"سلامی" که فتنه آفرید / آتش افروزی روزنامه های زنجیره‌ای با هماهنگی براندازان

زرین نامه: با گذشت 15 سال از حوادث کوی دانشگاه، هر روز ابعاد تازه ای از این جنایت بزرگ در حق ایران فاش می شود که برخی از عوامل داخلی با هدایت استبداد جهانی سعی در براندازی نظام داشتند.

به گزارش زرین نامه؛ تیر ماه سال 78 بود که کمیسیون فرهنگی مجلس پنجم، طرح «اصلاحیه قانون مطبوعات » در چهار بند را به تصویب رساند.

این طرح به دنبال افزایش روزنامه های زنجیره ای و برخی از اظهار نظر های آنها که صریحاً از ضد انقلاب تغذیه فکری و مالی می شدند مطرح شد.

این رسانه ها با زیر سوال بردن نص صریح قرآن و احکام اسلام، فضای شبهه ناکی را در کشور به وجود آورده بودند؛ به طوری که روزانه صد ها شبهه دین و اعتقادات ملت مسلمان ایران را هدف می گرفت.

طی این طرح هرگونه فعالیت مطبوعاتی برای عوامل بیگانه ، اعضای گروهک های تروریستی و ضدانقلاب ، جاسوسان، وابستگان و سردمداران رژیم طاغوت و... و همچنین دریافت کمک های مالی از کشورهای بیگانه توسط مطبوعات ممنوع شد.

بند دیگر این مصوبه ایجاد ضمانت اجرایی برای مقابله با افراد دولتی یا غیردولتی که نشریات را برای چاپ مطلب یا مقاله ای زیر فشار قرار داده یا آنها را وادار به سانسور می کردند و همچنین لزوم التزام عملی مدیران مسئول و صاحبان امتیاز نشریات به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بود.

همزمان با ارسال اصلاحیه قانون مطبوعات به هیأت رئیسه مجلس ، مجمع روحانیون مبارز با صدور اطلاعیه ای که در روزنامه ایران 12 تیر 78 به چاپ رسید، اعلام کرد: «طرحی توسط تعدادی از نمایندگان مجلس در دستور کار مجلس قرار گرفته که فقط تحدید کننده مطبوعات است و سایه استبداد را بر فضای مطبوعات کشور می گستراند.

اعمال محدودیت و ممنوعیت همان طور که در گذشته نتیجه ای مطلوب در پی نداشته ، اینک نیز چنین دستاوردی نخواهد داشت .» همچنین روزنامه نشاط در تاریخ 13 تیر با انتشار بیانیه شورای شهر تهران و سردبیر 10 نشریه دوم خردادی نسبت به طرح این اصلاحیه در مجلس هشدار داد.

سعید اسلامی پیشنهاد اصلاح قانون مطبوعات را داده است

روزنامه سلام هم در 15 تیر یعنی یک روز مانده به مطرح شدن اصلاحیه در صحن علنی مجلس ، اقدام به انتشار سند محرمانه منتسب به وزارت اطلاعات نمود و با تیتر درشت نوشت : «سعید اسلامی پیشنهاد اصلاح قانون مطبوعات را داده است» .

به صحنه آوردن مدیر مسئول روزنامه سلام ـ آقای موسوی خوئینی ها ـ با هدف ایجاد هزینه ای غیرقابل پرداخت و در نتیجه عدم تصویب اصلاحیه قانون مطبوعات صورت پذیرفت اما با شکایت وزارت اطلاعات و تعدادی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی ، پرونده اتهامی وی به دادگاه ویژه روحانیت ارجاع داده شد و با احتساب حکم تعلیقی سال 1372، روزنامه سلام تا تعیین تکلیف نهایی تعطیل شد.

روزنامه های موسوم به زنجیره ای در اقدامی هماهنگ ، تعطیلی روزنامه سلام را مهمترین سوژه خبری خود قرار دادند و ازآن به عنوان «اقدامی غیرقانونی »، «مقابله با دولت » و «مخالفت با توسعه سیاسی » یاد کردند. روزنامه نشاط با عبارت معناداری در زیر تصویر مدیر مسئول روزنامه سلام نوشت : «آیا محافظه کاران هزینه به صحنه آوردن آقای موسوی خوئینی ها را محاسبه کرده اند؟» و روزنامه صبح امروز با مدیر مسئولی سعید حجاریان ، در نخستین روز توقیف روزنامه سلام تصریح کرد: «باید به یاد داشته باشیم که بازی دموکراسی ، اگرچه بازی نامیده می شود، ولی اگر قواعد آن را پذیرفتیم ، دیگر بازی نیست . رأی مردم به جمهوری اسلامی ، رأی به دموکراسی است و اگر این قاعده چه در مطبوعات و چه در انتخابات در هم شکسته شود، آنگاه سیاست ورزی به پایان می رسد.» نویسنده مذکور سپس با تهدید تلویحی مبنی بر افشای اسناد دیگری ، نوشت : «آیا اگر کسی توانست اسناد دیگری از طرح های سعید اسلامی به دست آورد، آیا باید به مجازات هشدار دادن به مردم ، به خاطر آن از ادامه فعالیت سیاسی باز ماند. به سهم خود از مردم می خواهیم هر اطلاعاتی که از سعید امامی و محافل سراغ دارند به روزنامه بفرستند.»

در ادامه این بازی رسانه ای که در دست رسانه های زنجیره ای و وابسته به شاخه تجدید نظر طلبان از جبهه اصلاحات بود، روز 17 تیر حملات گسترده این رسانه ها علیه تعطیلی روزنامه سلام به اوج خود رسد و این روزنامه های زنجیره ای با تهدید نظام اعلام کردند که باید منتظر عواقب توقیف روزنامه سلام باشند.

روز پنجشنبه 17 تیر، 10 روزنامه زنجیره ای با تیترهایی چون «محدودیت مطبوعات خشم مردم را شعله ور خواهد کرد»، «زمان حامل حوادث خشونت بار است »، «نظام باید هزینه های سنگینی بپردازد»، «دانشجویان ساکت نخواهند نشست »، «ورود به قلعه چپ گرایان یک ریسک خطرناک برای محافظه کاران است »، «مقابله با دولت و مخالفت با توسعه سیاسی » و «پایان سیاست ورزی »، درصدد القای فضای بحرانی و ناآرامی به جامعه برآمدند تا در همان شب علیرضا نوری زاده ، مفسر رادیو بی بی سی در تقدیر از عملکرد مطبوعات اصلاح طلب بگوید: «ما باید سرافراز باشیم که پرچمداران جامعه مدنی در ایران یعنی نشریات نشاط ، صبح امروز، خرداد، همشهری و ایران ، مراکز قدرت را نشانه رفته اند و با زیر سؤال بردن مشروعیت و مقبولیت نظام اسلامی ، چالشی جدی فراروی حاکمان اسلامی گشوده اند.»

در این میان رسانه های ضد نظام و بیگانه، هم صدا با روزنامه های زنجیره‌ای با خوشحالی از براندازی نظام جمهوری اسلامی توسط حرکت خودجوش مردمی خبر می دادند و از این هجمه های رسانه ای حمایت کردند.

«ایلینا روزلهتین »، عضو جمهوری خواه مجلس نمایندگان آمریکا در جمع مراسم راهپیمایی منافقین در 31 خرداد اعلام کرده بود: «تنها راه حل باقیمانده برای تغییر در ایران ، تغییر حکومت مذهبی است . شما هدفی درست ، یعنی سرنگونی حکومت اسلامی را دنبال می کنید.» و «گری هاکرمن » سخنران دیگر این مراسم خاطرنشان کرد: «زمان آن فرا رسیده که وزارت خارجه آمریکا با حمایت مستقیم از نهضت ملی ایران ، سرنگونی حکومت اسلامی را پیگیری کند.»

به دنبال فضاسازی های رسانه های زنجیره ای در داخل و خارج از کشور اولین تجمع اعتراضی در ساعت 9شب در مقابل خوابگاه دانشجویان دانشگاه تهران به سرکردگی 2 غیر دانشجو به نام های منوچهر محمدی و اکبر محمدی برگزار شد.

این 2 فرد پس از دستگیری اعترافات جالبی در خصوص چگونگی دریافت کمک مالی و ارتباط با عناصر خارجی و طراحی تجمعات اعتراض آمیز داشتند. این دو نفر با ورود به خوابگاه دانشجویان ، جلسه ای را با تنی چند از اعضای دفتر تحکیم برگزار می کنند و سپس با فراخوان تعدادی از دانشجویان در محوطه خوابگاه با شعار «طرح سعید امامی ملغی باید گردد» دست به تظاهرات می زنند.

در گوشه دیگر خوابگاه یعنی جلوی سینمای کوی دانشگاه ، فردی به نام فرح شفیعی که از افراد مرتبط و نزدیک به مدیریت وقت کوی دانشگاه بود، در حالی که به همراه چند نفر دیگر، تراکت ها و پلاکاردهایی از قبل آماده شده در اختیار داشتند، به بهانه توقیف روزنامه سلام و محکومیت طرح اصلاح قانون مطبوعات در محوطه کوی دانشگاه تجمع می کنند و با سردادن شعارهایی تحریک آمیز خواستار اجتماع دانشجویان در محوطه خوابگاه ها می شوند.

شفیعی دانشجو نبود، بلکه کارمند جهاد کوی دانشگاه بود و جالب است همین فرد بعداً توسط مصطفی تاج زاده معاون سیاسی وزیر کشور به سمت دبیر کمیسیون ماده 10 احزاب در وزارت کشور اصلاحات ترفیع پیدا کرد.

ساعت 22 تجمع فرح شفیعی با منوچهر محمدی در هم ادغام می شود و آماده حرکت و خروج از محوطه خوابگاه می شوند. در این هنگام خبر بازپس گیری شکایت وزارت اطلاعات علیه روزنامه سلام در جمع دانشجویان اعلام می شود.

بر خلاف تصور دانشجویان پس از شنیدن این خبر نه تنها متفرق نمی شوند بلکه تعدادی از اعضای دفتر تحکیم ، این خبر را به منزله عقب نشینی محافظه کاران مطرح کرده و خواستار خروج جمعیت 300 نفره دانشجویان از محوطه خوابگاه شدند.

در ادامه جمعیت وارد خیابان کارگر شده و پس از نفوذ افرادی به میان این جمعیت با شعارهای تحریک کننده و ضدارزش های الهی نظام و پرتاب سنگ، اعتراضات به یک باره به اوج خود می رسد و جو به شدت ملتهب می شود.

در این میان فرماندهان نظامی به دنبال برقرای تماس با وزارت کشور هستند؛ اما متاسفانه از وزارت کشور دستور یا خبری به نیروی انتظامی نمی رسد و در ادامه معترضین با پرتاب سنگ به همراه شعارهای توهین آمیز و ساختارشکنی که از سوی برخی افراد نفوذ کرده در جمع دانشجویان به سمت نیروی انتظامی انجام می شود، نیروی انتظامی ناخواسته در مسیر یک سناریوی از پیش تعیین شده قرار گرفته و درگیری با دانشجویان را شروع و در خوابگاه‌ها آن را دنبال می کنند.

در حالی که مدت زمان حضور نیروی انتظامی در محوطه کوی دانشگاه براساس گزارش های وزارت کشور، اطلاعات و نهاد ریاست جمهوری بین 12 تا 20 دقیقه بیشتر نبوده است، اما معاونت دانشجویی وزارت علوم میزان تخریب را 800 اطاق و 2400 تخت اعلام می نماید و این در حالی بود که قبل از ورود نیروی انتظامی به محوطه خوابگاه دانشجویان، صدای شکستن شیشه و پرتاب اشیا و وسایل دانشجویان از پنجره خوابگاه ها به بیرون شنیده می شد که این حرکت سازمان یافته پس از خروج نیروهای انتظامی هم تا صبح ادامه یافت به گونه ای که بسیاری از اتاق ها، میزها و وسایل مطالعه دانشجویان ، تخت خواب ها، یخچال ها، کیوسک های مطبوعاتی و تلفن و درب و پنجره خوابگاه ها تخریب و دچار آسیب های جدی شدند.

متاسفانه معاندین و منافقین با سوار شدن بر موج اعتراضات دانشجویی و عکس العمل نیروی انتظامی اتفاقاتی را رقم زدند که در تاریخ انقلاب اسلامی بی سابقه بود؛ اتفاقاتی که باعث و بانی آن روزنامه های دست پروده دولت اصلاحات بود.

مجید انصاری ، موسوی لاری ، دکتر معین ، فائزه هاشمی ، خانم کروبی ، مصطفی تاج زاده ، عبدالله نوری ، درودیان ، اکبر گنجی ، ابراهیم اصغرزاده و... از جمله افرادی بودند که صبح جمعه با رساندن خود به کوی دانشگاه، آتش این معرکه را بیشتر کرده و احساسات دانشجویان را برانگیختند.

داوود سلیمانی عضو حزب مشارکت که در آن زمان معاون دانشجویی دانشگاه بود، روز هجدهم تیرماه به میان دانشجویان رفت تا فضا را قدری آرام کند اما صحبت هایی را مطرح کرد که بلافاصله با واکنش تند دانشجویان منجر شده و فضا را تندتر کرد . او به جای اینکه فضا را آرام کند، خطاب به دانشجویان گفت :«اینها ما را که نشسته‌ایم کتک می‌زنند، وای به حال شما که ایستاده‌اید!»

عزت الله سحابی نیز با حضور در جمع دانشجویان از آنها درخواست می کرد که به داخل دانشگاه رفته و این حرکتها را بصورت دوره ای انجام دهند! نقش فائزه هاشمی و همسر کروبی همانند فتنه 88 در راستای ایجاد آشوب بسیار گسترده و مشخص بود.

بار دیگر گروه هایی سازمان یافته از محوطه کوی خارج شده و در خیابان کارگر ضمن ضرب و شتم مردم و ایراد خسارت به اموال عمومی، درگیری های پراکنده ای را با نیروهای انتظامی مستقر در اطراف کوی دانشگاه شکل می دهند.

در ساعت 13 مجددا تجمع برگزار می‌شود. در آنجا شایعه می شود که در حود 25 نفر در شب گذشته کشته شده‌اند! و این شایعه به سرعت در تهران می پیچد و دانشگاه‌های شهید بهشتی، خواجه نصیرالدین طوسی، امیرکبیر، شریف و علم وصنعت با نصب پلاکارد و گذاشتن نوار قرآن به این شایعه قوت دادند. درگیری‌ها میان نیروهای امنیتی و حاضرین در تجمع در طول روز ادامه یافت و با فرا رسیدن شب درگیری ها به شدت به خشونت کشیده شد.

رسانه های زنجیره ای روز شنبه با پیگیری سناریوی قبلی خود، آتش این معرکه را همچنان زیاد کردند و در ادامه نیز پلاکارد پنج شهید به نام های ذاکری ، سهرابی ، امامی ، رهبری و نادری ، در میان دانشجویان توزیع و دست به دست می چرخید؛ اما بر خلاف نوشته روزنامه‌های زنجیره‌ای که تیتر زده بودند:«اجساد شهدای دانشجو! را به ما تحویل دهید» هیچ فردی در شب 18 تیر کشته و یا شهید نشد! در این روز روزنامه‌های دوم خردادی، حتی اسامی شهدا را هم چاپ ‌کردند.

در دانشگاه های امیرکبیر، علم و صنعت ، صنعتی شریف و شهید بهشتی تجمع هایی صورت گرفته و عوامل بر پا کننده این تجمعات خواستار حرکت دانشجویان به سمت کوی دانشگاه شدند. افراد حاضر در این تجمعات ، در مسیر حرکت خود به سمت میدان انقلاب و دانشگاه تهران اقدام به سردادن شعارهایی چون «می کشم می کشم آن که برادرم کشت »، «توپ تانک مسلسل دیگر اثر ندارد»، «عزاعزاست امروز، دانشجوی آزاده صاحب عزاست امروز»، «خاتمی ـ خاتمی واکنش واکنش » و «دانشجوی مبارزه حمایتت می کنیم » کردند که در این میان سینما ملت ، بانک های تجارت و سپه ، چند اتوبوس واحد، پمپ بنزین ، محل برگزاری نماز جمعه ، یک بیمارستان و چند دستگاه خودرو سواری و موتور سیکلت تخریب و یا دچار آتش سوزی شدند.

در این میان پیاده نظام هایی از عناصر نهضت آزادی ، حزب ملت ، نیروهای ملی ـ مذهبی ، سلطنت طلبان و افراد وابسته به کانون نویسندگی خود را به تظاهر کنندگان رساندند و با توزیع اعلامیه ها و بیانیه هایی سعی در تهییج و گسترش دامنه آشوب ها در سطح شهر داشتند.

در این روزها تعدادی از نیروهای حزب الهی ، بسیجی و زنان محجبه توسط اوباش با چاقو و سنگ و پنجه بکس مورد هجوم قرار گرفتند. در میدان انقلاب ، چهار راه مخبرالدوله و بلوار کشاورز، چادر تعدادی از خانم ها توسط اوباش برداشته شد و سه تن از این بانوان که مقاومت از خود نشان داده بودند توسط تیغ موکت بری بشدت مجروح شدند.

در ادامه این اعتراضات رسانه های ضد نظام سعی در گسترش این اغتشاشات داشتند و به طوری تبلیغات گسترده خود علیه نظام را آغاز کرده بودند که گویا انقلاب اسلامی به پایان خود رسیده است.

در این میان بسیاری خود را آماده بازگشت به کشور کرده بودند و عده ای نیز در این توهم که نظام به پایان خود رسیده است به دنبال ارتباط گیری ها و مسئولیت های جدید در نظام جدید بودند.

تاج‌زاده در روز 18 تیر چند روز به عنوان معاون سیاسی وزیر کشور دائما سوار ترک موتور بین وزارت کشور و کوی در حال رفت و آمد بود. این تصاویر از تاج زاده که چندین بار از سوی بسیاری از شاهدان عینی آن زمان تایید شده ، حاکی از خبری بود که بعدها توسط تعدادی از صاحبنظران و نمایندگان مجلس بیان شد : «حوادث کوی دانشگاه از داخل وزارت کشور هدایت می شد.»

سید احسان قاضی‌زاده هاشمی عضو شورای مرکزی و دبیرکل وقت "جامعه اسلامی دانشجویان" در گفت و گویی از مشاهدات خود از اقدامات تاجزاده بیان کرده است :«ما با اینها (دانشحویانی که برای تسخیر وزارت کشور به سمت خیابان فاطمی رفته بودند) به سمت فاطمی رفتیم و من مشاهده کردم که این افراد درب بزرگ آهنی وزارت کشور را از جا کندند که "آقای تاجزاده آمد در وسط حیاط وزارت کشور یک صندلی گذاشت و یک جمله کلیدی گفت که نمی‌دانم چرا بعدا بررسی نشد". تاجزاده به این جماعت که حدودا 500 الی 600 نفری می‌شدند گفت: «شما چرا آمده اید اینجا؟ شما چرا درب وزارت کشور را از جا می‌کنید؟ اینجا که مال شماست. شما باید جای دیگری بروید و درب آنجا را بکنید.» و پای بلندگوی دستی مدام می‌گفت: «اینجا متعلق به خود شماست و شما اشتباهی آمده‌اید.»

بعد ها خبرهایی در خصوص دستورات تلفنی تاج‌زاده برای به حرکت درآوردن جمعیت از مناطق مختلف به سمت خیابان جمهوری رسید اما متأسفانه هیچ گاه دادگاهی برای تاجزاده در این خصوص تشکیل نشد.

در آن زمان که توهین ها و تخریب ها به حد اعلا رسیده بود دانشجویان مذهبی و ولایی در دانشگاه تهران درخواست برگزاری تجمع داشتند که از سوی وزارت کشور مورد موافقت قرار نگرفت و به آنها گفته شد تنها در صوتی که با تحکیم وحدت(عاملان آشوب ها) همراه شوید اجازه برگزاری تجمع را خواهید داشت.

در این میان برخی از دانشجویان که به تدریج با فضای آشوب آشنا شده بودند و ماهیت این جریان برای آنها مشخص شد از اغتشاش گران اعلام برائت کردند و برای ارسال پیام برائت خود با برخی از روزنامه های دولتی تماس گرفتند.

عبدالله نوری از چهره های شاخص جناح اصلاحات به مدیرمسئول روزنامه ایران زنگ زده بود که تو به چه حقی با این افراد مصاحبه می کنی و غلط کرده‌ای که با جریانهای جنبش دانشجویی که رادیکال هستند مصاحبه می‌کنی و در روزنامه دولت انتشار می‌دهی!!

در تاریخ 20 تیر بازی استقلال و پیروزی برگزار می شود همین امر سبب می شود تا تظاهر کنندگان اعلام کنند بعد از بازی اتوبان تهران کرج را مسدود خواهندکرد. درگیری ها در پارک ملت ونک و نزدیک صدا و سیما ادامه گسترش می یابد. در این روز ابطحی رئیس دفتر خاتمی به کوی می آید. سید هادی خامنه ای و محتشمی پور نیز به کوی می آیند ولی مورد استقبال قرار نگرفته و به سرعت آنجا را ترک می کنند.

در ساعت 21 دکتر معین به همراه هزار نفر به کوی می آیند. معین اعلام می کند که استعفا داده و امشب را در کوی دانشگاه می ماند. فائزه هاشمی با حضور در میان دانشجویان از آنها حمایت کرده و سبب ایجاد التهاب و تنش در میان دانشجویان می شود و مدام آنها را به ادامه اعتراضات تشویق می کند.

در این میان مردم مرز های میان اغتشاشگران و مردم عادی را تشخیص داده و بارها با اغتشاشگران درگیر می شوند؛ اما هربار مورد بی حرمتی قرار می گیرند.

در روز 21 تیر ماه، درگیری ها در این روز نیز ادامه می یاید و شعار های تندی توسط اخلالگران سر داده می شود. آتش زدن خودروها ، تخلیه‌ی تلی از خاک در خیابان‌های کریم خان و مسدود کردن خیابان‌ها و درگیری‌های بسیار در میدان‌های شهر به چشم می‌خورد. در ساعت 12:15 اخبار اعلام می‌کند که رهبر معظم انقلاب پیام خاص و مهمی را صادر فرموده اند که در راس ساعت 14 پخش خواهد شد.

با پخش پیام رهبر معظم انقلاب فضا در دانشگاه آرام تر می شود ولی درگیری ها در خیابان ها همچنان به قوت خود باقی است چندین خودرو در میدان ولی عصر به آتش کشیده می‌شود.

از ابتدای روز 22 تیر جمعیت متدین با حضور در مقابل کوی شعار های انقلابی سرداده و شروع به سینه زنی می کنند. ولی در صبح اول وقت درگیری ها در کوی کاسته شده و در میدان انقلاب و خیابان ولی عصر بیشتر می شود. اغتشاش گران به مسجد سید الشهدا یورش برده و به آنجا خساراتی را وارد می کنند.

درگیری ها در سبزه میدان ادامه می یابد و از طرفی بانک‌ها به آتش کشیده می شود .اما در عصر روز 22 تیر حضور گسترده مردم و 2000 نفر از بسیجیان به سمت میدان انقلاب حرکت می کنند و با شعار‌هایی در طرفداری از نظام و رهبر معظم انقلاب به درب اصلی دانشگاه تهران رسیدند.

ناجا با تقویت نیروها افراد اغتشاش گر را در خیابان کارگر محاصره می کند و آرامش به خیابان های تهران بازمی‌گردد. در جنوب تهران حدود 600 نفر تجمع می‌کنند ولی با حضور به موقع آن تجمع نیز پراکنده می شود. نماز مغرب و عشا در میدان انقلاب اقامه می شود و پس از آن هر گونه اجتماع و اغتشاش با پاسخ قاطع بسیج رو به رو می شود و تماما خنثی می شود. شایعه شده است که تهران حکومت نظامی است و ارتش با تانک به خیابان ها خواهد آمد شایعه شده بخشی از صدا و سیما به آتش کشیده شده و دفتر روزنامه کیهان تخریب شده است!

در روز 23 تیر ماه مردم و بسیج امنیت کامل خیابان های شهر را تامین می کنند. شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی برای شرکت در تجمع روز چهارشنبه در میدان انقلاب از مردم اصناف و همه اقشار جامعه دعوت می کند تا با حضور خود حمایت همه جانبه را از نظام مقدس اسلامی اعلام کنند.

از ابتدای صبح مردم با اجتماع عظیم خود وارد خیابان ها شده و در حدود ساعات میانی روز خیابان ها مملو از مردم است که در حمایت از انقلاب اسلامی به میدان آمده اند. این تجمع عظیم سبب شد تا تمامی اغتشاش گران از ترس خود پنهان شده و غائله شوم 18 تیر به کلی فروکش می کند.

سخنران این مراسم حسن روحانی است که در جایگاه نماز جمعه سخنرانی بسیار غرایی کرده و این امر سبب می شود تا امت حزب اللهی با روحیه ای دو چندان هرگونه اغتشاش را به شدت سرکوب کرده و امنیت را به کشور بازگردانند.

روحانی در این سخنرانی اعلام کرد: اهانت به مقام ولایت، اهانت به ملت است. اهانت به ایران است. اهانت به اسلام است. اهانت به مسلمانان است. اهانت به همه آزادگانی است که قلبشان برای ایران به عنوان ام‌القرای جهان اسلام می‌تپد، بنابراین این حرمت شکنی نه برای مردم ما و نه برای عاشقان انقلاب در سراسر جهان قابل تحمل نیست.

وی همچنین افزود: ولایت،‌ مهم‌ترین رکن حکومت و نظام ما در قانون اساسی کشور ما است. اهانت به این رکن، اهانت به قانون اساسی است. اهانت به قانون‌گرایی است و اهانت به همه ارزش‌های انقلابی است. من در این حادثه چند روزه چیزی که می‌دیدم در میان این مردم باوفا، مردم مخلص، مردم انقلابی. مردم در این چند روز، صبر 25 ساله مولای متقیان علی (ع) را به نمایش گذاشتند که فرمود «صبرت ‌و فی‌ العین ‌غذی‌ و فی‌الحلق شجی» استخوان در گلو و خار در چشم این چند روزه تحمل کردند.

این صبر انقلابی، این تحمل توأم با «کظم‌غیض» این حفظ نظم و آرامش، این هوشیاری، آماده بودن اما منتظر دستور ماندن و دست روی دست گذاشتن نکته بسیار جالبی بود. اگر منع مسئولین نبود مردم ما، جوانان مسلمان، غیور و انقلابی ما با این عناصر اوباش به شدیدترین وجه برخورد می‌کردند و آنها را به سزای اعمالشان می‌رسانند.

خوشبختانه اکثر این عناصر در ظرف دیروز و دیشب دستگیر شده‌اند. همه این افراد مورد بازجویی قرار خواهند گرفت. در میان این افرادی که دستگیر شده‌اند افراد شرور، جنایتکار و سابقه‌دار، وابسته به گروهک‌های معاند و ورشکسته، افرادی که به نوعی از سوی دستهای مشکوک تطمیع شده بودند همه اینها دیده می‌شوند که در فرصت مناسب ماهیت این افراد به مردم معرفی خواهد شد. بی‌تردید آنهایی که به آشوب و تخریب اموال عمومی و تعرض به نظام در این چند روز مشغول بوده‌اند، در دادگاه‌های صالحه ما محاکمه خواهند شد و طبق قوانین و مقررات به مجازات خواهند رسید.

سردار " سید یحیی رحیم صفوی"به بخشی از پشت پرده های تدابیر رهبری در مسائل به وقوع پیوسته از جمله ماجرای ورود سپاه و بسیج به رخدادهای سال 1378 اشاره کرد و گفت: « در روزهای نخست فتنه 78 وزیر کشور اجازه نمی‌داد که سپاه و بسیج وارد عمل شده و آشوبی که تهران را به آتش کشیده بود را آرام کنند. می گفت فقط نیروی انتظامی و این در حالی بود که نیروی انتظامی می گفت که ما دیگر نمی توانیم ادامه بدهیم. من برای اولین بار همین‌جا عرض بکنم که من در آن قضیه برخورد جدی با وزیر کشور وقت داشتم...

در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی که دبیر آن آقای دکتر حسن روحانی بود، یک برخورد لفظی بین ما پیش آمد و آقای روحانی به نفع سپاه رای داد و گفت: «سپاه باید بیاید؛ برای دفع فتنه تهران.»

بعداز این که موضوع گزارش شد و حضرت آقا هم اجازه دادند، با ورود بسیج و سپاه، ظرف چند ساعت این فتنه تمام شد. می‌توانم بگویم عناصری که ما آن زمان دستگیر کردیم آن‌ها گفتند که توسط مسؤلان برخی وزارتخانه‌ها حمایت می‌شدند.بعد از این‌که سپاه و بسیج وارد عمل شدند و ظرف 2 ساعت کار را تمام کردند، بعد از آن هم حضرت آقا سخنرانی کردند...»

نظر روحانی درباره حوادث 18 تیر

روحانی در 1 اردیبهشت‏ماه سال 1392 روزنامه طی گفتگویی با روزنامه‏ی "شرق" در بخشی از سخنانش به بازخوانی حوادث 18 تیر پرداخته و گفت: «در وقایع 18 تیر بسیار مهم بود که بین کار دانشجویان و کار آشوبگران تفکیک صورت گیرد. همه تلاش ما این بود که به مردم بگوییم اینها که در خیابان اتوبوس آتش می‌زنند و چادر زن چادری را از سرش می‌کشند یا به مغازه‌ها حمله می‌کنند، دانشجو نیستند. عده‌ای از حرکت و انتقادات دانشجویی سوءاستفاده کردند. ضمن اینکه ما خواستیم ناامنی که در تهران آغاز شده بود، سریع‌تر جمع شود.

من فکر می‌کنم کار بسیار بزرگی انجام شد. در سخنرانی 23 تیر هم گفتم که آمده‌ایم دامن دانشگاه و دانشجو را تنزیه کنیم. به مردم بگوییم این اقدامات تخریبی ربطی به دانشجویان ندارد. دانشجویان ممکن است انتقاداتی داشته باشند که حق آنهاست. خود قانون اساسی راه را برای اظهارنظرات مردم پیش‌بینی کرده است.

به اعتقاد من کار مهمی صورت گرفت. یادتان باشد در 18 تیر با سیستم امنیتی قضیه حل نشد. با حضور مردم کار تمام شد. کاری که ما در 18 تیر کردیم این بود که وقتی دیدیم مساله به آشوب خیابانی تبدیل شد و دیگر بحث دانشجو و دانشگاه نیست، از خود مردم خواستیم بیایند و اعلام نظر کنند و ماجرا با حضور مردم در 23 تیر تمام شد.»

سردار نظری مسئول نیروی انتظامی که در طی آن چند روز مسئول برقراری آرامش در خیابان انقلاب و اطراف آن بود می گوید:«ما را به جشن توطئه میهمان کردند و نیروی انتظامی به حسب مأموریت ذاتی خود، یعنی ایجاد نظم و امنیت و… در محل حاضر و در حادثه‌ای پر‌ابهام با اعمالی نظیر سلب آسایش مردم محل، خسارت به اموال عمومی و خصوصی، هتک حرمت به ارکان نظام، اهانت، آدم ربایی و گروگانگیری پلیس با شکنجه روحی و جسمی در دو مرحله، پرتاب بمب آتش‌زا توسط اغتشاشگران که بعضا در قالب دانشجو رخ می‌نمودند مواجه گردید، گویی آنها خود را فراتر از قانون می‌دیدند!».

در این مورد کوهی مدیر کل سابق کوی دانشگاه نیز که خود از جمله مقصران و عاملان درگیریها به شمار می‌رفت، به صراحت در دادگاه اعتراف کرد که «سردار نظری خود قربانی کوی دانشگاه شده است و حتی اگر او در محل حاضر نمی‌شد، ده‌ها نفر از دانشجویان کشته می‌شدند.»

اگرچه سالها از اتفاقات دردناک 18 تیر 78می گذرد اما هنوز عاملین اصلی آن حوادث به طور قطع به مردم معرفی نشده اند؛ این در حالی است که خسارت وارد شده به کشور در آن ایام از نظر مادی شاید قابل جبران باشد اما زخمی بزرگ بر پیکر انقلاب اسلامی بود که بیگانگان را به کشور امیدوار کرد.

همه دانشجویانی که لیدر اصلی اغتشاشات حادثه کوی بودند، اکنون در کنار سفره منافقین در خارج از کشور به سر می برند و توانستند با برهم زدن امنیت ملی و به بازی گرفتن جان مردم، ویزای آمریکا را برای خود بدست بیاورند. / دانا

نظرات
هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است اولین نظر را شما ثبت کنید
ثبت دیدگاه

ارسال دیدگاه