بیگانگی کودکان گلستانی با گویشهای محلی
این روزها دیگر کمتر کودک گلستانی را میبینی که با گویش محلی آشنا باشد و با شما صحبت کند و خانوادهها هم تلاش میکنند تا کودکان به زبان فارسی سخن بگویند.
به گزارش زرین نامه؛ این وضعیت نه تنها شهرها، بلکه روستاهای گلستان را نیز متاثر از خود ساخته و رونق زبان فارسی از گویشهای محلی پیشی گرفته است.
هر چند تقریبا کمتر نشانی از زبان و گویش محلی در شهرهای بزرگ گلستان از جمله گرگان و گنبد دیده میشود اما با توجه به مبادلات و رفت و آمد اهالی روستا در شهرها هنوز میتوان حجمی از گویش محلی را در شهرهای کوچک ملاحظه کرد.
امروزه اغلب مردم گلستان به زبان فارسى روان سخن مىگویند، در شهرستانهاى استان لهجهها و گویشهاى مختلفى رواج دارد که با ورود مهاجران در سالهاى گذشته لهجههاى استان بسیار متعدد شده است.
وجود گویشهای محلی متعدد در گلستان
در ابتدا باید بدانیم «گویش» چیست، در ویکیپدیا آمده است، که گویش به شکلهایی از یک زبان گفته میشود که تفاوتهایی آوایی یا دستوری دارند، اما استفادهکنندگان دو گویش متفاوت همچنان بتوانند سخن یکدیگر را درک کنند.
گویشها انواع مختلفی دارند از جمله، گویشی که به مکان جغرافیایی وابسته است، مانند گویش بوشهری و مازندرانی که به آن گویش جغرافیایی گویند و دیگر گویش، گویشی است که به طبقه اجتماعی خاصی مانند گویش بازاریان، واعظان و غیره تعلق دارد که به آن گویش اجتماعی گفته میشود.
از دیگر نوع گویشها نیز میتوان به گویشی اشاره کرد که مربوط به ادوار گذشته است، مانند گویش زمان قاجار که در زبان فارسی به آن گویش تاریخی نیز میگویند.
البته گویش مدنظر ما گویش نوع اول است و به دنبال دلایل کم رغبتی مردم استان به ویژه در مناطق روستایی به گویش محلی هستیم.
این استان شمالی در هر منطقه، گویشهای مختص به خود را دارد، چنانچه در غرب آنکه به استان مازندران نزدیک است مردم به همان زبان محلی «مازنی» سخن میگویند و البته این زبان در شهرهای بندرگز و کردکوی رایج است.
هرچند دامنه این زبان حتی بخشهایی از روستاهای گرگان را میگیرد اما تفاوتهایی نیز در ادای کلمات محلی وجود دارد.
در شهرهای شرقی استان نیز از جمله علیآباد کتول، گویش «کتولی» رایج است و این گویش نیز بیشتر در خود این شهر و روستاهای اطراف آن رواج دارد.
خجالت از تکلم با گویش محلی
از دیگر لهجههای رایج در گلستان میتوان به گویش سیستانی اشاره کرد که در بین مهاجران سیستانی ساکن گلستان رایج است و البته زبان ترکمنی و ترکی نیز از دیگر زبانهایی است که در این سرزمین شمالی جریان دارد.
یکی از روستاییان اهالی شهرستان بندرگز با اشاره به عوامل کمرنگی گویش محلی در روستاهای این منطقه گفت: طی سالهای اخیر کمتر خانوادهای را میتوان در روستا یافت که با فرزندانشان به زبان محلی صحبت کند، بلکه از کودکی با وی به زبان فارسی صحبت میکنند.
محمد البرزی در گفتوگو با خبرنگار فارس در گرگان اظهار کرد: متاسفانه بسیاری از بچههای امروزی از تکلم با زبان محلی خجالت میکشند و به نوعی به خودباختگی در مقابل زبان فارسی مبتلا گشتهاند.
وی ادامه داد: البته این نوع خودباختگی حتی در ایرانیان خارج از کشور هم وجود دارد و آنان سعی میکنند به جای تکلم فارسی، انگلیسی صحبت کنند.
البرزی یادآور شد: دختران و پسران ساکن روستا در دانشگاهها به هیچوجه به گویش محلی مکالمه نمیکنند و فارسی صحبت کردن را نوعی کلاس میدانند و ارزش و اعتباری برای زبان مادری خود قائل نیستند.
بیتوجهی به گویش محلی ریشه فرهنگی دارد
یکی شهروند کردکویی نیز با اشاره به بیتوجهی به گویش محلی در جامعه اذعان کرد: این بیتوجهی بیشتر ریشه فرهنگی دارد و افراد قدر و منزلتی برای این نوع گویش قائل نیستند.
حسین گلپایگانی خاطرنشان کرد: به نظر میرسد رسانههای ارتباطی نقش موثری در ترویج فرهنگهای وارداتی داشتهاند و بر جامعه نیز بسیار تاثیر گذاشتهاند.
وی یادآور شد: وقتی ادای لهجه محلی از سوی رسانه ملی به عنوان جایگاهی برای طنزآفرینی و تمسخر میشود و کسانی که اینچنین صحبت میکنند به عنوان افرادی با سطح فرهنگ پایین قلمداد میشوند، چگونه میشود که من فرزندم را قانع کنم که با چنین لهجهای صحبت کند.
گلپایگانی یادآور شد: متاسفانه ارزش و ارجی که باید به این نوع لهجه به عنوان یک گنجینه فرهنگی داده شود وجود ندارد و همین موضوع موجب شده تا کمکم نسل جدید از این لهجه و گویش فاصله بگیرد و سعی کند که با تکلم فارسی خود را باکلاس و متمدن نشان دهد.
کاربرد گویشهای محلی در طنزهای رسانهای موثر در تخریب زبان محلی
همچنین یک کارشناس زبان فارسی در گرگان گفت: در کشور ما نیز توجه بیش از حد به زبان رسمی کشور و نادیده گرفتن گویشها و لهجههای محلی موجب شده، زبان رسمی کشور تاحدی به یک زبان خشک تبدیل شود و سرچشمههای گویشی پیرامون آن خشک شود.
علی برزمینی در گفتوگو با خبرنگار فارس اظهار کرد: این موضوع در نهایت به خود زبان رسمی هم آسیب میرساند، چرا که گویشها برای زبان رسمی، حکم سرچشمههای کوچک برای رودهای بزرگ را دارد.
وی ادامه داد: واژهها، ضربالمثلها، قصهها، آواهای محلی، داستانها، افسانهها و حتی بازیهای محلی به عنوان بخشی از هویت این منطقه شمالی در معرض تهدید هستند.
برزمینی با اشاره به نقش رسانه استانی برای افزایش رغبت مردم به گویشهای محلی افزود: در سالهای گذشته برنامههای صدا و سیما به گونهای بوده است که شاید ناآگاهانه و غیرمستقیم موجب تخریب زبانهای محلی میشد و حتی در برخی برنامهها این گویشها به سخره گرفته میشد.
وی یادآور شد: تخریب یک فرهنگ منطقهای بسیار آسان است اما احیای آن بسیار کار میبرد و انتظار میرود رسانه استانی برای بازسازی نگاه مخاطبان، برنامههای هدفمندی را تدارک ببیند.
این کارشناس زبان فارسی با تاکید بر اهمیت بخشی گویش محلی در خانوادههای گلستانی، تصریح کرد: خانوادهها باید کاری کنند که کودکان در کنار زبان رسمی به زبان محلی نیز صحبت کنند، تا گویشهای محلی فراموش نشود./فارس
انتهای پیام/م
ارسال دیدگاه