لازم نیست حتما جبهه رفته باشی تا بدانی سربند «یا فاطمه» و « یا حسین» بر پیشانی چه معنویت،هیبت و هویتی به آدم می دهد!

لازم نیست که حتما جبهه رفته باشی تا بدانی وقتی سربند «یا فاطمه» یا « یا حسین» و... بر پیشانی خود می بندی چه معنویت،هیبت و هویتی به آدم! می دهد؛ فقط اگر آن آدم! نسبت به اسما یاد شده و ذکر آن ها معرفت داشته باشد !!؟

به گزارش زرین نامه ؛ در چند روز گذشته برخی سایتها مطالبی در خصوص چفیه و نقش آن در دفاع مقدس نوشتند که آغشته به شبهه بود . به همین علت حسن بیارجمندی دکترای حقوق فضا و برادر شهید در یادداشتی به این شبهات پاسخ گفت و آن رابه سایت گلستان ما ارسال کرد :

حسن بیارجمندی : تیتری از بخشی از یک کتابِ یکی از دوستان دوران دانشجویی خودم در دانشگاه مازندران (بابلسر) را در جایی دیدم که به هر دلیلی قسمتی از آن برجسته شده بود که به راحتی نمی شد از کنار آن گذشت: «مگر آن دوران چفیه و سربند به رزمندگان معنویت،هویت و هیبت می داد» .

در بخشی از انتهای متن می خواندی که «مگر در آن دوران سربند بود که برای رزمندگان دفاع مقدس هویت می‌آورد؟ خیر، این رزمندگان بودند که به نماد سربند و لباس‌ها، معنویت و هویت و هیبت می‌دادند. نورانیت، معنویت، تقوای بسیجی بود که به ظواهر بار معنایی و ارزشی می‌داد. »

این نویسنده بزرگوار که خود از پیشکسوتان عرصه دفاع مقدس و دوست و همکار برادرم بودند و به این اعتبار بارها در دانشگاه مورد لطف و محبت ایشان بودم؛ از نیت خیرخواهانه ایشان در تبیین یک حقیقت و دعوت به یک سبک زندگی جاویدان در آن فضای الهی آگاهم اما آنکه از تمام این کتاب و این بخش از سخنان ،این عبارت را تیتر می کند در یک نقد خیر خواهانه و صرف نظر از حاشیه های مرسوم در مطبوعات استان،بعنوان یک برادر کوچک می خواهم بگویم آنطور که شما و دوستان شما فکر می کنید نیست؟

اگر از نقش و اهمیت نماد سازی ها در رشد و اعتلای هویت فردی،خانوادگی،اجتماعی،ملی،دینی بگذریم -که خود یادداشت مستقلی را می طلبد و امیدوارم در 5آذر بتوانم در ارتباط با چفیه مطلبی بنویسم- در بادی امر کسی که نداند« سربند» چیست؟ و غالبا بر آن چه چیزی نوشته می شده است؟ 

شاید این تیتر وعبارات قابل هضم تر باشد!

2

اما لازم نیست که حتما جبهه رفته باشی تا بدانی وقتی سربند «یا فاطمه» یا « یا حسین» و... بر پیشانی خود می بندی چه معنویت،هیبت و هویتی به آدم! می دهد؛ فقط اگر آن آدم! نسبت به اسما یاد شده و ذکر آن ها معرفت داشته باشد !!؟فَتَلَقّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِماتٍ فَتابَ عَلَيْهِ اِنَّهُ هُوَالتَّوّابُ الرَّحيمُ.

«آدم از خداي خود كلماتي آموخت كه به موجب پذيرفتن توبه اش گرديد»(سوره بقره آيه37 ) که در تفسیر مشهور از این آیه آمده است که مقصود از كلمات تعليم اسماء بهترين مخلوقات خداوند يعني خمسه طيّبه آل‏عبا محمد(ص) و علي و فاطمه و حسن و حسين(ع) بوده و حضرت آدم(ع) با توسل به اين كلمات از درگاه خداوند تقاضاي بخشش نمود وخدا او را بخشيد.

پس نه تنها ذکر این اسما معرفت و معنویت می آفریند بلکه توسل بدان ها به هر طریق مشروع در راه و هدفی که انتخاب کرده ایم راهگشاست و سیره عملی تمامی اهل معرفت در تجربه شخصی و نسخه پیچی برای دیگران این را اثبات نموده است.

داستان معروف نوشتن ذكر«ياعلي» بر روي كاغذ و بستن آن بر بازوی راست فرد مبتلا به مرض «صَرع» (تشنج و غش) از سوی علامه امینی،ذکر یا فاطمه از سوی سید مرتضی کشمیری ازعرفای بزرگ نجف و معاصر آخوند ملاحسینقلی همدانی،و... ذکر دیگر اسما و اسرار و خواص تمامی آنها که حتی لمس کردن اسما مکتوب آنها دارای آداب خاصی است و عدم رعایت آن حرمت شرعی دارد.اما اینکه آیا این سربندهای منقش به اسما یاد شده و ذکر این اسما هیبت ایجاد می کند .

در روایت های مستندی چه در زمان جنگ و چه در زمان اسارت رزمندگان اسلام این موضوع به اثبات رسیده است که چطور تعیین اسم رمز عملیات ها،ذکر این اسما در آغاز عملیات ها بالاخص در نیمه های شب و حتی در زمان اسارت در اوج فشارهای جسمی و روحی مثلا سربند«یا ابوالفضل» و ذکر آن برای اسرای ما هیبت می افرید!در بین راویان دفاع مقدس این روایت مشهور عامه و خاصه است که:«قبل از عملیات بود و همه مهیای نبردی دیگر میشدیم . سلاح ، جیره ، مهمات ، قمقمه های آب ، بالاخره هر چی نیاز داشتیم آماده گردید .

حتی سربندها نیز انتخاب شد . فقط یکنفر بود که بین آنهمه سربند بدنبال سربندی خاص میگشت . گفتیم مرد حسابی از اینهمه سر بند یکی رو بردار ، چیه ، مگه سخته انتخاب سربند . ناگهان سربند مورد علاقه ی خودشو نشون داد .

3

 یا فاطمه الزهرا .

گفتیم چرا با این سربند اینهمه خوشحالی میکنی ، بغض گلویش را فرو خورد و گفت: آخه من مادر ندارم .

میخوام امشب حضرت زهرا برام مادری کنه .

عملیات شروع شد . صبح عملیات دیدیم خبری ازش نشد جستجو که کردیم دیدیم شب عملیات به شهادت رسیده .

با همان سربند یا فاطمه زهرایی که به پیشانی بسته بود .»

5

نمی توان انکار کرد اگر سری و اسراری در دفاع مقدس ما نهفته است که اولا خاطرات آن رنگ کهنه گی نمی گیرد ثانیا مناطق عملیاتی و قدمگاه آن شهدا،سرزمین نور و راهیان آن راهیان نور هستند ثالثا یاد این شهدا دلهای اهل معنی را به کربلا می برد همه به برکت عطرآگین شدن فضای جبهه های ما به این اسما متبرکه و راه آن انوار الهی بوده است و طرح این موضوع انحرافی با برجسته سازی تیتر یادشده در انکار تمامی این نمادهای متبرک به اسمای یادشده در همان چارچوب نظریه ارتجاعی فرج دباغ یعنی« پوسته ظاهری دین و مغز و هسته دین » می گنجد که در نقد آن کتاب های فراوان و مستندی نوشته شده است.

امروز همین نمادهاست که در داخل کشور از دوران کودکی و تا حساس ترین دوران حیات نوجوانی ،سبک نوینی از تربیت دینی و انقلابی- که متبادر کننده یک خط بسیار روشنی از تاریخ ماست - را بر همگان عرضه نموده است که می بایست مغتنم شمرده و آنرا تقویت نماییم.

و حتی در جبهه عظیم سوریه ، عراق و لبنان امروز سربند «یا زینب» و یا «یا عباس» به نمادی برای شناسایی زبده ترین و شجاع ترین نیروهای مدافع جهان و هویت دهنده به طرفداران راستین اسلام ناب محمدی(ص) در برابر اسلام آمریکایی مبدل شده است و.. بیاییم این میراث گرنبهای مردان خدا و بی ادعای را به رسم باور و اعتقاد صاحبین اصلی آن محترم بشماریم و نه براساس تفاسیری که نه خدمتی به راه آن شهیدان است و نه پیروان این راه و خط اصیل آنان.


نظرات
هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است اولین نظر را شما ثبت کنید
ثبت دیدگاه

ارسال دیدگاه