کشاورزی گلستان چشمانتظار برنامه تحول
از قدیم خوب گفتهاند که با حلوا، حلوا گفتن، دهن شیرین نمیشود، این موضوع حکایت وضع کشاورزی گلستان است که با وجود ادبیاتی مبتنی بر ظرفیت مناسب این بخش، همچنان در حال در جا زدن است.
به گزارش زرین نامه؛ نمونه آشکار این موضوع، بسنده کردن تنها بخشهایی از موضوع کشاورزی در مصوبات اخیر دولت است، در حالی که میتوان کشاورزی گلستان را از محورهای مهم توسعه این استان شمالی و حتی کشور ارزیابی کرد.
این طبیعی است که تا کشاورز نباشید، نمیتوانید دردهای این قشر را دریابید، اما تصور کنید، وقتی بذرهای سویا یا گندم با تمامی امید در دل زمین زراعی جای میگیرد، کشاورز هم 6 ماه چشمانتظار میماند و پس از قریب به دو ماه از موعد سپردن محصول خود به تعاونی کشاورزی باید همچنان چشم انتظار مبلغ فروشش باشد، این موضوع چه پیامی به کشاورز دارد.
*سهم اندک کشاورزی گلستان در مصوبات دولت تدبیر و امید
این تنها یکی از مشکلاتی است که کشاورزان این ملک با آن دستو پنجه نرم میکنند، حکایتی که از سالیان دور در مدار تکرار، ناکارآمدی سیستم برنامهریزی حوزه کشاورزی را بیش از پیش عیان میسازد.
هر چند ربط دادن بسیاری از مشکلات کنونی به مدیران فعلی بیانصافی است، اما این مدیران نیز تاکنون برنامه مناسبی برای توسعه این بخش به ویژه در سفر اخیر رئیس جمهور دولت تدبیر و امید ارائه نکردهاند، غیر از آوردن برنامه زهکشی در مصوبه اخیر دولت!.
در فرآیند توسعه هر بخش، باید ابزار توسعه آن را سنجید، مورد بررسی قرار داد و سپس بر مبنای داشتهها قدم برداشت، موضوعی که در مورد کشاورزی گلستان هنوز اتفاق نیفتاده است و هنوز داشتههای این بخش آنچنان مورد توجه قرار نگرفته است.
*کشاورزی گلستان همچنان متکی به روشهای سنتی است
زمینهای مرغوب، هوای معتدل و مناسب و کشاورزانی که از سالیان دور میراثدار پدرانشان در این ملک سبز بودهاند، اکنون در سایه شوم بیتوجهی و بلاتکلیفی دستوپا میزنند و البته نمیدانند که با وجود زمینهای نه چندان بزرگ، چگونه خانواده خود را اداره کنند.
این موضوع وقتی دردناک می شود که با وجود پیشرفت دنیا در عرصه کشاورزی، این بخش همچنان متکی بر آموزههای سنتی، کلاسیک و توصیههای وارداتی است نه علمی، و سرانجام این سیاست، آن میشود که کشاورزان در چنبره مشکلات خود گرفتار میشوند و محصولاتشان کیفیت و کمیت آنچنانی ندارد.
در حالی که دنیا به سمت کشاورزی ارگانیک میرود، کشاورزان گلستانی هر روز با سموم جدید غیراستاندارد بیشتر آشنا میشوند که بیان اثرات مضر آن بر سلامتی جامعه خود مجال و گزارشی دیگر میطلبد.
*دستگاه عریض و طویل اما کم خاصیت جهاد کشاورزی
قیمت بالا و البته کم کیفیت نهادههای کشاورزی نیز بماند که دست این بخش را با توجه به اقتصاد ضعیفی که به آن مبتلا است در توسعه کیفی محصولاتشان بسته است.
گفته میشود در ممالک پیشرفته از در مقیاس یک هکتار،32 تن گندم برداشت میشود در حالی که سهم مطلوب کشاورزان این دیار تنها چهار تن است و برداشت محصولات دیگری چون سویا وضعیتی مشابه دارد.
مطمئنا چنین راندمانی عالی، جدا از کیفیت و مرغوبیت خاک منطقه، محصول بذر و نهادههایی است که در مراکز علمی این کشور تولید شده و در اختیار کشاورزان قرار میگیرد.
اما این موضوع نه تنها در گلستان بلکه در کشورما، آنچنان مورد توجه قرار نمیگیرد و با وجود عریض و طویل بودن دستگاه دولتی کشاورزی در استان، اثربخشی آن به حداقل رسیده و آنگونه که میبایست از کارشناسان این بخش بهرهوری نمیشود.
*محل کار کارشناس کشاورزی باید زمین زراعی باشد
کارشناسان کشاورزی باید محل کارشان در زمینهای زراعی کشاورزان باشد، نه پشت میزهای بیروحی که همه تخصص و علمشان را راکد کرده و توانایی متحول کردن این بخش را از آنان گرفته است.
این بخش نیازمند یک تحول اساسی است تا به عنوان یک امکان بالقوه، تعیینکننده مسیر توسعه گلستان باشد، تا بتواند برای استانی که از بیکاری و توسعهنیافتگی در همه بخشها رنج میبرد به عنوان یک قابلیت مورد استفاده قرار گیرد./فارس
انتهای پیام/م
ارسال دیدگاه