بهسازي اقتصاد ، هميار مي خواهد / چگونگي همت مردم و مسئولان گلستاني درافق اقتصادي
در جهان بويژه درغرب، اقتصاد و سودآوري به يک اهرم فشار براي پيشبرد اهداف سلطه گري بر ملل جهان تبديل شده است. در اين شرايط، هر کس که بخواهد از تيررس سلطه گري جهان غرب رهايي يابد، نيازمند به استقلال و خود کفايي مادي خواهد بود.
به گزارش زرین نامه ؛ در کشور ما نيز پيگيري اين هدف هميشه در شعارهاي انتخاباتي و نطق هاي مسئولان خودنمايي مي کند.
همواره گفته شده که اگر استقلال معنوي مي خواهيم، بايد به استقلال مادي هم برسيم. برخي مي گويند اينها شعار است و برخي ديگر مي گويند عمل مسئولان در همين راستا مي باشد. تامين امنيت غذايي هر جامعه اي نيز در بالاترين درجه اهميت قرار دارد. تامين امنيت غذايي در ايران با توجه به جمعيت بالاي مردم ايران و مساحت بزرگ کشور، مي طلبد تا کشاورزي و استقلال کشاورزي جزو اولويت هاي اول هر برنامه ريزي قرار گيرد؛ کشاورزي که حالش اين روزها خوب نيست و برخي به دنبال بازسازي آن هستند.
در کشاورزي بدون تحقيق و برنامه ريزي پيش رفته ايم
استاد اقتصاد دانشگاه علوم کشاورزي و منابع طبيعي گرگان، با اشاره به اينکه بازسازي بخش کشاورزي جداي از اقتصاد نيست، مي گويد: اقتصاد استان گلستان برپايه کشاورزي است و اين بسيار اشتباه است که همه توسعه بخش کشاورزي را در نظر داشته باشند، بلکه ما نيازمند به رشد صنعت هستيم. همراه با رشد توسعه کشاورزي، صنعت هم بايد رشد داشته باشد.
دکتر فرهاد شيراني بيدآبادي ادامه مي دهد: در استان گلستان در بخش کشاورزي مشکلاتي در زمينه توليد، توزيع و قيمت گذاري وجود دارد، اين روند باعث شده تا کشاورزان گلستاني به نتيجه مطلوب اقتصادي دست پيدا نکنند.
اين استاد اقتصاد گلستاني، همچنين کمبود منابع آبي، عدم تحقيق در زمينه نوع کشت، نبود آموزش و ترويج مناسب، عدم تلاش براي برندسازي محصولات توليدي استان، نداشتن صنايع تبديلي و.... را از ديگر مشکلات دانسته و مي افزايد: بخش کشاورزي با ساير بخشها فرق دارد.مديريت در بخش کشاورزي در کل کشور بويژه استان گلستان، جايش خالي ست.
کشاورزان باغ خود را نابود مي کنند
شيراني مي گويد: در استان گلستان به فرض اينکه تلاش کرديم و توليد را بالا برديم و صنايع تبديلي هم راه اندازي شد، آيا برندي داريم که در خارج از مزرها رقابت کند؟ متاسفانه محصولات ما امکان بيرون رفتن از کشور را ندارد، چون در بخش برندسازي ضعيف عمل کرده ايم.
ما در کار کشاورزي هيچ وقت مرحله به مرحله پيش نرفته ايم، بدون تحقيق و بدون برنامه ريزي پيش رفته و توليد کرديم، در اين استان بيشترين محصولات کشاورزي به ويژه محصولات باغي قابل پرورش است، اما نيازمند تحقيق و بررسي است که از کدام ارقام اصلاح شده کاشته شود. بي برنامگي ما به جايي رسيده که امروز پس از گذشت 10 سال کاشت محصولات باغي، کشاورز ما مجبور است تا باغ خود را پس از اين مدت انتظار با دست خود نابود کند. واقعا نقش تحقيق، برنامه ريزي و مديريت در اين استان جايش خالي است. وي به شهر رفسنجان و پسته معروف اين شهر اشاره دارد و مي افزايد: اين شهر چرا ثروتمند شد؟ چون برند خود را به بازار جهاني معرفي کرد.
کوشش هاي ناهماهنگ
اين استاد اقتصاد اذعان مي دارد: در استانهايي که تازه تاسيس شده اند، کوته فکري در برنامه ريزي پررنگ تر از نقاط ديگر ديده مي شود.
وي ضمن تاکيد بر شناسايي محصولات استثنايي و برجسته استان مي گويد: محصولات برجسته استان پس از شناسايي بايد فرآوري شود، بايد بازاريابي کرد. شيراني، متوليان برنامه ريزي را جهاد کشاورزي، استانداري، سازمان مديريت و برنامه ريزي، دانشگاه ها و... مي داند که متاسفانه در اين زمينه کار جدي نمي کنند.
وي مي افزايد: در بخش کشاورزي که اقتصاد استان بر روي آن مي چرخد، کوشش ها هماهنگ نيست و استان نيازمند يکپارچگي کشاورزان و برنامه ريزان بوده و مردم بايد بيشتر همت کنند.
شيراني، کشور هندوستان و مارکتينگ برد در اين کشور را مثال مي زند و اظهار مي کند: در کشور هندوستان مارکتينگ برد وظيفه دارد که مرتبا مقدار تقاضاي محصولات مختلف را بسنجد و برمبناي آن تقاضا، براي عرضه تصميم گيري مي شود. با اين فرآيند قيمت گذاري مي کند، يعني قيمت کف و سقف را تهيه و اعلام مي کند. سپس براساس آن برنامه ريزي براي عرضه و تقاضا انجام مي شود.
اين مرکز در ايران بخصوص گلستان مي تواند براي محصولات کشاورزي مفيد باشد تا به کشاورز درکاشت نوع محصولي که سود دهي هم داشته باشد، مشاوره دهد.
وظيفه کارشناس مارکتينگ برد قيمت گذاري است براساس کيفيت محصول، نه حجم آن. سپس محصول به مزايده گذاشته مي شود و اين کشاورز است که مي تواند بيشتر از قيمت گذاشته شده محصول را بفروش برساند و يا به اندازه قيمت تعيين شده به فروش برسد و به کشاورز گفته مي شود که امسال چه محصولي بکاري بهتراست. بنابراين مارکتينگ برد نيازسنجي کرده و مشاوره مي دهد.
ساختار تحقيق، آموزش و خدمات دهي براي کشاورز ما مناسب نيست
شيراني در ادامه صحبت هايش، به اين مطلب اشاره دارد که وزارت کشاورزي با ساختار فعلي نمي تواند به تنهايي هم کار تحقيقات را به عهده داشته باشد هم اينکه بخش آموزش را دنبال کند و امکانات در اختيار کشاورز قرار دهد.
وي تصريح مي کند: ساختار 50 سال پيش جوابگو نيست، مرکز تحقيقات مي تواند زير نظر دانشگاه قرار بگيرد. همچنين در دنيا هيچ کشوري دستش باز نيست که تمام هزينه ها را پرداخت کند، بنابراين دولت مي تواند آموزش و پژوهش را بعهده دانشگاه هاي تخصصي و علوم کشاورزي قرار داده و وزارت جهاد کشاورزي ترويج و خدمات دهي داشته باشد.
اين استاد اقتصاد مي گويد: هم اکنون ساختار تحقيق، آموزش و خدمات دهي براي کشاورز ما مناسب نيست.
وي به کشور هندوستان اشاره کرده و مي افزايد: در کشور هندوستان همه ايالت ها دانشگاه علوم کشاورزي دارند، دراين کشور همه تحقيقات بخش کشاورزي به عهده دانشگاه ها است و هر ايالت تحقيقات مخصوص و محدود خود را انجام مي دهد. همچنين در هريک از شهرهاي اين ايالت ها ايستگاه تحقيقاتي فعال است که زير مجموعه بخش مرکزي و دانشگاه فعاليت مي کند، به طوري که درهر کدام از اين بخش ها يک مارکتينگ برد فعاليت دارد.
وي در ادامه بيان مي کند: دراين کشور کشاورز با هر مقدار زمين و محصولي که توليد مي کند، وارد بخش فروش محصولات مارکتينگ برد مي شود.
اين استاد اقتصاد، اشاره اي هم به محصولات دامي دارد و مي گويد: در زمينه دامپروري، طيور و ساير محصولات دامي هم تخصصي عمل نکرده ايم. براي تحقيق ژنتيک، اصلاح نژاد بومي، شناسايي و معرفي بانک ژن از نژاد اسب ترکمن که در خارج از کشور قيمتي بالاي 300 ميليون تومان دارد، هيچ کاري صورت نگرفته است. همه اين موارد در بخش تحقيقاتي قابل بررسي است. فعاليت مرکز تحقيقات در اين زمينه مي تواند در نوع محصول دام و بخش طيور ما موثر شود تا مجبور نباشيم از ژن هاي خارجي استفاده کنيم.
حتي در دادن تسهيلات بانکي به کشاورزان هم نظارت نداريم
استاد دانشگاه علوم کشاورزي و منابع طبيعي گرگان، تصريح مي کند: در استان گلستان توسط بانک کشاورزي اعتبارات در اختيار کشاورز گذاشته مي شود.
اين اعتبارات فقط روي کاغذ ثبت شده و بدنبال پرداخت تسهيلات هيچ نظارتي صورت نمي گيرد. شيراني با اشاره به تجارب بين المللي مي گويد: در کشور بنگلادش که يک کشور فقير هم محسوب مي شود، بانک کشاورزي يا گراند بانک اين کشور به کشاورز وام مي دهد. شايد تصور من و شما سقف تسهيلات، از 10 ميليون تومان گرفته تا يک ميليارد به بالا باشد، در صورتي که دراين کشور سقف وام پرداختي از 200 روپيه تا 2000 روپيه است، يعني بين 4 هزار تومان تا 100 هزار تومان. البته شايد در بعضي مواقع هم بيشتر شود، گراندبانک بنگلادش مي گويد شما سرمايه نداريد، بنابراين به شما وام مي دهيم اما اين مبلغ پول نقد نيست بلکه کالاست. مثلا چند مرغ براي کار توليدي بصورت وام در اختيار کشاورز گذاشته مي شود. کارشناس بانک مرتبا رسيدگي کرده و بررسي مي کند که اين کشاورز چقدر توليد داشته و سپس بانک پس از بررسي مقدار پرداختي را از کالا کم مي کند.
شيراني در ادامه اظهار مي دارد: نظارت باعث مي شود که کشاورز بموقع باز پرداخت کرده و توليد خوبي داشته باشد، اما در کشور ما روي وام هاي 2 ميلياردي هم نظارت نمي شود. شيراني در مورد حق بيمه کشاورزان هم مي گويد: زمينداران بزرگ از خدمات بيمه و درصد يارانه دولت استفاده مي کنند تا در آينده بازنشستگي داشته باشند، البته اين افراد نيازي به حقوق بازنشستگي ندارند، اما يک کشاورز که يک هکتار زمين دارد، بعلت عدم خدمات دهي از بيمه گرفته تا پرداخت تسهيلات، زمينش را رها کرده و به سراغ شغل هاي ديگر مي رود، در واقع غني ها غني تر و فقيرها فقيرتر مي شوند.
دانشگاه هاي بخش خصوصي به دانشگاه علوم کشاورزي ضربه مي زنند
وي با اشاره به مشکلات روستاها که مهاجرت بزرگترين معضل آن است، خاطرنشان مي کند: بزرگترين مشکل در روستاها مهاجرت جوانان روستايي است. اين جوانان وارد شهرها شده، سپس جذب کار خدماتي مي شوند، آنها ديگر تمايل ندارند به روستا برگردند. در شهر، وجود امکانات و درآمد زياد که از طريق شغل هاي کاذب بدست مي آورند، اين جوانان را از توليد و کشت جدا مي کند.
شيراني مي گويد: در روستاها يک عده افراد ميانسال و کهنسال باقي مانده اند. جوانان بايد به سمت کار آفريني در روستا تشويق شوند.
وي به دانشگاه هاي استان هم اشاره کرده و مي افزايد: دانشگاه هايي که در بخش خصوصي فعاليت دارند با جذب دانشجوياني که نه سواد و نه علاقه به رشته کشاورزي دارند، باعث مي شوند که دانشگاه علوم کشاورزي ضربه بخورد، ما در دانشگاه ها دانش آموخته هايي داريم که رشته کشاورزي خوانده اند، اما علم و کيفيت بازدهي را ندارند، پس نمي توان اميدوار شد که اين دانشجو روزي در مرکز تحقيقات به رشد کشاورزي کمک کند.
وظيفه دولت، آموزش و تربيت نيروي متخصص است
برخي حل مشکلات کشور را فقط با جذب بودجه ممکن مي دانند؛ همين نوع تفکر باعث شده است که حل مشکلات کشور در چند سال اخير به رفع تحريم ها گره بخورد. حال آنکه بي تدبيري هاي مديريتي که برخي از آنان در بالا گفته شد، نشان مي دهد که مشکل اصلي از بودجه نيست، از عدم توان مديريتي و نگرش صحيح است.استان گلستان، نيازمند به يک تغيير نگاه مديريتي و ساختاري است، تنها راه حل، همت خود مردم، همت خود کشاورزان است که مي تواند گلستان را متحول کند.
دانشگاه علوم کشاورزي مي تواند با ايجاد ايستگاه هاي تحقيقاتي شهرستاني با معرفي گياهان جديد اقتصادي و سازگار به اقليم، احداث باغهاي الگو در روستاهاي مختلف با ارقام اصلاح شده، ترويج سبزي کاري خانگي و باغي پشت بامها، آشنايي با گياهان بومي سازگار با شرايط منطقه و تلاش در جهت اقتصادي کردن کشت اينگونه ها مانند ژنوتيپ هاي برتر و... باعث تحول در کشاورزي شود و جهاد کشاورزي هميار ترويج و آموزش باشد.
بانک ها با نظارت دقيق، کمک حال کشاورزان باشند مردم بايد همت کنند و در کنار هم شرکت هاي تعاوني و دانش بنيان تشکيل دهند و با جديت دراين شرکت ها فعاليت کنند.
منبع: پژواك سخن - رقيه بشارت نيا
انتهاي پيام/م
ارسال دیدگاه