دعوای آیتالله میرزا جواد آقای تهرانی با شهید برونسی
زرین نامه: رزمندهای نقل میکند که مرحوم آیتالله میرزاجواد آقا تهرانی، جبهه زیاد تشریف میآوردند.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی زرین نامه؛ شبی که برای سخنرانی به تیپ امام جواد علیهالسلام تشریف آوردند، موقع نماز که شد، قبول نمیکردند بروند جلو بایستند و نماز جماعت بخوانند. هرچه اصرار کردیم که دلمان میخواهد یک نماز به امامت شما بخوانیم، قبول نمیکردند. شهید برونسی به ایشان عرض کرد: «حاج آقا بروید جلو بایستد».
فرمود: «شما دستور میدهید؟» شهید برونسی گفتند: «من کوچکتر از آنم که به شما دستور بدهم، خواهش میکنم». گفتند: «نه خواهش شما را نمیپذیرم». بچهها شروع کردند به التماس کردن که آقای برونسی، بگو دستور میدهم تا ما به آرزویمان برسیم. آقای برونسی با خنده گفت: «حاج آقا دستور میدهم شما بایستید جلو، همینجوری با خنده دستور میدهم». حاج میرزا جواد آقا فرمودند: «چشم فرمانده عزیزم!».
نماز با سوز و حال عجیب حاج میرزا در حالی که اشک از چشمان این پیرمرد زاهد سرازیر بود، تمام شد. بعد از نماز به شهید برونسی گفتند: «حاج عبدالحسین، از من فراموش نکنی؟ از جواد فراموش نکنی؟» شهید برونسی ایشان را در آغوش گرفت و گفت: «حاج آقا شما کجا و ما کجا؟ شما ما را فراموش نکنید!»میرزا جواد آقا فرمودند: «این تعارفات را کنار بگذارید، فقط من این خواهش را دارم که از جواد یادتان نرود؟!»/تسنیم
ارسال دیدگاه