آشوراده برای گلستانی ها در حد یک اسم همچنان مغفول مانده است
زرین نامه: جزیره زیبای «آشوراده» با بیمهری برخی مسئولان و سیاسیکاریهای رایج، برای هموطنان ناشناخته و برای ساکنان گلستان نیز در حد یک اسم همچنان مغفول مانده است.
به گزارش زرین نامه؛ چند قایق شکسته و مستعمل، خانههای مخروبه و خالی از سکنه، بوتههای بلند گیاهان خودرو، آثار به جا مانده از بیمارستان و کلیسایی که روسها در جنگ دوم جهانی در این جزیره ساخته بودند شمایل تنها جزیره متروک و خالی از سکنه دریای زیبای خزر را تشکیل میدهند که روزگاری قرار بود به قطب گردشگری تبدیل شود.
اما ظاهرا شکننده بودن طبیعت در این منطقه، پایتختنشینان را بر آن داشته تا اکوسیستم منطقه همچنان بکر و دستنخورده باقی بماند و گردشگران فقط نام جزیره آشوراده را در نقشهها و کتب جغرافیایی رصد کنند.
استان گلستان یکی از استانهایی است که از نظر تنوع منابع طبیعی و گردشگری اگر در دنیا بینظیر نباشد، کمنظیر است.بنابراین لزوم برنامهریزی در خصوص استفاده بهینه از منابع ملی موجود در استان و جلوگیری از هرگونه تجاوز به حریم طبیعت و حفظ ساختار طبیعی منطقه از ضروریات است.وجود منابع جنگلی، رودخانهها، دریا، تالابها، دشتها، زیستگاههای جانوری، آبشارهای طبیعی و منحصر به فرد، جزیره آشوراده، ییلاقات سرسبز و ... بخشی از جاذبههای طبیعی این کشور کوچک هستند که در صورت برنامهریزی مدبرانه و فارغ از هیاهوهای سیاسی، امکان تبدیل این منطقه از کشور به یکی از قطبهای گردشگری کشور و حتی آسیا وجود دارد.
آشوراده کجاست؟
شاید برای خیلی از هموطنان کشورمان جالب باشد که بدانند دریای زیبای خزر جزیره نیز دارد. جزیره زیبایی به نام «آشوراده» که با بیمهری برخی مسئولان و سیاسیکاریهای رایج، برای هموطنان سایر استانها ناشناخته و برای ساکنان گلستان نیز در حد یک اسم همچنان مغفول مانده است.به همین دلیل است که حتی بسیاری از هماستانیهای ما نیز تاکنون موفق به بازدید از این جاذبه گردشگری منحصر به فرد در استان گلستان نشدهاند.
جزیره آشوراده در سه کیلومتری ساحل بندرترکمن از شمال به دریاچه خزر، از شرق به تنگهای باریک موسوم به تنگه «چپق اوغلی» و از غرب به کانال طبیعی «خزینی» و ادامه شبه جزیره «میانکاله» و از جنوب به خلیج گرگان منتهی میشود.
وسعت اولیه جزیره آشوراده حدود یکهزار و 200 هکتار بوده و اکنون تنها 400 هکتار آن قابل استفاده و برنامهریزی است.آشوراده در مرکز شبه جزیره میانکاله در شهرستان بندرترکمن استان گلستان و تنها جزیره ایرانی دریای خزر است که در سدههای گذشته در پی عملکرد و فعالیت گروههای انسانی با حفر کانال از توده اصلی خشکی خود (شبه جزیره میانکاله) جدا افتاده است.
آشوراده؛ منطقه نمونه گردشگری
همزمان با نخستین سفر رئیس جمهور سابق و هیئت دولت به استان گلستان در سال 1384، مطالعه امکانسنجی جزیره آشوراده انجام شد که در جلسه هیت وزیران به عنوان سایت گردشگری پیشنهاد و مورد تائید قرار گرفت و در سفر دوم آقای احمدینژاد این منطقه به عنوان منطقه نمونه گردشگری تایید شد و در سفر سوم نیز تمامی اختیارات مربوط به جزیره آشوراده به استاندار گلستان تفویض شد و کارگروه زیربنایی وزارتخانهای نیز تشکیل شد.
در واقع در سال 1390 هیئت دولت تصمیمگیری در مورد آشوراده به را استاندار گلستان تفویض اختیار کرد و حتی طرح گردشگری آشوراده از سازمان محیط زیست کشور موافقت ضمنی و کلی گرفت. پذیرش این طرح، نوید افق روشنی در راستای توسعه گردشگری در استان و به تبع آن ایجاد اشتغال پایدار و جذب گردشگر داخلی و خارجی محسوب میشد.اما ظاهرا بعد از گذشت چندین سال این طرح، به مذاق برخی دوستان که ظاهرا پیشرفت استان را بر نمیتابند خوش نیامده و به بهانه شکنندهبودن، موانعی در راه توسعه استان تراشیده شد.
اما سوال اینجاست که چرا فقط محیط زیست در استان گلستان شکننده است و در سایر استان از دوام و استحکام قابل توجهی برخوردار است !؟
آنچه مسلم است این است که هیچ ایرانی و هیچ گلستانی حاضر به آسیبرساندن به حیات طبیعی و گونههای در حال انقراض استان نیست؛ ولی بیتوجهی به منابع طبیعی استان و سنگاندازی در خصوص سرمایهگذاری در استان نیز به مثابه پاک کردن صورت مسئله است که این نیز چاره کار نیست.
خشک شدن دریاچه ارومیه، خشک شدن بسیاری از سفرههای زیرزمینی، تلف شدن بسیاری از حیوانات در حال انقراض در اثر احداث جادههای مختلف، ساخت و سازهای وحشتناک فتوشاپی(!) در اطراف تهران و ... بخش کوچکی از تجاوز به حریم بیدفاع محیط زیست همین سرزمین است که متاسفانه ارادهای در برخورد با مسببان و جلوگیری از گسترش آنها به چشم نمیخورد.
متاسفانه بسیاری از کارشناسان و حتی اهالی رسانه بدون آگاهی از وضعیت اکوسیستم منطقه و حتی آگاهی از مکان مورد بحث در استان گلستان، به اظهار نظرات تخیلی و به دور از واقعیت میپردازند که نمونه آن را در خصوص پروژه احداث «جاده ابر»، بارها و بارها در جراید کشوری و حتی رسانه ملی شاهد بودهایم.
آیا بهتر نیست دوستانی که در هوای سرب آلود پایتخت سنگ اکوسیستم ندیده و نشناخته استانهای شمالی کشور را به سینه میزنند به جای ایراد هجمههای سیاسی و غیر منطقی، با کمی مطالعه و تدبر و با بررسی طرحهای اجرا شده در سایر کشورها، راه استفاده بهینه و علمی از محیط زیست را، بدون تخریب و آسیب رساندن به آن، هجی کنند.
جالب است بعد از اعلام چند روز تعطیلی هر چند کوتاه، خیل عظیمی از پایتختنشینان سراسیمه به استانهای شمالی کشور قشونکشی سیاحتی میکنند، که تا ماهها جمعآوری زباله تولیدی اینان، از جادهها، جنگلها، ساحل دریا، حاشیههای رودخانهها و تالابها طول میکشد ولی همین که پایشان به دفتر تحریریه نشریه یا خبرگزاریشان میرسد فریاد وامصیبتا در خصوص طبیعت استان گلستان و نزول بلایای ارضی و سماوی سر میدهند!
انسجام و همدلی، رمز توسعه پایدار در گلستان
هر چند استان گلستان در کشور به عنوان یکی از قطبهای کشاورزی شناخته شده است، ولی بیتوجهی به سایر استعدادها و منابع این استان هیچ توجیهی ندارد.
در واقع شناسایی همه منابع طبیعی و گردشگری استان، توجه جدی به توسعه گردشگری و جذب توریست، دعوت از سرمایهگذاران خارجی در خصوص احداث مکانهای تفریحی و سیاحتی نظیر «نمک آبرود چالوس»، احیای مراتع و جنگلها و ... لزوم برنامهریزی جدی و همدلی و هماهنگی بین مسئولان و نمایندگان استان را در این برهه بیش از پیش از نمایان میسازد./روزنامه گلشن مهر
ارسال دیدگاه