سفری عاشقانه به کربلای ایران + تصاویر
راهیان نور سفری معنوی و انسان ساز است که هر ساله سیل عظیمی از مردم کشورمان در ایام مختلف سال به خصوص در ایام نوروز در قالب کاروان ها و سفرهای خانوادگی به این مناطق عملیاتی سفر می کنند.
به گزارش خبرنگار زرین نامه؛ مناطق عملیاتی جنوب، جنوب غرب و غرب کشور رشادت ها و دلاور مردی های جوانان این مرز و بوم را به یادگار دارد، شهیدان بعد از ایستادگی و پرکشیدن به سوی ملکوت اعلی، امروز دعوت نامه ای به درب منزل هم میهنانشان می فرستند و خود را آماده میزبانی می کنند.
شهدا می خواهند در اینجا دل به دل تویی دهند که برای آسایش امروزت رفتند، من هم گوش به تپش قلب های زائرینشان دادم و پای حرف هایشان نشستم:
جانباز سید رضا حسینی و پدر سه جانباز جنگ تحمیلی هشت سال دفاع مقدس از حال و هوایش که بعد از گذشت این همه سال دوباره به این مناطق آمده است گفت: خاطرات جنگ برایم زنده شد چرا که با این شهدا روزی زندگی کرده ام و جنازه ی برخی شان را نیز به دوشم کشیده ام.
حسینی با اشاره به این که شهدا راه اسلام و معنویت را به ما نشان داده اند یادآور شد: در این سفر درس ها و نکاتی است که باید برداشت شود و به دیگران انتقال دهیم تا مردم بدانند این انقلاب چه انقلاب عظیم و مستحکمی است.
حلیمه عسگری یکی از همسفران به دیار عشق و عرفان درباره ی احساس نزدیکی هر چه بیشترش به خدا در این مکان معنوی اذعان داشت: برای اولین بار است که به مناطق جنوب می آیم و هنوز در عجبم که چه شد به این سفر دعوت شدم.
وی در اینجا که یاد و خاطره شهدا برایش زنده شده است می گوید: هر قدمی که بر این خاک بر می دارم حس تنفری به خود دارم و به خدای خود می گویم که آیا می توانم راه این شهدا را آنطور که آن ها می خواهند ادامه دهم و با اندکی تامل از شهیدان می خواهم که مرا به راه درست هدایت کنند.
رقیه افرا یکی از دختران این مرز و بوم با بیان این که دشمن هنوز در کمین است و اینبار می خواهد کشور وجودمان را تصاحب کند از شهیدان خواست که فراموشش نکنند و از عرش هوایش را داشته باشند و در ادامه صحبت هایش گفت: این جوانانی که برای کشور و قرآن رفتند بسیاری از آن ها دانشجویان نخبه کشوری بودند که در سن جوانی و در اوج پیشرفت برای دفاع از کشورشان شتافتند برای همین پاکیشان است که به عظمت و بزرگی رسیدند و محل شهادتشان به زیارتگاه زائرین تبدیل شده است.
افرا به عظمت و حقیقت شگفت آور شهیدان اشاره کرد و افزود: کسانی که وارث خون شهدا هستند شیواترین روش ها را برای زنده نگه داشتن خون شهیدان به کار می برند که زحمت زنده نگه داشتن خون شهدا کمتر از شهادت نیست.
آمنه ثریا محابد از احساس آرامش و غریبی که در این دیار نور به او دست داده است می گوید: در کنار شهدا آرامم و در این سرزمین در تمام لحظه ها خدا را در کنارم احساس می کنم، ناخودآگاه اشک از چشمانم جاری می شود و آرزو می کنم که روزی به باور و ایمان این شهیدان برسم و انسانیت را به معنای واقعی دریابم.
سید جواد امیرلطیفی از جوانان امروز این آب و خاک از انگیزه ای که برای زندگی کردن در سراسر این سفر راهیان نور به او دست می دهد و به دنبال آن امید در او زنده می شود گفت: برای بار اول است که به این مناطق اعزام می شوم، مناطق فتح المبین، شرهانی، فکه، اروند رود همگی حال و هوای عجیبی داشت ولی در طلاییه و شلمچه حال غریبی داشتم.
وی از حس و حال خوبی که دارد و تا به حال در هیچ سفری این حس را تجربه نکرده است می گوید: با اینکه متولد خطه شمال ایران هستم و از بچگی چشمانم به سرسبزی عادت کرده است ولی اینجا این مناظر خاکی و هوای گرم خسته ام نکرده است و برعکس مرا سرحال آورده است.
داریوش آذرسا نوجوانی که کلمات یاریش نمی کردند که لحظات این سفر معنوی را وصف کند بیان کرد: سال 1395 با سفر راهیان نور و دیدار با شهدا آغاز شد و سالی که نکوست از بهارش پیداست.
وی از این که حس شهامت و میهن پرستی را برای اولین بار به طور واقعی و از نزدیک لمس می کند گفت: شهدا برای دفاع از ناموس و کشورشان از جان و مال خود گذشتند و من نیز بعد این سفر تلاش میکنم که این حال خوب را به همراهم داشته باشم و سعی کنم در راه شهدا قدم بردارم.
حسین کمیزی جوانی هم سن و سال همین شهدایی است که رفتند و در حرف هایش از سفر معنویش می گوید: با پای برهنه، چشمانی اشک بار و حالی وصف ناشدنی در یادمان ها قدم میزنیم و فضای معنوی اطراف افکارمان را احاطه می کند به خدا و شهدا قول می دهیم و جالب تر از آن که به حال شهدا گریه می کنیم!
این جوان 18 ساله می گوید: کافی است که چند متری از این فضا و مکان دور شویم، به سادگی تمامی وعده هایمان را فراموش می کنیم، چاره کار آن است که پای فکرمان را برهنه کنیم و در مسیر حقیقت قدم برداریم تا با تمام وجود روشنی را حس کنیم.
کمیزی معتقد است که باید وعده هایمان را مرور کنیم و همه را شب امتحان نگذاریم که اگر این کار را انجام دهیم رفوزه خواهیم شد و به صحبت هایش ادامه می دهد: به جای گریه کردن بر زخم های شهدا بهتر است از افکارشان سرمشق بگیریم، ده ها بار از روی غیرت، مردانگی و از خود گذشتگی بنویسیم و یادمان باشد که آن ها رفتند که ما بمانیم بنابراین کاری نکینم که پشیمان شوند.
آرش آذری مهر یکی دیگر از زائرین نوجوان کربلای ایران با آمدن به این مکان مقدس، درک کاری را که شهدا کرده اند برایش آسان شده است و در ادامه صحبت هایش می گوید: اینجا مانند کتابی است که شهدا با خون خود نوشته اند و تانک و مین آرایه های این نوشته اند.
گزارش: فاطمه گیلک
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه