اگر احمدی نژاد را هم دستگیر کنند از قانون تبعیت خواهیم کرد و مانند بعضی ها، به دنبال فتنه نیستیم / فسادها و جنایتکاران دولت های اصلاحات و سازندگی را فراموش نکنید
مساله ای را لازم میدانم تا برای همه ی عزیزان به دلیل شفاف شدن موضوع مطرح نمایم برای ما و همه همفکران این حقیر تبعیت از قانون و ولایت اصل اول است و حتی اگر احمدی نژاد را هم دستگیر کنند از قانون تبعیت خواهیم کرد و مانند بعضی ها به دنبال فتنه نیستیم.
به گزارش زرین نامه به نقل از گل رامیان، "علیرضا فرساد" فعال سیاسی و فرهنگی گلستانی پیرو هجمه های جدید برخی از جریان ها به دولت های نهم و دهم طی یادداشتی که برای پایگاه خبری تحلیلی گل رامیان ارسال کرده است نوشت: مطالبی که این چند روزه در شبکه های اجتماعی و رسانه های در جهت دستگیری جناب آقای بقایی منتشر گردید بسیاری غیرمنصفانه بوده است.از برادران عزیزمان در دستگاه قضا انتظار میرفت که هنگامی که مساله ای را مطرح کردند و بازداشت جناب آقای بقایی را رسانه ای کردند دلیل آن را هم میفرمودند تا فرصت سودجویی برای بسیاری از رسانه های داخلی و خارجی فراهم نشود و هر کس هر تهمت و تحلیل غیر منصفانه ای را به شخص مذکور نسبت ندهد.
مساله ای را لازم میدانم تا برای همه ی عزیزان به دلیل شفاف شدن موضوع مطرح نمایم برای ما و همه همفکران این حقیر تبعیت از قانون و ولایت اصل اول است و حتی اگر احمدی نژاد را هم دستگیر کنند از قانون تبعیت خواهیم کرد و مانند بعضی ها به دنبال فتنه نیستیم.
اما انتظار داریم همانگونه که برخورد با مسئولین دولت سابق بسیار تسریع میابد؛برخورد و رسیدگی به پرونده آقای مهدی هاشمی نیز تسریع پیدا کند تا قوه قضائیه مانند همیشه سربلند و روسفید شود.البته با وجود شخصیتی همچون آیت ا... صادق لاریجانی که همیشه نشان داده اند عدالت محوری را اصلی ترین نقطه مدیریتی خود قرار میدهند این دستگاه از این امتحان نیز سربلند بیرون خواهد آمد انشاء الله.
برخی مثل اینکه فساد های مالی و وزرا و مسئولین خائن دولت های خود را فراموش کرده اند.لازم میدانم برای آن دسته از افرادی که تاریخ را یادشان رفته مجددا یادآور جنایتهای گذشته شوم.
رحیمی اگر اشتباهی کرد درون کشور ماند و از قانون تبعیت کرد و بقایی نیز اگر جرمش ثابت شود بی تردید از قانون تبعیت خواهد کرد و هر تنبیهی که برایش در نظر گرفته شود خواهد پذیرفت اما دوستان شما امروز کجا هستند.برخی از اشخاصی که در دولت های اطلاحات و سازندگی در کشور مسئولیت داشتند و امروز در رسانه های بیگانه به تبلیغ علیه نظام میپردازند به شرح ذیل است:
عطاء الله مهاجرانی: او در نخستین مجلس پس از انقلاب اسلامی نماینده شیراز در مجلس بود. در زمان نخستوزیری میرحسین موسوی معاون پارلمانی نخستوزیر بود که بعداً در زمان ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی به عنوان معاون پارلمانی رئیسجمهور همکاری میکرد. در ضمن وی وزیر فرهنگ و ارشاد دولت محمد خاتمی بود.
مهاجرانی به دلیل اقداماتش در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که با مخالفتهای زیادی همراه بود، در حالیکه کمتر از یک سال تا پایان وزارتش باقی مانده بود، استعفا داد؛ او پس از آن به عنوان رئیس مرکز گفتوگوی تمدنها فعالیت کرد؛ اما به خاطر رسواییهای اخلاقی و شکایتهای انجام گرفته از کشور گریخت.
اکبر گنجی: از حاميان خارج نشین فتنه سبز كه تا قبل از انقلاب اسلامی از فعالین خیابانی بود و بعدها با تشکیل سپاه پاسداران به آن پیوست. وی دارای مدرک تحصیلی فوق لیسانس در رشته ارتباطات است. او بعد از کنار رفتن از سپاه چند سالی رابط فرهنگی سفارت ایران در ترکیه بود. وی عضو گروه اصلاح طلبان است که با دریافت مجوز انتشار نشریه راه نو، به طور مستقیم به تخریب مبانی حکومت دینی پرداخت. وی از مخالفین ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر بود.وی پس از محاکمه و محکوم شدن آن به اقدام علیه امنیت ملی از کشور گریخت.
فریبا داوودی مهاجر:
فعال سیاسی و عضو سیاست گذاری سازمانی غیر قانونی به نام تحکیم وحدت، وی در سال 1386، به دلیل شرکت در تظاهراتی غیر قانونی به چهار سال زندان محکوم شد. وی پس از ترک ایران در پارازیت (برنامه تلویزیونی) برای نخستین بار در مقابل دوربین کشف حجاب کرد. او دلیل این تصمیم را اعتراض به فرهنگ مرد سالار عنوان کرد.وی مشاور رییس جمهور دولت اصلاحات,مشاور وزیر علوم و مشاور وزیر ارشاد دولت اصلاحات بوده است که پس از محاکمه از کشور گریخت.
عیسی سحرخیز: عیسی سحر خیز مدیرکل دفتر مطبوعات وزارت فرهنگ و ارشاد دولت خاتمی بود که به دلیل همکاری در فتنه و ایجاد اختشاش در 12 تیر 88 دستگیر شد و پس از محاکمه قصد فرار از کشور را داشت که در مرزهای شمالی کشور دستگیر شد. از این رو در مصاحبه با اشپیگل می گوید: من مدام در حال فرار هستم و خانه عوض میکنم. تلفن موبایلم را هم بیش از یک ساعت در روز باز نمیگذارم تا نتوانند مرا را ردیابی کنند، اما احتمال اینکه هر لحظه مرا دستگیر کنند، وجود دارد.
اردشیر امیر ارجمند: وی مشاور حقوقی بین المللی نهاد ریاست جمهوری در دولت خاتمی بوده است. اردشیر امیر ارجمند یک روز پس از وقایع عاشورای سال 1388 در تاریخ 7 دی ماه بازداشت شد. وی بعد از بازداشت به جاسوسی برای سرویس اطلاعاتی موساد و همكاری با منافقین در جریان آشوب ها اعتراف کرد. امیر ارجمند قبل از برگزار دادگاهش، موفق شد به بهانه مرخصی از زندان خارج شده و به کشور ترکیه فرار کند. وی از آنجا به فرانسه گریخت و از این كشور پناهندگی گرفت.
حال از باقی فراری های دولت آقای خاتمی میگذریم که چه جنایت هایی بر علیه امنیت ملی کردند و از این مملکت گریختند و امروز نیز در رسانه های بیگانه بر علیه کشور ما تبلیغ میکنند و اکثر وزیر یا مشاور ایشان در دولتشان بوده اند که این خود نشان از غرب زده بودن دولت اصلاحات دارد.
حال مقداری نیز به پرونده فساد های مالی در دوران سازندگی و اصلاحات اشاره خواهیم کرد تا همگان متوجه شوند که فساد مالی تنها در دولت نهم و دهم نبوده است و مقدار فساد مالی در دولت نهم و دهم با دولت های گذشته قابل مقایسه نیست.
اگر چه مفسدین اقتصادی در دولت نهم و دهم نیز همانند روز روشن است که از چه کسانی خط میگرفتند و تقدیر شده اند و با چه هدفی به کار خود ادامه میدانند.لازم میدانم توصیه نمایم که حتما عزیزان جست و جو نمایند و ببینند که جناب آقای بابک زنجانی از چه کسانی لوح تقدیر و تندیس دریافت کرده است.
حال به تعدادی از پرونده های فساد مالی دولت سازندگی و اصلاحات اشاره خواهیم کرد به شرح ذیل است:
شهرام جزایری عرب: با ایجاد رابطه بین مراکز قدرت و برخی مدیران مسئله دار در دوران اصلاحات توانست وارد فعالیتهای اقتصادی شود.
او موفق شد قلمرو نفوذ فعالیتهای فاسد اقتصادیش را حتی تا دفتر رئیس مجلس وقت (مهدی کروبی) و رئیس جمهور وقت (محمد خاتمی) گسترش دهد.
جزایری توانست با پرداخت پول شمار قابل توجهی از نمایندگان مجلس ششم و مدیران روزنامههای زنجیرهای اصلاح طلب را به موافقت با درخواستهای خودش وادارد.
از جمله، دریافت وام ۵۰ میلیون دلاری از صندوق ضمانت صادرات – بی آن که صادراتی در میان باشد- و یا دریافت ۹۰ میلیارد تومان تسهیلات غیر ارزی از سیستم بانکی کشور و… او در قبال این سوء استفاده، مبلغ ۴۰۰ میلیون تومان به رئیس وقت صندوق ضمانت صادرات دولت اصلاحات و مبلغ ۴۰۰ میلیون تومان دیگر به یکی از معاونان وقت وزارت بازرگانی دولت اصلاحات رشوه داده بود.
گفتنی است شهرام جزایری از مجلس ششم «کارت ۵۰۰» دریافت کرده بود که مجوز ورود به جلسات مجلس اصلاحطلبان بدون بازرسی بود، داده شده بود. شرکت عمران علوی یکی موسسات خیریه مولی الموحدین کرمان وابسته به مرعشی برادر زن آقای هاشمی است که شهرام جزایری عرب که با دریافت بیش از ۸۰۰ قطعه از این اراضی ارادت خود را به این مجموعه ثابت می کند.
دانشگاه هاوایی: با فروش مدارک کاغذی بیآزمون به مدیران دولت اصلاحات، سود هنگفتی را به دست آورده بود.در فهرست دانشآموختگان این دانشگاه غیرقانونی، اسامی مدیران اصلاحطلبی همچون مرتضی حاجی، رضا ویسه، محمد ملاکی، سیدحسن الحسینی، حسن جاهد و علی رئوف به چشم میخورد.
پرونده شرکت ایران مارین: سرویس نمونهای از مفاسد اقتصادی و ثروتهای بادآورده است که حاکی از غارت حداقل ۱۰۰ میلیارد تومان از بیتالمال و پرداخت ۶۰۰ میلیون تومان رشوه به مسوولان میانی دولت اصلاحات است.
مدیر عامل شرکت نفتی پتروپارس: که اکنون در دولت سمت دارد – همان زمان (خرداد ۱۳۸۱) گفت:اگر ما رانتی را در دولت قرار دادیم و عدهای از آن رانت استفاده کردند و ثروتمند شدند، حق نداریم یقه آنها را بگیریم.
آن روز سخن از واگذاری پروژه چند میلیارد دلاری به شرکت پتروپارس بدون برگزاری تشریفات قانونی مناقصه بود و هنوز دشواریهای تحریم به اقتصاد کشور تحمیل نشده بود.
کرباسچی شهردار وقت: تهران که از حمایت آقایان خاتمی و هاشمی برخوردار بود به اتهام برداشت ۲۶۰ میلیون تومان جهت ستاد کارگزاران، ۲۵ میلیون تومان به تاجران و تقوامنش نامزدهای انتخابات مجلس، ۶۰ میلیون تومان به بهزادیان، ۸۷ میلیون تومان برای خود، خرید ۹۰ هزار دلار از حساب مدیران شهرداری و پرداخت به نماینده جمهوری اسلامی در نیویورک، پرداخت ۵۰ میلیون تومان به تعدادی از مدیران شهرداری به سهسال زندان و ۱۰سال انفصال از خدمات دولتی و بازگرداندن اموال محکوم شد او همچنین به دلیل تضییع سه و نیم میلیارد به چهار سال حبس و ۶۰ ضربه شلاق تعلیقی محکوم شد.
مبلغ ۵۰٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰ دلار برداشت از صندوق ذخیره ارزی: طی سالهای ریاست جمهوری خاتمی مصداق بارز جارو کردن حساب ذخیره ارزی است. دولت آقای خاتمی با برداشت ۱۳۰ درصدی از این حساب رکوردار تخلف از قانون در این حوزه است.
هواپیمای چهل میلیارد تومانی از سلطان برونئی: در زمان دولت خاتمی بهعنوان هواپیمای اختصاصی رئیسجمهور خریداری شد. این هواپیمای تشریفاتی از نوع ایرباس ۳۲۱ و متعلق به سال ۲۰۰۲ بود و در سال ۱۳۸۲ پس از خرید هواپیما، قرارداد تبدیل آن به هواپیمای اختصاصی با هزینهای نزدیک به ۲۰ میلیون دلار یعنی نزدیک ۲۰ میلیارد تومان با شرکت “سوژرما” منعقد شد.
دیوان محاسبات: پس از بررسی مدیریت صنعت نفت دولت هشتم در گزارش تفریغ بودجه سال ۸۳ آخرین سال دولت خاتمی به صورت رسمی اعلام کرد بیش از ۶ میلیارد دلار درآمدهای حاصل از فروش نفت به خزانه دولت واریز نشده است، خاتمی هیچگاه به ابهاماتی که در این زمینه ایجاد شد، پاسخ نداد. دیوان محاسبات در گزارش تفریغ بودجه سال ۱۳۸۳ میگوید که ۱۰۲۹ دستگاه دولتی اصلاً جواب دیوان را هم ندادهاند!
طرح اکتشاف گاز در منطقه حفاظت شده سراج: در عسلویه در حالی با پیشنهاد وزارت نفت در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۳۸۴ به تصویب هیات وزیران رسید که بر اساس آن دولت موظف شد پانزده هزار هکتار از اراضی بخشهایی از منطقه حفاظت شده سراج و نیز محدوده پیرامون آن را جهت اکتشاف گاز به وزارت نفت واگذار کند.
پرداخت مبلغ ۳۰۰ میلیارد تومان بابت خسارت وارد شده به یک شرکت پرورش میگو که در منطقه حفاظت شده سراج مجوز فعالیت داشت در دستور کار وزارت نفت قرار گرفت. اما شرکت مذکور که اعضای هیات مدیره آن را افرادی چون آقایان “ک”، ” ق” و ” م” از سران حزب کارگزاران تشکیل میدادند، تنها چند ماه قبل و باز هم با تصویب هیات وزیران دولت اصلاحات توانسته بودند مجوز فعالیت در منطقه حفاظت شده سراج، برای پرورش میگو را دریافت کند.
در دوره تصدی ولی الله سیف بر بانک صادرات: دولت سازندگی – رئیس بانک مرکزی فعلی- اختلاسی به مبلغ ۱۲۴ میلیارد تومان در بانک صادرات صورت گرفت که «فاضل خداداد» را به دام مرگ کشاند.اگر یک میلیارد دلار آن روز را به ریال امروز تبدیل کنیم حدود ۳ هزار میلیارد تومان میشود.
احمد خرم وزیر راه و ترابری دولت اصلاحات: به خاطر حادثه ی نیشابور و کشته شدن حدود ۴۰۰ نفر در این حادثه و هزینهکرد حدود ۱/۷ میلیارد تومان فقط برای افتتاح فرودگاه ناتمام امام خمینی و صرف هزینههای دو میلیاردی به قیمت سال ۱۳۸۲ برای دکوراسیون دفتر وزیر توسط مجلس عزل شد. میز جلسه با خبرنگاران این اتاق ۴۲ میلیون تومان، و درب اتاق پنج میلیون تومان ارزش ریالی داشته است.
ضعف عملکرد دولت خاتمی: تعلل مسئولان مربوطه در بهرهبرداری هرچه سریعتر از میدان پارس جنوبی باعث شد کشور همسایه در این میدان به میزان قابل توجهی از ما جلوتر باشد.
در دولت هفتم و هشتم شاهد بهکارگیری روشهای غیر صیانتی در تولید از میادین نفتی بودیم:که این مسئله هم در قالب قراردادهای بیع متقابل انجام شد و هم به دلیل عدم تزریق گاز لازم به میادین نفتی. به خاطر عدم تزریق گاز مورد نیاز در مخازن نفتی کشور که عمدتاً در نیمه دوم عمر خود هستند حجم عظیمی از ذخائر نفت خام درجای این میدانها دچار هرزروی شدهاند که خسارت آنها میلیاردی است.
در زمان وزارت زنگنه(وزیر فعلی نفت): در مخزن بزرگ نفتی پارسی به دلیل رعایت نکردن نسبت تزریق به تولید پیشنهادی، چاهها دچار گاز گرفتگی و نمک اضافی شدند و افت کیفیت نفت تولیدی و نهایتاً کاهش بازیافت ثانویه و آسیب رسیدن به مخزن را بدنبال داشته است. سرانجام تنها در یک دوره به ازای ۱۵ میلیون نفت برداشت شده این مخزن حدود پنج میلیون بشکه آن بر اثر عدم تزریق گاز به هدر رفت.
قراراد دارخوین: چرا شرکت نفت در زمان دولت آقای خاتمی قرارداد ۲۰۰ میلیون دلاری دارخوین را با شرکت انی ایتالیا یک میلیارد دلار بستند و قرار داد ۵۰۰ میلیون دلاری سروش و نوروز را با ۵/۱ میلیارد دلار؟
قرارداد کرسنت: خسارت حداقل و سالیانه قرارداد کرسنت معادل ۲۴ هزار میلیارد تومان تخمین زده میشود. م.هاشمی تنها در قرارداد کرسنت، ۸۵ میلیون دلار پورسانت گرفته است.
پرونده استات اویل: پرونده استات اویل مربوط به اتهام رشوهگیری از م.هاشمی است که از این شرکت نروژی مبلغ ۱٫۵ میلیون دلار آمریکا در سال برای مدت ۱۰ سال از ژوئن ۲۰۰۲ رشوه دریافت کرده است. شرکت نروژی استات اویل به دلیل پرداخت رشوه به مهدی هاشمی محکوم شد و با آن برخورد شد در حالیکه این شرکت برای کسب منافع برای کشورش چنین رشوهای را داده بود، اما در ایران با رشوهگیر که منافع ملی کشور را مورد هجمه قرار داده بود برخوردی نشد.
فروش گاز ایران یک چهارم قیمت به امارات: فروش گاز ایران برای مدت ۲۰ سال به قیمت 17.5 دلار (۱۴ برابر زیر قیمت جهانی) به طرف اماراتی با رشوههای کلان برای دلالان دولتی.
و ده ها مورد فساد دیگر در این دولت ها بوده است.حال اگر هر شخصی که انصاف را رعایت نمایند اگر دو یا سه پرونده فساد مالی در دولت اصلاحات و سازندگی را جمع بزند با تمامی فسادهای مالی دولت نهم و دهم برابری میکند.
به راحتی میتوان متوجه شد که کدام دولت به انقلاب و نظام و توسعه و پیشرفت کشور خدمات شایان تری را داشته است تنها باید از خواب بیدار شویم و مقداری تحقیق و تفحص نماییم نه بر اساس گفته ها سخنی بگوییم.
انتهای پیام/م
ارسال دیدگاه