نجات بلوط را به طبیعت بسپاریم

کارشناس ارشد جنگلداری گفت: نتیجه اجرای طرح اجرایی مبارزه با خشکیدگی بلوط نه‌تنها باعث نجات جنگل‌های بلوط نخواهد شد، بلکه این تومور خوش خیم را بدخیم و بدخیم‌تر کرده و راه کارشناسی آن است که نجات بلوط را به خود طبیعت بسپاریم.

به گزارش زرین نامه؛ «وحید میرزایی‌زاده»، اظهار کرد: جنگل‌های زاگرس در غرب کشور با کارکردهای مختلف ازجمله بهبود کیفیت اقلیمی، بیشترین تأثیر را در تامین آب و تعدیل آب‌وهوا و تعادل اقتصادی اجتماعی و امنیت زیستی داشته است.

وی با بیان اینکه تخریب فزآینده منابع طبیعی و محیط‌زیست به‌عنوان مهم‌ترین معضل جهانی در هزاره سوم مطرح است، تصریح کرد: پیامدهای این بحران که ناشی از فعالیت‌های نادرست انسانی به‌ویژه در نیم‌ قرن اخیر بوده و بسیاری از نظام‌های طبیعی را که حاصل میلیون‌ها سال توازن و تکامل هستند، در معرض انواع مخاطرات قرار داده‌اند که نابودی جنگل‌ها از مصادیق این بحران است.

این کارشناس ارشد جنگلداری افزود: در اوایل سال ۱۳۸۷ بررسی‌های صورت گرفته در مناطق جنگلی زاگرس نشان داد که تعداد زیادی از درختان بلوط دچار خشکیدگی شده‌اند، بنابراین شناسایی عوامل ایجاد خشکیدگی در دستور کار سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور قرار گرفت، به‌طوری‌که مشخص شد بیماری ذغالی بلوط و آفت چوب‌خوار عوامل اصلی خشکیدگی درختان هستند.

میرزایی‌زاده ادامه داد: ازاین‌رو به‌منظور مقابله با این پدیده دستورالعمل و ضوابط اجرایی در سه مرحله بهداشتی و احیایی، سالم‌سازی و پرورش جنگل با اولویت حذف پایه‌های خشک‌شده در مناطق بحرانی تدوین و به مرحله اجرا درآمد که در این راستا انتقادهایی اساسی بر روش اجرای عملیات در مناطق آسیب‌دیده متوجه مجری است.

وی با بیان اینکه تنش‌های ناشی از خشکسالی‌های اخیر و به دنبال آن ضعف فیزیولوژیک درختان، جنگل‌های بلوط را آسیب‌پذیر کرده است، ادامه داد: اجرای عملیات قطع درختان خشکیده و هرس درختان نیمه‌خشک و خروج آن‌ها از جنگل و نهال‌کاری نمی‌تواند راهکار منطقی با توجه به شرایط و وضعیت موجود جنگل‌های بلوط باشد.

کارشناس‌ارشد جنگل‌داری با اشاره به اینکه قدمت جنگل‌های زاگرس به بیش از ۵۰۰۰ سال می‌رسد، خاطرنشان کرد: مطمئناً خشکسالی‌های اخیر اولین بحران جدی برای این جنگل‌ها نمی‌تواند باشد چه‌بسا این اتفاق (خشکسالی) به‌کرات در این مناطق رخ‌داده است که در این زمینه مطالعات تاریخی گواه این مدعاست.

میرزایی‌زاده تصریح کرد: از زمانی که جنگل آسیب‌پذیر شده یکباره در معرض آسیب‌های اصلی و ثانویه قرار نگرفته و به‌ مرور زمان در مقابل آن مقاوم شده و اقدام به زادآوری و بازسازی طبیعی کرده و ادامه حیات خود را پی گرفته است.

وی تاکید کرد: با اجرای دستورات تصویب‌شده توسط سازمان آسیب‌های مجدد و کارا تر بر پیکره جنگل و درختان دور از انتظار نیست که درنتیجه این فرآیند ایجاد هرگونه زخم بر تنه درختان سالم باعث شده که بیماری‌های قارچی و آفات چوب‌خوار که در جنگل کم نیستند، راحت‌تر به درختان حمله‌ور شوند و آن‌ها از پای درآورند و درنتیجه عملیات قطع و تبدیل نهال‌هایی که در عرصه هستند، تهدید به نابودی خواهند شد.

وی با بیان اینکه عملیات فوق به پیمانکار درازای تهیه هیزم و ذغال از درختان خشکیده واگذار می‌شود، تصریح کرد: چه‌بسا پیمانکار که ذاتاً در پی منافع شخصی خود است، بعضاً درختان سالم را قطع نماید که عملاً تخریب مضاعف شود، خاطرنشان کرد: در ادامه این دستورالعمل مبحث خروج درختان خشکیده از جنگل و تهیه ذغال و هیزم از آن مطرح‌ شده است که خود ذهنیتی مخرب در راستای از بین بردن جنگل و تهیه ذغال و هیزم را در افکار و اذهان عمومی ایجاد می‌کند.

کارشناس‌ارشد جنگلداری ادامه داد: در این شرایط مردم می‌گویند وقتی سازمانی وظیفه حفاظت و حمایت از منابع جنگلی را بر عهده دارد، اقدام به قطع درختان و تهیه ذغال و هیزم می‌کند و آن را به فروش می‌رساند، ما چرا اینکار را نکنیم؟ نتیجه چنین طرحی تخریب توجیه شده جنگل‌ها و درختان سالم باقیمانده از این طرح است و برای سالیان متمادی در افکار عمومی باقی خواهد ماند.

این کارشناس ارشد جنگلداری تصریح کرد: در ادامه این طرح آمده است که به جای هر درخت خشک قطع‌ شده باید سه نهال در همان عرصه جنگل آسیب‌دیده، در چاله‌هایی به ابعاد ۱×۱×۱ یا یک مترمکعب کاشته شود، نتیجه این اقدام آسیب جدی به خاک جنگل که بستر حیات آن است. در اثر جابجایی سه مترمکعب خاک جنگل در ازای هر درخت خشک‌شده زندگی میلیون‌ها میکروارگانیسم و جانور که در این محدوده زندگی می‌کنند، پایان می‌یابد و این آسیبی جبران‌ناپذیر است.

وی با طرح این سوال که در مسیر احداث این چاله‌ها چه میزان ریشه درختان جنگلی قطع می‌شود؟ افزود: با انجام این کار ساختار فیزیکی، شیمیایی و زیستی خاک جنگل که در طول صدها و حتی میلیون‌ها سال تشکیل‌ شده است به هم می‌ریزد تا نهالی در آن کاشته شود که با توجه به مدت‌زمان اجرای طرح که محدود در فصول پاییز و زمستان است و زمان‌بر بودن فرآیند قطع و تبدیل و چاله کنی احتمالاً زمانی کاشته شود که فرصت کافی برای تطابق با محیط خشن جدید را نخواهد داشت.

میرزایی‌زاده با تاکید بر اینکه از فرصت آبدهی و ذخیره‌سازی زمستانه استفاده کافی را نخواهد برد که درنتیجه آن تعداد کمی از این نهال‌های سالم باقی خواهند ماند، تصریح کرد: در طرح‌هایی با این موضوع که در سال‌های اخیر اجرا شده، عدم موفقیت نهال‌کاری بدین روش کاملاً مشهود و واضح است و آمارهایی تأسف‌انگیزی در مورد آن ارائه‌ شده است.

وی گفت: این نهال‌ها در فصل خشک نیازمند آبیاری هستند که در این راستا هیچ‌گونه پیش‌بینی معقولی صورت نگرفته است که مسلماً نتیجه معکوس آن را شاهد خواهیم بود، بنابراین اجرای این طرح نه‌تنها باعث نجات جنگل‌های بلوط نخواهد شد، بلکه این تومور خوش خیم را بدخیم و بدخیم‌تر خواهد کرد که نهایتاً منجر به نابودی آن خواهد شد.

وی با بیان اینکه پیشنهاد می‌شود مقابله با این پدیده را به خود طبیعت بسپاریم و سازمان متبوع فقط حامی دلسوزی برای جنگل در این راستا باشد، تصریح کرد: با اعمال مدیریت قرق در عرصه‌های جنگلی آسیب‌دیده امکان تجدید حیات طبیعی را بدون مزاحمت انسان و دام که عوامل اصلی تخریب جنگل‌های زاگرس هستند، فراهم کنند.

میرزایی‌زاده تصریح کرد: مدیریت قرق می‌تواند با توجه به سطح جنگل با تعداد قرقبان لازم انجام شود، به‌طوری‌که در کمتر از ۵ سال سطح جنگل را مفروش از نهال‌های بلوط خواهیم دید.

این کارشناس ارشد منابع طبیعی ادامه داد: اگر قرار است نهال‌کاری و جنگل‌کاری صورت گیرد، اراضی لخت و بدون پوشش در غرب کشور کم نیست، به‌ طوری‌که این اراضی مستعد بیابانی شدن هستند و با کاشت گونه‌های جنگلی بومی در این مناطق و جنگل‌کاری‌های وسیع در آن‌که مدیریت و کنترل آن به‌مراتب راحت‌تر و بهتر است، در سال‌های آتی نه‌تنها جنگل‌های کنونی را متراکم‌تر خواهیم دید، بلکه سطح جنگل‌های زاگرس از طریق جنگل‌کاری افزایش چشمگیری پیدا خواهد کرد و با مشاهده این وضعیت در عمل فرهنگ حفظ و توسعه منابع طبیعی و جنگل در میان جوامع محلی ترویج خواهد شد.

میرزایی‌زاده در پایان خاطرنشان کرد: راهکارهای ذکرشده کم‌هزینه و ساده هستند، اما نتایج آن مسلماً قابل‌ دستیابی و مثبت خواهد بود، چراکه جنگل‌های زاگرس در طول عمر خود تحت تنش‌های مختلف این موضوع را با مدیریت خود کنترل و اثبات کرده و از وقتی‌که انسان در مدیریت این منابع ورود کرده، چیزی جز انحطاط و نابودی آن ندیده‌ایم./ایسنا

انتهای پیام/م

نظرات
هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است اولین نظر را شما ثبت کنید
ثبت دیدگاه

ارسال دیدگاه