حمل مشروبات الکلی در اردوهای دانش آموزی مدارس گرگان !؟
زرین نامه: اخیرا با خبر شدیم در اردوی یکی از مدارس گرگان دو دانش آموز اقدام به استفاده از مشروبات الکلی که در شیشه دلستری که با خود به همراه داشتند، نمودند و در پی این کار با معلمان همراه خود درگیر شده و به زد و خورد پرداختند.
به گزارش زرین نامه به نقل از کلاس بیست، اخیرا با خبر شدیم در اردوی یکی از مدارس گرگان دو دانش آموز اقدام به استفاده از مشروبات الکلی که در شیشه دلستری که با خود به همراه داشتند، نمودند ودر پی این کار با معلمان همراه خود در گیر شده و به زد و خورد پرداختند.
پس از پیگیری های به عمل آمده مقرر شد شورای دبیرستان به این قضیه رسیدگی کند و با توجه به اینکه امتحانات پایان اردیبهشت ماه آغاز می شود احتمالا تا پایان امتحانات این دانش آموزان در این مدرسه خواهند ماند اما بعد از آن اخراج خواهند شد؟؟
اما آنچه در این میان حائز اهمیت است ،سوالاتی است که باید به آن پاسخ داده شوند
*چرا باید دانش آموزان در این سطح و با این سن و سال۱۳-۱۵ ساله دست به چنین کاری بزنند؟
*آیا آزادی بیش از حد فرزندان از سوی خانواده منجر به این حادثه تاسف بر انگیز شده است؟
*آیا جنگ نرم دشمن اثرات خود را گذاشته وماهواره واثرات مخرب عادی سازی بسیاری مسائل ضد فرهنگی و باز هم آزادی بی قید وشرط خانواده ها در استفاده از فناوری های نوین چون ماهواره واینترنت زمینه ساز اینگونه رفتارها از سوی نوجوانان شده است؟
*آیا اطلاع رسانی وآگاه سازی از سوی مدارس وحتی رسانه ها درقبال نوجوانان وجوانان به شکل ناقص صورت می گیرد ویا متاسفانه کمرنگ ودر حد صفر است ؛ مگر در مدارس بحث پرورشی نداریم که شاهد اینچنین رفتارهایی هستیم.
*آیا تاسف برانگیز نیست برای جامعه ای که مسلمان بودن آن مایه مباهات درجهان است وهمیشه مدعی ستیز با ناهنجاری های اجتماعی است،نوجوان۱۳ ساله بتواند به راحتی اقدام به تهیه محصولات ممنوعه کند وآن را در ملا عام وآن هم در بین دانش آموزان مدرسه مصرف نماید؟ آیا مسئولین انتظامی و قضایی نباید پاسخگو باشند که چرا چنین فروشندگانی وجود دارند که براحتی این مواد در دسترس نوجوانان قرار می گیرد؟
آیا این زنگ خطری برای خانواده ،آموزش وپرورش وجامعه نیست...
نگارنده معتقد است که بایستی یک برنامه منظم و دقیق و نظارت مستمر بر رفتار دانش آموزان هم در خانواده (پدر و مادر) و هم در مدرسه ( مدیر و معلم ) و هم در جامعه ( نیروی انتظامی ) باشد تا دیگر شاهد اینگونه بزهکاری ها نباشیم و درمان را با روش های حذفی و اخراج از مدرسه دنبال نکنیم که این فقط یک درمان مقطعی است .
به هر حال به نظر می رسد مسئولین مدرسه به جای اخراج دانش آموزان به مشاوره وعلت یابی این حرکت آنان بپردازند تا بتوانند با فرهنگ سازی درست و آگاه سازی بیشتر دانش آموزان به حل ریشه ای اینگونه ناهنجاری های رفتاری اقدام کنند.
از طرفی تکرار چنین ناهنجاری هایی در جامعه نشان می دهد که علاوه بر آموزش و پرورش که نقش مستقیم بر تربیت دانش آموزان و آیندگان نظام دارد ، سایر ادارات و نهادهایی که غیر مستقیم در تربیت فرهنگی دانش آموزان نقش دارند ، وظایفشان را به درستی انجام نمی دهند ؛ سازمانهایی چون فرهنگ و ارشاد ، تبلیغات اسلامی ، شورای امر به معروف و نهی از منکر، شورای شهر و شهرداری و چند سازمان دیگر که سالیانه مقادیر زیادی از بودجه خود را صرف امورات فرهنگی برای تهذیب جوانان و نوجوانان بکار می گیرند اما می بینیم که چنین حوادثی همچنان رخ می دهد .
این رخداد زنگ خطری برای خانواده ها ، مدرسه و جامعه می باشد که در آینده پذیرای این افراد خواهد بود و بایستی در چالش های فرارو هزینه های چنین رفتارهای پرمخاطره ای را بدهند ؛ در این راه مدرسه بعد از چند سال از دست این افراد راحت می شود اما جامعه و خانواده بایستی یک عمر هزینه این کوتاهی در تربیت را بپردازند چه اینکه برخی از این افراد در میانه راه به مسیر درست برگشته و برخی نیز به سمت نابودی و انحطاط خواهند رفت .
لذا دلسوزانه مشتاق همکاری تمام کسانی که به نوعی در مبارزه با جنگ نرم دشمن برای نجات و هدایت نوجوانان وجوانان احساس خطر می کنند هستیم.
ارسال دیدگاه