله یك كیلومتری پایگاه نوژه دستگیر شدند . كه قبل از دستگیری ، درگیری میان دو طرف روی میدهد كه 6 نفر از كودتاچیان كشته میشوند . (24) در نقاط دیگر كشور ، از جمله در اصفهان ، دو مینیبوس و یك دستگاه اتوبوس كه حامل هفتاد نفر بودند در مسیر حركت به سمت همدان با نیروهای سپاه درگیر كه در نتیجه تعدادی كشته و زخمی و تعدادی بازداشت می شوند . در اهواز ، در لشگر 92 زرهی اهواز ، یكی دیگر از مكانهای تجمع كودتاگران كه با اقدام به موقع ، توطئهگران در اهواز نیز دستگیر شدند . با این حال سران اصلی كودتا و رؤسای سه شاخه آن موفق شدند از كشور فرار كنند ، بیشتر كسانی كه دستگیر شدند ، از شاخه نظامی كودتا بودند ، در جریان دستگیری افراد دخیل در كودتا تعدادی نیز بیگناه بودند كه پس از اثبات آزاد شدند - در این عملیات دو نفر به نامهای استوار یكم قربانی اصل و گروهبان اصغرخانی به شهادت رسیدند (25).
منابع و پی نوشتها:
1. كودتای نوژه ، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی ، تهران 1367 ، صص 37و36.
2. همان ، ص 37.
3. محمدی ری شهری ، محمد ، خاطرهها ، مركز اسناد انقلاب اسلامی ، تهران 1383 ، ص 105.
4. كودتای نوژه ، همان ، ص 103.
5. ماهنامه زمانه ، تیر 1384 ، شماره 34 ، صص 36-35.
6. روزنامه جمهوری اسلامی ، 16/11/61.
7. مجله صف ، مرداد 59 ، شماره 44.
8. آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی ، كدهای 5578 و 18322.
9. ماهنامه زمانه ، همان ، ص 36.
10. همان.
11. روزنامه جمهوری اسلامی ، 16/5/59 ، شماره 342.
12. ماهنامه زمانه ، همان ، ص 37.
13. آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی ، كدهای 18349 و 18352.
14. روزنامه حیات نو ، 20/8/1380 ، شماره 428.
15. كودتای نوژه ، همان ، ص 154.
16. روزنامه كیهان ، 23/4/59 ، شماره 11044.
17. همان ، 21/4/59 ، شماره 11042.
18. كودتای نوژه ، همان ، ص 155 .
19. روزنامه كیهان ، 23/4/59 ، شماره 11044.
20. روزنامه اطلاعات ، 23/4/1359.
21. همان.
22. كودتای نوژه ، همان ، صص 192-191.
23. آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی ، مصاحبه محمد مهدی كتیبه ، شمارههای 2670 تا 2665.
24. روزنامه كیهان ، 23/4/59 ، شماره 11044.
25. مجله صف ، مرداد 59 ، شماره 44 .
ارسال دیدگاه